دریافت لینک صفحه با کد QR
پایان خونین عشق مشترک دو شریک
شرق , 28 آبان 1394 ساعت 11:29
گروه حوادث:اختلافات مالی و روابط عاشقانه همزمان انگیزهای شد تا دو شریک با هم درگیر شوند و این درگیری منجر به قتل یکی از آنها شود.
مأموران پلیس یکسالونیم قبل در جریان قتل مردی قرار گرفتند که با ضربات چاقو کشته شده بود. وقتی مأموران در مورد زندگی کامران تحقیق کردند متوجه شدند او از مدتها قبل با مردی به نام کاوه شراکت داشته و با هم مراودات مالی داشتند و اواخر هم بر سر مسائل مالی به اختلافاتی برخورده بودند، وقتی پلیس جسد را به پزشکیقانونی انتقال داد و تحقیقات گستردهای را شروع کرد تا کاوه را بازداشت کند، متوجه شد او بهطور ناگهانی خانهاش را ترک کرده و به سفر رفته است.
پلیس در بازجوییهایی که از همسر کاوه کرد متوجه شد کاوه شبی که کامران به قتل رسیده با لباس خونی به خانهاش رفته و بعد هم صبح خیلی زود از منزل خارج شده است. گشتهای پلیس به حالت آمادهباش درآمدند و عکس متهم به آنها داده شد تا اینکه مأموران پلیس در یک اتوبوس متهم را شناسایی و بازداشت کردند. او در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و مدعی شد که اختلاف مالی باعث شد با دوستش درگیر شود و به صورت اتفاقی او را بکشد اما این همه یافتههای مأموران نبود. پلیس متوجه شد قاتل و مقتول هردو عاشق یک زن شده بودند و این زن با هردو آنها رابطه داشته اما هیچکدام از حضور دیگری خبر نداشته است. زمانی که دو دوست متوجه شدند هردو عاشق یک زن شدهاند، درگیریهای آنها شدت گرفت. همچنین همسر متهم نیز به مأموران گفت شب قتل، شوهرش با لباس خونی و دستهایی باندپیچیشده به خانه رفته است.
با جمعآوری همه این مدارک، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته با تشکیل جلسه برای رسیدگی به این اتهام، بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد، نوبت به اولیایدم رسید. آنها درخواست قصاص را مطرح کردند و اینبار نوبت به متهم رسید.
او اتهام قتل عمدی را قبول نکرد و گفت: من کامران را نکشتم و هرچه درباره من میگویند اشتباه است. ما ٣٠ میلیون تومان اختلاف حساب داشتیم و من این را انکار نمیکنم اما قتل کار من نبود. البته باید بگویم با دوستم اختلاف داشتم چون او با زنی رابطه داشت و من آن زن را میشناختم و چندبار به او گفته بودم این زن به درد تو نمیخورد و نباید به این رابطه ادامه بدهی حتی وقتی که فهمیدم ماشینش را فروخته و نیمی از پول را به زن جوان داده است ناراحت شدم و با او جروبحث کردم. متهم وقتی در برابر این پرسش قرار گرفت که چرا شب قتل لباسهایش خونی و دستهایش باندپیچیشده بوده، گفت: من تصادفی جزئی کرده بودم و درگیریای بین من و دوستم نبود و از علت مرگ او خبر ندارم. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
کد مطلب: 94837
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir