نتایج پژوهش جدید محققان دانشگاه مونترال؛
ناخن جویدن نشاندهنده کمالگرایی است
ایسنا , 20 مرداد 1394 ساعت 17:16
گروه علمی: نتایج پژوهش جدید محققان دانشگاه مونترال حاکی از آن است که ناخن جویدن در بزرگسالان نشاندهنده برخی ویژگیهای شخصیتی خاص در فرد است.
محققان پی بردهاند افراد بیتاب یا آنهایی که به راحتی خسته و آشفته میشوند، بیشتر از سایرین، رفتارهای تکراری که بدن را درگیر میکند، مانند کندن پوست، جویدن ناخن و کندن مژه را انجام میدهند.محققان در این بررسی که کمالگرایی را دلیل این صفات میداند، به این نتیجه رسیدند افرادی که این رفتارهای تکراری را انجام میدهند، کمالگرا هستند، یعنی نمیتوانند آرام باشند و کار خود را با سرعت طبیعی انجام دهند.
این افراد وقتی به هدف خود نمیرسند، ناامید، بیتاب و ناخشنود میشوند. به علاوه آنها دچار سطوح بالایی از خستگی میشوند.محققان 48 شرکتکننده را مورد بررسی قرار دادند که نیمی از آنها این رفتارها را داشتند. گروهی از شرکتکنندگان که این رفتارها را نداشتند، به عنوان گروه کنترل بودند. از شرکت کنندگان درباره میزان خستگی، عصبانیت، احساس گناه، زودرنجی و اضطراب، سوالاتی پرسیده شد.
سپس هر شرکتکننده در شرایطی (مانند آرامش، اضطراب، ناامیدی و خستهکننده) قرار گرفت. به عنوان مثال در شرایط خستهکننده فرد به مدت شش دقیقه در اتاقی تنها گذاشته شد.به گفته محققان افرادی که سابقه بی قراری و انجام رفتارهای بدنی تکراری را داشتند، در هنگام اضطراب و بیقراری بیشتر این رفتارها را انجام میدادند. اما در هنگام آرامش نه.
محققان میگویند: اگر گهگاهی ناخنهای خود را میجوید، دیگر نیازی به نگران بودن نیست، خیلی هم به خود آسیب نمیزنید. در حقیقت در مواقعی که نمیتوانید انرژی خود را به طریقی تخلیه کنید، این رفتارها را به طور موقت انجام میدهید. این عادتهای ناهنجار راهی برای کنترل احساسات است و این تأثیر مثبت آنها است. در واقع این عادتها جایگزینی بهتر برای این اضطراب و بیقراری است.
اما وقتی توقف آنها دشوار میشود و در زندگی روزمره تداخل ایجاد میکند، میتواند به اختلالات عادت تبدیل شود.آنها میگویند میتوان این رفتارها را درمان کرد. در حال حاضر، دو راه وجود دارد؛ یکی درمان رفتاری که عبارت است از جایگزین کردن این رفتار با یک رفتار دیگر. راه دیگر حل کردن عوامل ایجاد این عادتها است مانند کمالگرایی و سایر باورهای منفی. نتیجه این تحقیق در مجله Behavior Therapy and Experimental Psychiatry منتشر شده است.
کد مطلب: 87469