به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۱:۲۳
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۴ ساعت ۱۱:۰۳
کد مطلب : ۹۳۹۸۵

قصاص برای قاتل کارشناس وزارت دفاع

گروه حوادث: قاتل کارشناس وزارت دفاع که تنها به خاطر ٢٠٠‌هزار تومان، دست به جنایت ‌زده بود، در دادگاه جنایی به قصاص محکوم شد. این مرد صبح دیروز تمام اعترافات خود را پس گرفت و در مقابل هیات قضایی قتل را انکار کرد.
قصاص برای قاتل کارشناس وزارت دفاع
ساعت ٢ بامداد ١٢ اسفند ماه‌سال ٩٠ وقتی در زیر پل مدیریت و خیابان اسلام‌آباد گشت پلیس، مردی بیهوش را که روی زمین افتاده بود، دیدند رازگشایی معمای یک جنایت پیچیده در دستور کار تیم جنایی تهران قرار گرفت. 
این مرد خیلی زود به بیمارستان منتقل شد ولی به خاطر ضربه سنگینی که به سرش وارد شده بود به کام مرگ فرو رفت.  بنابراین دستور تحقیقات در رابطه با قتل مرموز این مرد آغاز شد و کارآگاهان جنایی به ردیابی قاتل پرداختند.  با پیدا شدن یک بلیت هواپیما در لباس‌های مرد قربانی هویت وی مشخص شد و ماموران دریافتند که او از کارشناسان وزارت دفاع بوده است. بنابراین موضوع به خانواده این مرد ٥٤ ساله اطلاع داده شد و آنها پس از اطلاع از این موضوع به تیم جنایی گفتند:  «عباسعلی برای شرکت در مراسم ختم یکی از بستگان از تهران به زاهدان رفته بود و پس از پایان مراسم ساعت ١٠ شب یازدهم اسفندماه از مسیر هوایی به تهران بازگشت. حتی ساعت یک بامداد در تماس تلفنی رسیدن خود به تهران را نیز به ما اطلاع داد،  اما پس از آن دیگر تماس‌های وی قطع و تلفن همراهش ساعت سه بامداد خاموش شد.»
 
با این اظهارات، در ادامه مشخص شد که مقتول زمان بازگشت به تهران یک کیف دستی همراه خود داشته که مدارک شناسایی، کارت‌های عابربانک و کارت سوخت خودرو را در آن نگهداری می‌کرد که این کیف دستی از سوی عامل جنایت به سرقت رفته بود.  بنابراین عملیات ماموران آغاز شد و آنها در نخستین گام از تجسس‌های خود به تحقیق از همکاران مقتول پرداختند که آنها اعلام کردند مقتول مهندس الکترونیک بوده و هیچ اختلافی با کسی نداشته است.   ماموران در گام بعدی تجسس‌های خود دوربین مداربسته اطراف فرودگاه مهرآباد را بررسی کردند که درنهایت متوجه شدند، مقتول آخرین بار سوار یک خودرو شده است.  بنابراین تحقیقات برای شناسایی صاحب خودرو آغاز شد و درنهایت زن جوانی در این رابطه دستگیر شد.  وی به ماموران گفت: «چند وقت پیش با پسر جوانی آشنا شدم که ادعا می‌کرد در یکی از ارگان‌های دولتی کار می‌کند.  او آن روز خودروی مرا امانت گرفت و چند روز بعد هم آن را پس داد.  ولی نمی‌دانم در آن مدت با خودروی من چه کار کرده است.»
 
با این اظهارات تحقیقات برای شناسایی پسر جوان آغاز شد که درنهایت مشخص شد وی از تهران فرار کرده و به شهر دیگری رفته است. درحالی‌که تجسس‌ها در این رابطه ادامه داشت، ٧٣ روز بعد از جنایت، کارآگاهان پلیس وی را ردیابی و درنهایت دستگیر کردند. وی بلافاصله پس از دستگیری تحت بازجویی قرار گرفت و جزییات ماجرای این جنایت هولناک را برای ماموران تشریح کرد.  وی گفت: «مشکلات مالی زیادی داشتم و اقساط خودروام عقب افتاده بود.  برای همین تصمیم به سرقت گرفتم.  چون می‌دانستم مسافران هواپیما پول زیادی به همراه دارند، به بهانه مسافرکشی به فرودگاه مهرآباد رفتم و ساعت یک بامداد مردی شیک پوش با ظاهری کاملا آراسته را که کیف دستی سیاه رنگی روی دوش خود داشت برای رساندن به ازگل سوار کردم.  در راه شوکر را از زیر صندلی برداشتم و با تهدید از مسافر خواستم تا همه پول‌هایش را به من بدهد اما او در برابر خواسته‌ام مقاومت کرد و با هم درگیر شدیم.  برای همین با شوکر چندین بار به مسافر ضربه زدم که بیهوش شد. من هم کیف و لباس‌هایش را گشتم اما تنها ٢٠٠‌هزار تومان پول در داخل کیف دستی‌اش پیدا کردم درحالی‌که به دنبال پول بیشتری بودم متوجه شدم او درحال به هوش آمدن است.  از ترس آن‌که مرا شناسایی کند با قاب آینه داخل خودرو چند ضربه به سرش زده و پس از بیهوشی‌اش وی را از خودرو به بیرون انداخته و پا به فرار گذاشتم.»
 
با اعترافات این مرد، وی صحنه جنایت را هم بازسازی کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.  صبح دیروز این پسر در مقابل هیات قضایی شعبه دوم تمام اعترافات خود را پس گرفت و اظهارات عجیبی را مطرح کرد.  در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی عزیزمحمدی و دو مستشارش برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.  پس از آن خانواده اولیای دم درخواست قصاص قاتل را کردند.  در ادامه متهم با قرار گرفتن در جایگاه به قضات گفت: «من هیچ قتلی مرتکب نشدم.  تمام اعترافات قبلی‌ام زیر فشار شکنجه در پلیس آگاهی بود و مجبور شدم آن حرف‌ها را بزنم.  درواقع من از طریق ردیابی موبایل مقتول شناسایی شدم که به خاطر یک اشتباه در این دام گرفتار شدم. من در آژانس کار می‌کردم.  مدتی پیش قرار بود گوشی تلفن همراه همکارم را بخرم.  برای همین یک روز که این گوشی روی میز بود آن را برداشتم و سیم کارتم را داخل آن انداختم تا گوشی را امتحان کنم. همین باعث شد من ردیابی و دستگیر شوم و بعد از آن هم مجبور به اعتراف شدم.  ولی باور کنید این قتل کار من نیست و نمی‌دانم چه کسی دست به این جنایت زده است.»
 بعد از صحبت‌های متهم، وکیل وی نیز از موکلش دفاع کرد و در پایان هیات قضایی وارد شور شدند. آنها به اتفاق متهم را به قصاص محکوم کردند.
مرجع : روزنامه شهروند