صادق صدرایی
گروه فرهنگی: عادت کردهایم که از کاستیها بگوییم و ضعفها را بیان کنیم. اصولا نیمهی خالی لیوان برایمان جذابتر است، مخصوصا وقتی که به فرهنگ برسیم همه در جایگاه دانای کل مینشینیم و از ضعفهای فرهنگی دیگران ایراد میگیریم. حالا برای چند لحظه این عادت معمول را به کناری بنهیم و با هم به نشانه هایی روشن نگاهی بیندازیم. مگر غیر از این است که از راههای اصلی اصلاح رفتارها و عادات غلط فرهنگی مان استفادهی گسترده از محصولات فرهنگی – هنری است؟ کسی که اهل کتاب خواندن باشد، سینما و تئاتر بخشی مهم از سرگرمیاش شده باشد، از موسیقی لذت ببرد و... قاعدتا در روابطش با سایرین همهی سعی اش را میکند که انسانیتر رفتار کند، تمام تلاشش را خواهد کرد که بعنوان مثال با رانندگیاش به جسم و روان کسی آسیب نرساند، با طبیعت مهربان باشد و...
پس اگر روزی رکورد فروش کتاب و حضور مردم در نمایشگاه کتابی که مکانش را به خارج از شهر بردهایم شکسته شد یا رونق در سینماهایمان آنقدر پر رنگ شد که برق امید در چشم اهالی معمولا تلخ سینما هم دیده میشد یا فروش تئاترها امیدوارمان میکرد یا کنسرتهای موسیقی با همهی محدودیتهای نابجایی که برایش درست کردهایم خواهان و طرفدار بسیاری در همهی شهرهای کوچک و بزرگ پیدا کرد میتوانیم امیدوار باشیم که با ادامهی چنین روندی حالِ رفتار فرهنگی مان هم بهتر خواهد شد.
ما اکنون در در همان روز هستیم که آن نشانههای روشن در حوزهی کتاب، نمایش، موسیقی و. . . دیده میشود. فقط کافی است برای مثال یک لحظه وضعیت بدون اغراق کابوس وار سینمای ایران در سالهای 90 و 91 را به خاطر بیاوریم و آن وضعیت را با امروز مقایسه کنیم. به معنای واقعی کلمه در آن سالها سینما مرده بود و همهی سینمادارها از کم رونقی سینما برای وضعیت خودشان روضه خوان شده بودند. با چنین مقایسهای نشانههای روشن به وضوح قابل رویت خواهد بود.
این که چه شد که به امروز رسیدهایم را میتوان از زوایای مختلفی نگریست؛ از جهت فرهنگی تغییری که بعد از انتخابات92 تا حدودی ایجاد شده است افزایش اعتماد دولت به اهالی فرهنگ و کاهش محدودیتهای نابجاست که باعث بالا رفتن کیفیت و خلاقیت در آثار هنری شده است و طبیعتا نتیجه افزایش کیفیت بالا رفتن تقاضا برای محصولات فرهنگی خواهد بود. این نشانههای روشن دلایل سیاسی – اقتصادی هم دارد.
آرامش و ثبات در بازاری که تا پیش از انتخابات 92 چند سالی بود که در آن قیمتها به شکل ساعتی بالا میرفت و هم چنین حل و فصل بحران هستهای و برداشتن سایهی شوم جنگ از سر کشور و هم چنین لغو تحریمهای اثرگذار بر زندگی مردم باعث ایجاد آرامش روانی بین مردم شده است و نتیجهی این آرامش نسبی جلب توجه جامعه به سمت کالاهای فرهنگی است. سخن آخر اینکه شکرِ این نعمت تلاش بیشتر برای ادامهی همین روند است تا روزی که به فضل حضرت حق این نشانههای روشن در کنار خیلی موضوعات دیگر سبب ساز اصلاح بیش از پیش رفتارهای فرهنگی مان شود.