پرونده این هنرپیشه، تهیهکننده و کارگردان که در شعبه ویژه آدمربایی دادسرای جنایی گشوده شده بود پس از تحقیقات پلیسی در مرحله تازهای قرار گرفت. صبح روز یکشنبه اول شهریور ماه یکی از کارگردانان جوان فیلمهای سینمایی با مراجعه به شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران حرفهای تکاندهندهای زد و به بازپرس مدیر روستا گفت: «یکی از دوستانم که در فیلمی که من کارگردان آن بودم بهعنوان یکی از عوامل فیلم با گروه من همکاری کرده بود و بر سر موارد مالی اختلاف حساب داشتیم. او من را با همدستی ٢ مرد ناشناس ربود و با انتقال من به یک کمپ ترک اعتیاد مرا در این مکان حبس کردند. در این کمپ چند ناشناس من را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تلاش کردند تا به خواستههای مالی ٢ نفر از همکارانم که در آخرین پروژه سینمایی با آنها کار کرده بودم، تن دهم. یک بار هم با همین برخوردهای غیرانسانی چند کاغذ که حتی اجازه خواندن آنها را هم به من نداده بودند، مقابلم گذاشتند. با تهدید؛ امضا و اثر انگشتم را زیر این برگهها ثبت کردند، تا اینکه پس از تحمل ٢٧ روز حبس در کمپ، خانوادهام من را پیدا کردند و از آنجا نجاتم دادند.»
با شکایت این بازیگر و کارگردان جوان سینمای ایران، تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده درحالی آغاز شد که به دستور قاضی مدیرروستا بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران ماموران کلانتری ولنجک برای رازگشایی از این پرونده وارد عمل شدند تا این کمپ ترک اعتیاد غیرمجاز را شناسایی کنند. با احضار صاحب این کمپ به کلانتری مشخص شد این مرکز ترکاعتیاد داری مجوز فعالیت است اما زاویه دیگر تحقیقات پلیسی از معتادان درحال ترک اعتیاد کمپ نشان میداد شب حادثه متوجه فریادهای مردی شدهاند که ادعا کرده بود « اعتیاد ندارم چرا من را به زور اینجا آوردهاید». بررسیهای بیشتر کارآگاهان در محل زندگی این کارگردان راز عجیبی را از این پرونده برملا کرد. مدیرساختمان محل سکونت کارگردان سینما به کارآگاهان گفت: « در این مدت یک بار برای گرفتن شارژ به خانه این مرد کارگردان رفتم و یک مرد ناشناس در خانهاش را باز و ادعا کرد که دوست صاحبخانه است و گفت او در خانه نیست و پیغام من را به او میرساند. بعد از آن هم این مرد را چند بار در پارکینگ ساختمان دیدم که با خودروی این کارگردان رفت و آمد کرده بود.»با روشن شدن تحقیقات پلیسی دستور بازداشت عامل اصلی این حادثه صادر شد.