گروه سیاتسی: "شهیر شهید ثالث" تحلیگر سیاسی مسائل ایران که در نشریات شناختهشدهای چون "الشرق الاوسط" مینویسد در مقاله تحلیلی تازه خود که در نشریه "گلفنیوز" منتشر شده به بررسی احتمال بازگشت دوباره احمدینژاد به عرصه سیاست پرداخته است. او معتقد است که احمدینژاد و یارانش آرزوی شکست دور پایانی مذاکرات هستهای میان ایران و 1+5 را دارند تا بار دیگر شرایط برای بازگشتشان به قدرت فراهم شود.
به گزارش خرداد، این تحلیلگر مسائل سیاسی با به نشست ماه گذشته جمعی از وزرای سابق کابینه احمدینژاد و نمایندگان مجلس نزدیک به جریان او تحت عنوان اعلام تاسیس حزبی تحت عنوان "یکتا" مینویسد: "اگرچه وزارت کشور دولت روحانی این تشکیلات را غیر قانونی اعلام کرده است و تنها شرط قانونی بودن آن را کسب مجوز از وزارت کشور دانسته است با این حال، بنیانگذاران یکتا خود میگویند که هدفشان تشکیل حزبی رسمی نیست بلکه آنان جبههای را تشکیل دادهاند که گفتمانی خاص را دنبال میکند و هدفش تاثیرگذاری بر تمام مسائل سیاسی کشور است. مخالفان احمدینژاد اما بر این باورند که یاران پیشین احمدینژاد قصد دارند با تشکیل "یکتا" با چراغ خاموش برای بازگشت دوباره به قدرت تلاش کنند. اقدام اخیر آنان واکنشهایی منفی را به خصوص در میان اعضای طبقه متوسط در شهرهای بزرگ برانگیخته است. آنان از بازگشت دوباره احمدینژاد و عواقب سیاسی آن نگران هستند."
این تحلیلگر سیاسی در ادامه اشاره میکند که علت اصلی مخالفت طبقه متوسط ایران با بازگشت احمدینژاد عملکرد بد مدیریتی او بوده و در این باره مینویسد: "احمدینژاد در دور دوم ریاستجمهوریاش کشور ایران را دچار ورشکستگی سیاسی و اقتصادی کرد."
شهیر ثالث در ادامه با اشاره به اظهارات اخیر "حشمتالله فلاحتپیشه" یکی از اعضای پیشین مجلس ایران اشاره میکند که احمدینژاد بدون تردید برنامههایی برای بازگشت به قدرت دارد. این تحلیلگر سیاسی در ادامه اشاره میکند که نشانههایی از تمایلات مثبت بخشی از اصولگرایان نسبت به بازگشت احمدینژاد و جریانش به قدرت وجود دارد و در این باره می نویسد: "احمدینژاد در شرایطی که رابطه بدی با اصولگرایان پیدا کرده بود از قدرت کنار رفت. جالب توجه است که اکنون طیفی از اصولگرایان در مجلس از او حمایت میکنند. برای مثال، غلامعلی حداد عادل اخیرا گفته بود که یکتا میتواند به اتحاد اصولگرایان کمک کند." شهیر ثالث اشاره میکند که در سال 2005 میلادی احمدینژاد به دو علت عمده به قدرت رسید نخست آنکه حمایت بخش بزرگی از اصولگرایان را برای مقابله با میانهروها و اصلاحطلبان کسب کرده بود و دوم آن که طبقه متوسط جذب شعارهای اقتصادی او به خصوص صحبتهایش درباره عدالت اجتماعی و اقتصادی و شعارهای ضدفسادش شدند."
شهیر ثالث در تحلیل شخصیت سیاسی و اهداف احمدینژاد در سیاست داخلی و خارجی مینویسد: "احمدینژاد هرگز یک اصولگرا، محافظه و یا انقلابی نبود. هدف او قبضه قدرت کامل سیاسی و باقی ماندن در قدرت است. او یک ماکیاولیست کامل است که تشنگی بی پایانی برای قدرت دارد. او در راه رسیدن به هدف خود برنامه ای چند بعدی را آغاز کرده است. در داخل کشور، به میانهروها و اصلاحطلبان به عنوان رقبای اصلیشان حمله میکند چرا که میداند آنان تهدید اصلیاش هستند. در همان حال، تلاش دارد تا حمایت طیفی از تندروها را به سوی خود جلب کند. او اگرچه همانند تندروها نمی گوید که مذاکره با امریکا خط قرمز است اما درصدد اتخاذ سیاست خارجیای که در جهت عکس سیاست خارجی آشتیجویانه رییس جمهوری اصلاحات و آیتالله هاشمی بوده است. از نظر بینالمللی احمدینژاد قائل به رویکرد دوگانه است. او در ظاهر و در سخنرانیها به طور علنی به امریکا و اسرائیل میتازد تا در میان محافظهکاران محبوبیت کسب کند و همچنین در جهان اسلام و خارج از ایران محبوبتر شود. در همان حال اما تلاشهای مخفیانهای را برای برقراری روابط حسنه با امریکا انجام داده است. منطق پشت سر استراتژی او این بود که در صورتی که به صورت پنهانی بتواند با امریکا به توافق برسد آنگاه میتواند این موفقیت را به طور علنی بیان کند و پس از آن اینگونه در شعارها وانمود کند که او یک قهرمان ملی بوده و توانسته با اتخاذ رویکرد تهاجمی و شجاعانه امریکا را به زانو درآورد."
شهید ثالث در ادامه به نقل از "باربارا اسلاوین" روزنامهنگار معروف امریکایی اشاره میکند که "کاندولیزا رایس" وزیر امور خارجه امریکا در اوایل سال 2006 میلادی به او گفته بود که در بسیاری از مواقع از کابل تا بغداد ایران برای برقراری مذاکره و گفتوگو با واشنگتن ابراز تمایل کرده بود."
شهیر ثالث درباره تاثیر نتیجه مذاکرات هستهای بر چشمانداز فعالیتهای سیاسی احمدینژاد و یارانش مینویسد: "در صورتی که مذاکرات موفقیتآمیز باشد ایران پس از سالها انزوا با گشایش اقتصادی و لغو تحریمها مواجه خواهد شد. دولت و بخشهای صنعتی و مالی و بازارها از فرصتهای اقتصاید عظیم ایجاد شده استفاده خواهند کرد. در آن صورت نامحتمل است که احمدینژاد و یارانش بتوانند برای انتخابات مجلس و ریاستجمهوری کاری از پیش ببرند. در مقابل اما شکست در مذاکرات احتمالا باعث تشدید تحریمها خواهد شد و این موضوع به ضرر اقتصاد ایران خواهد بود. این موقعیت فرصتی طلایی برای یکتا فراهم خواهد آورد تا بگوید که در برابر دستور کار اقتصادی نئولیبرالی دولت روحانی برنامههای برابریطلبانه را ارائه میکند."