بخشش، پایان کار پرونده جنایی 9ساله
شرق , 12 شهريور 1394 ساعت 11:48
گروه حوادث: عشق میان پسر جوان و دختر مورد علاقهاش جنایتی را رقم زد و پرونده مربوط به آن٩ سال بعد از اینکه متهم خود را به پلیس معرفی کرد با جلب رضایت اولیای دم بسته شد.
عشق میان این دو جوان زمانی رنگ خون گرفت که برادران فرناز متوجه شدند خواهرشان رازی دارد و به نظر میرسد با جوانی در ارتباط است. وقتی این موضوع با فرناز در میان گذاشته شد، او ادعا کرد فرهاد مزاحمش میشود و رابطهای میان آنها وجود ندارد و برای جلوگیری از درگیری تابهحال حرفی نزده است. با توجه به گفتههای این دختر و مشخصشدن رابطه میان فرهاد و فرناز، برادران فرناز تصمیم به انتقام گرفتند و در یک درگیری که میان فرهاد و اقوامش و برادران فرناز اتفاق افتاد، بهروز دایی فرهاد به قتل رسید.
خبر این درگیری منجربهقتل به مأموران پلیس داده شد و به دستور بازپرس بعد از حضور مأموران در محل، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات دراینباره انجام گرفت. فرهاد که در درگیری حضور داشت، گفت: من و فرناز با هم رابطه داشتیم و من مزاحمتی برای این دختر ایجاد نکرده بودم؛ اما زمانی که برادرانش متوجه شدند، مقابل خانه ما آمدند تا مرا بکشند؛ دراینمیان بهروز داییام و چند نفر از اقوام ما در حمایت از من و برای صحبتکردن با خانواده فرناز وارد این درگیری شدند. داییام قصد نداشت درگیر شود و میخواست جلوی این اتفاقات را بگیرد که نصرت، برادر کوچک فرناز، او را با چاقو زد و بعد هم از محل فرار کردند. با توجه به این گفتهها، عاملان نزاع بازجویی شدند؛ اما نریمان، برادر نصرت، به مأموران گفت ضارب او است و برادرش نقشی در این قتل ندارد.
این مرد گفت: وقتی متوجه رابطه فرهاد با خواهرمان شدیم برای ادبکردن فرهاد مقابل خانه آنها رفتیم و من با ضربه چاقو مردی را که بعدها متوجه شدم دایی فرهاد است، زدم. قصدم کشتن او نبود و فقط میخواستم به او ضربهای بزنم. گفتههای این مرد از سوی برادرش هم تأیید شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری وقت فرستاده شد. متهم در بازجوییها این بار قتل را انکار کرد و گفت ضارب نبوده است؛ اما نگفت چه کسی دست به این قتل زده است. با توجه به اعترافات قبلی متهم و سایر مدارک موجود در پرونده، هیأت قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. پنج سال بعد از صدور رأی و درحالیکه نریمان در فهرست اعدامیان قرار گرفته بود، نصرت به اداره پلیس رفت و گفت قاتل او است و برادرش نقشی در این قتل نداشته است.
این مرد گفت: روزی که تصمیم گرفتیم سراغ خانواده فرهاد برویم، من چاقو برداشتم و همراه خودم بردم و برادرم اصلا چاقویی نداشت، او به دلیل شرایطی که من داشتم و به خاطر همسر و فرزندانم، قتل را گردن گرفت. این اعتراف با گفتههای اولیه شاهدان که مدعی شده بودند نصرت را دیدهاند که چاقو در دست دارد، همخوانی داشت؛ ضمن اینکه از سوی نریمان هم تأیید شد. بعد از پایان تحقیقات، کیفرخواست علیه متهم جدید صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهار دادگاه کیفری شماره یک ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده، بعد از اینکه نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع کرد، متهم در جایگاه حاضر شد.
او اتهام قتل را قبول کرد و یکبار دیگر جزئیات روز خونبار حادثه را توضیح داد و گفت: اگر برادرم به قتل اعتراف کرد فقط به این دلیل بود که من همسر و فرزند داشتم؛ اما نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و وجدانم آرام نشد و تصمیم گرفتم خودم را به مأموران معرفی کنم. متهم گفت: درحالحاضر هم از اولیای دم درخواست دارم به دلیل ٩ سال عذابی که خانوادهام تحمل میکنند، من را ببخشند و به آنها هم تسلیت میگویم. در پایان جلسه بعد از اینکه هیأت قضات با اولیای دم صحبت کردند و از اینکه بخشش چه فوایدی دارد گفتند، توانستند آنها را قانع کنند از قصاص گذشت و مصالحه کنند. بهاینترتیب متهم که با خطر صدور حکم قصاص مواجه بود به پرداخت دیه و حبس محکوم شد.
کد مطلب: 89730