گروه حوادث: زن جوان وقتي ديد كه شوهرش دختر دايياش که زماني قصد داشت با او ازدواج کند را در شركت خودش استخدام كرده راهي دادگاه خانواده شد و درخواست طلاق داد.
چندي پيش زن جواني به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد. وي در خصوص علت آن به قاضي گفت: آقاي قاضي شوهرم قبل از من عاشق دختر دايياش بوده و ميخواسته با او ازدواج كند اما منصرف شده است.
براي همين من هم نسبت به اين دختر احساس خوبي ندارم و دوست ندارم شوهرم دختردايي اش را ببيند. اما هرچه به او ميگويم فايدهاي ندارد. زن جوان ادامه داد: او اصلا احساسات و ناراحتيهاي مرا درك نميكند و همچنان با خانواده دايي اش رفت و آمد دارد و دختردايياش را ميبيند. حالا همه اينها به كنار او جديدا دختردايياش را در شركت خودش استخدام كرده و ديگر هر روز با او سر و كار دارد. راستش ديگر دارم به آنها شك ميكنم و با خودم ميگويم اگر احساسي به دختردايياش نداشت او را در شركت استخدام نميكرد و تا اين اندازه با او صميمي نبود. هرچه كردم نتوانستم تحمل كنم و كلي با خودم كلنجار رفتم تا اينكه تصميم گرفتم براي هميشه از او جدا شوم.
بعد از صحبتهاي اين زن قاضي شوهر وي را هم به دادگاه احضار كرد تا صحبتهاي او را هم بشنود پس از آن در خصوص اين پرونده تصميمگيري كند.