گروه حوادث: پرونده درگیری بین دو گروه از قاچاقچیان مواد مخدر که منجر به تیراندازی و قتل یکی از عاملان درگیری شده بود، در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد.
این پرونده سه سال قبل در جنوب شهر تهران تشکیل شد. آن زمان به مأموران خبر دادند نزاع دستهجمعی منجر به قتل در یکی از محلهها اتفاق افتاده است.
با حضور پلیس مشخص شد مردی بر اثر تیراندازی که بین عوامل درگیری رخ داده، جان خود را از دست داده است. وقتی مأموران متهمان را بازداشت کردند، متوجه شدند درگیری بین دو گروه از قاچاقچیان مواد بوده که بر سر پول مواد با هم اختلاف داشتند. یکی از متهمان در توضیح چگونگی نزاع گفت: ماجرا اینطور آغاز شد که یکی از دوستانم به نام بهمن با من تماس گرفت و گفت دو سال قبل مقداری مواد به فردی به نام رامین داده بود که پولش را به او نداده است. از آنجایی که نمیتوانست پول را بگیرد، دنبال این بود که یکی از اعضای باند رامین را خفت کند و روز حادثه وقتی مادرش را که مریض بود به بیمارستان برده، یکی از دوستان رامین را که در خرید مواد با او همکاری داشت، دیده و او را گروگان گرفته است. دوستم گفت سالار را سوار ماشین و تهدید به قتل کرده است و سالار هم گفته پول را از رامین میگیرد و به او میدهد. ماجرای چند ١٠ میلیون پول بود و معامله شیشه خیلی سنگینی انجام گرفته بود.
دوستم از من کمک خواست و قرار شد من و چند نفر از دوستانمان در مقابل صافکاریای که بهمن با رامین آنجا قرار گذاشته بود برویم تا اگر درگیری اتفاق افتاد کمک کنیم. چند لحظه بعد از اینکه رسیدیم، متوجه شدیم چند ماشین به طرز مشکوکی پارک و کمین کردهاند. من به بهمن گفتم اینطوری نمیشود آنها کمین کردهاند تا وقتی که رامین آمد به ما حمله کنند. وقتی زمان قرار فرارسید رامین هم آمد و بدون اینکه معاملهای انجام شود، درگیری رخ داد و رامین یک تیر شلیک کرد که به یکی از دوستان خودش به نام کامران برخورد کرد. ما فقط در دعوا شرکت داشتیم و دو گروه همدیگر را میزدند البته چوب و چاقو بود اما کسی اسلحه نداشت.
وقتی مأموران رامین را بازداشت کردند، متوجه شدند او جوانی سابقهدار است که هنوز چند روزی بیشتر نیست که از زندان آزاد شده و به خانهاش برگشته است همچنین مشخص شد اختلاف مالی رامین و بهمن به چندین سال قبل برمیگشت. آنها چندین کیلو شیشه با هم معامله کرده بودند و از آنجاییکه امکان طرح موضوع در دادگاه وجود نداشت، بنابراین وقتی رامین تصمیم گرفت پول بهمن را ندهد، آنها نتوانستند کاری کنند و بعد هم رامین بر سر پرونده دیگری زندانی شد که بعد از دو سال آزادی یکبار دیگر دو گروه بههم رسیدند.
رامین در اعترافاتش اینطور به مأموران گفت: من به خاطر درگیری به دو سال حبس محکوم شده بودم و بهمن هم نمیتوانست پولش را از من طلب کند البته همه پول دست من نبود با چند نفر تقسیم کرده بودیم. بعد از اینکه از زندان آزاد شدم بهمن خبردار نشد ضمن اینکه من همیشه دوستان بامعرفتی داشتم که تنهایم نمیگذاشتند و بهمن میدانست به همینراحتی نمیتواند پول را از من بگیرد البته جنسی که داده بود ناخالصی داشت به خاطر همین پول را به او ندادم. روز حادثه وقتی سالار زنگ زد و گفت بهمن او را گروگان گرفته است، من هم تصمیم گرفتم به کمکش بروم به این بهانه که پول را میآورم مقابل صافکاری، با بهمن قرار گذاشتم. یک اسلحه از یکی از دوستانم گرفتم در ماشین دیدم ماشه اسلحه خراب است به بچهها گفتم اینطوری نمیشود با اسلحه خراب برای دعوا برویم اما چارهای هم نداشتیم در تکانهایی که ماشین میخورد، اسلحه شلیک میکرد. دو تیر به کف ماشین اصابت کرد وقتی هم به محل رسیدم اسلحه را در آوردم که تیر هوایی بزنم اما خودبهخود شلیک شد و به گلوی دوست خودم برخورد کرد. اگر من میخواستم کسی را بکشم، از طرف مقابل میکشتم نه اینکه به سمت دوست خودم شلیک کنم.
بعد از اعترافات متهم و تکمیل پرونده، قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران مسئول رسیدگی به این پرونده شدند. روز گذشته آخرین دفاعیات متهمان اخذ شد و هیأت قضات متهم ردیف اول را به قصاص و متهمان دیگر را به اتهام مشارکت در نزاع دستهجمعی، به حبس محکوم کردند.