گروه علمی: حشرهشناسان توضیح میدهند که چرا گزیده شدن توسط یک مورچه فشنگی چیزی است که احتمالا هرگز از یادتان نخواهد رفت.
دکتر جاستین اشمیت حشرهشناس و سرپرست تحقیقات موسسه زیستی جنوبغرب آمریکا به خوبی با این نوع درد آشناست. او در حقیقت شاخص درد گزش اشمیت (SSPI) را ابداع کرده است که سطوح مختلف درد ناشی از گزش حشرات راسته هیمنوپترا یا بال غشاییها را توصیف و دستهبندی میکند.
این راسته زنبورها، زنبورهای عسل و مورچهها را در بر میگیرد. از دیدگاه اشمیت، دو حشره مورچه فشنگی و گونهای زنبور دردناکترین گزشها را در دنیای حشرات دارند. این دو حشره تنها جانورانی هستند که در شاخص درد گزش اشمیت (SSPI ) بالاترین نمره را کسب میکنند و هر دو در فهرست 25 جانور خشن جهان قرار دارند.
مورچههای فشنگی علیرغم جثه بزرگشان که به بیش از سه سانتیتر میرسد، بسیار سریع هستند و میتوانند با پاهایشان به هر چیزی بچسبند. نیش این مورچهها درست مثل درد ناشی ازفرو رفتن گلوله تفنگ در بدن است. این تجربه بسیار سریع و آنی است. درد به طور موجی پیش میرود و به تدریج تا حد یک درد سوزانده افزایش مییابد و مثل این است که یک سونامی درد از انگشت شما که توسط مورچه گزیده شده آغاز شود. این درد به مدت 12 ساعت ادامه دارد و به صورت موجی کم و زیاد میشود. این محقق این درد را دردی مشقتبار توصیف میکند.
این درد، منطقهای است و تاثیری بر قلب یا ششها بر جای نمیگذارد. افراد بومی بیش از هزاران بار توسط این حشرات گزیده میشوند و هیچ یک از آنها از اثرات ناخوشاند این نیش در طولانی مدت گزارشی ارائه نکردهاند. این مورچه یک گونه اجتماعی است که در کلونیهایی متشکل از 1000 تا 3000 مورچه زندگی میکند. آنها از کلونی خود دفاع میکنند. زنبور نیز یک زنبور سرباز است و هدف آن از نیش زدن فراری دادن شکارچیهاست. در واقع او فقط میخواهد از چنگال حیوانات شکارچی فرار کند. به همین منظور لازم است که درد ناگهانی را به بدن موردنظر وارد کند.
تجربه نیش زنبور نیز شبیه قدم زدن در زیر یک خط الکتریکی با ولتاژ بالا در یک طوفان باد است. ناگهان یک تندباد سریع این خط را پاره میکند و خط روی بازوی شما میافتد. در این حالت 20 هزار ولت به طور یکباره از بدن شما عبور میکند. درد این گزش کاملا شبیه برقزدگی است و مثل مورچههای فشنگی یک درد موجی نیست. از لحاظ زیستشناسی زنبور نیازی به ایجاد درد موجی در شکارچیای که به آن حمله میکند ندارد، زیرا فقط به دنبال راهی است که شکارچی را فراری داده و خودش از مخمصه فرار کند. درد ظرف دو تا سه دقیقه افزایش پیدا میکند اما آن قدر دردناک است که هرگز متوجه گذشت زمان نمیشوید.