انتخابات شوراها و کاندیداهایش؛ مهندسها؟ دکترها؟ رزمندهها؟ هنرمندها؟ ورزشکارها؟ یا...
26 ارديبهشت 1396 ساعت 14:36
مهدی نورمحمدزاده
شترسواری!
شاید هنوز هم هستند کسانی که انتخابات شوراهای شهر و روستا را یک شوخی میدانند و معتقدند که برگزاری اولین دوره انتخابات شوراها در سال 1377 یک خطای سیاسی بود که هزینههای زیادی را بر مردم و نظام تحمیل کرد. به باور آنها «شوراها» هم مانند برخی دیگر از ظرفیتهای مغفول قانون اساسی، هنوز شرایط تحقق تام در جامعه ما را ندارد و از این رو است که کارکردها و نتایج چندان مثبتی هم تاکنون نداشته است! صرفنظر از رد یا تایید این نظر، باید پذیرفت که نظام اسلامی ما برپایه رای و خواست مردم شکل گرفته است و لذا نظر و رای مردم در همه شئون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی مدیریتی جامعه، نه صرفا به عنوان یک تاکتیک بلکه به عنوان استراتژی و آرمان حقیقی نظام اسلامی، همیشه و در همه شرایط باید مورد توجه قرار گیرد. بی شک این فرآیند مردمی شدن امور، تبعات و نتایجی بعضا عجیب و غریب هم خواهد داشت، که گریزی از آن نیست.
طبیعی است که تحقق مردم سالاری تبعاتی هم دارد، شاید یک روز، صورت زیبا و سیرت طنازانه رای بیاورد و روز دیگر جذب ریش و هیبت تسبیح! دورهای، اقبال با مستقلها باشد و دورهای دیگر بخت یار نامزدهای گروهی و حزبی. به هر حال باید تن داد به قواعد دموکراسی، که گفته اند: «شتر سواری دولا دولا نمیشه!».
موی دماغ!
«انتخاب شهردار و تصویب بودجه» مهمترین وظیفه شوراها در نگاه اکثریت جامعه ما است. بنا به علل مختلف که البته عملکرد ضعیف و حداقلی شوراها در دورههای گذشته هم در آن دخیل بوده، تصور اشتباهی در جامعه ما شکل گرفته و جایگاه قانونی شوراهای شهر و روستا را به شدت تنزل داده است. از طرفی دولتمردان هم کم و بیش موافق این تعریف حداقلی از اختیارات شوراها هستند و زیاد دوست ندارند که شوراها با ورود به مسائل کلان شهری و روستایی موی دماغ آنها شوند و برایشان خط و نشان بکشند!
اما علی رغم برخی ابهامات، اصول قانون اساسی، اعضای شوراها را در همه شئون مدیریت شهری دخیل میداند و حتی وظیفه دولتمردان را در هماهنگی با برنامهها و سیاستهای مدیریتی شوراها گوشزد میکند. روندی که متاسفانه در سالهای اخیر تقریبا برعکس شده است! شوراهای شهر و روستا در نگاه غالب دولتمردان ما (تقریبا در همه دولت ها) چیزی جز یک جمع پاستوریزه و خنثی نیست که صرفا تعیین شهردار و دهیار و تصویب بودجه را عهده دار هستند و نباید به دیگر مسائل مهم و حساس شهری و استانی بپردازند! شاید به همین خاطر است که دولتمردان حتی علی رغم دعوتهای مکرر، معمولا در جلسات شورا حاضر نمیشوند و الزامی درپاسخگویی به نمایندگان مردم برای خود نمیبینند!
از طرفی اعضای شوراها هم از منظر دانش و تجربه مدیریت و برنامه ریزی، ریسک پذیری و نقادیهای دقیق و شجاعانه و تعیین تاکتیکها و استراتژیهای مدیریت کلان شهری، عموما استعدادهای متوسط و حتی پایینتر هستند که آشنایی کافی و عمیق با جایگاه قانونی خود و نیازها و مشکلات واقعی شهرندارند ولذا درارائه راه حلهای دقیق علمی و عملی نیزتوفیق چندانی پیدا نمیکنند. همین عدم توانمندی به مرور باعث شده است که اعضای شوراها نه در بدنه دولت و نه در نزد مردم و رسانهها و نه در مجامع تخصصی و علمی چندان جدی گرفته نشوند، مگر در مجالسترحیم که حضورشان تسلای خاطر بازماندگان است و اسباب چرب زبانی و وقتکشی عشرخوان هایی که قرائت صحیح چند آیه قرآن را هم بلد نیستند!
جعبه سیاه!
مهندسها؟ دکترها؟ رزمندهها؟ هنرمندها؟ ورزشکارها؟ یا. . . واقعا به چه کسانی باید رای داد؟! این سوال مهمی است که همیشه یکی دو ماه مانده به انتخابات در فکر و بیان ما جولان میدهد. جواب صحیح گزینه «هیچکدام» است! البته خدای ناکرده منظور بنده رای ندادن نیست! بلکه منظور این است که مثل همیشه گرفتار دوگانهها و چندگانههای بی معنا و تصنعی چون «متخصص یا متعهد؟ » ، «اصلاح طلب یا اصول گرا؟ » و. . . نشویم و معیارمان فقط یک چیز باشد، آن هم فقط «کارآمدی» . اما کارآمدی چیست و شناخت آن چگونه محقق میشود؟ ! متاسفانه باید قبول کنیم که در جوامع شهری و روستایی مافعالیتهای مردم نهاد در زمینههای اجتماعــــــی، فرهنگی، سیاسی، محیطزیست و حتی مطبوعات و رسانه به قدر کافی رونق نگرفته و در نتیجه نوعی غفلت و بی خبری از ظرفیتهای بومی و منطقهای را باعث شده است. اگر این فعالیتها به شکل مردمی و پرمخاطب وجود میداشتند، جامعه خودبه خود استعدادها و افراد کارآمدش را در طول سالها فعالیت حرفهای میشناخت و دیگر لازم نبود دم انتخابات، کاندیداها برای اثبات کارآمدی و تخصص خود قسم حضرت عباس بخورند!
جامعه پویا، جامعهای است که مکانیزمهای غربالگری طبیعی و عادلانه در همه زمینههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد و در طول زمان استعدادهای نهفته در گوشه کنار خود را آشکار میکند. والا همه میدانند که با زل زدن به عکسهای فتوشاپی حضرات کاندیداها و شنیدن وعده و وعیدهای افسانهای آنها نمیتوان کارآمدی آنها را تشخیص داد و بهشان رای داد! تازه بماند که اصلا برخی از افراد کارآمد و توانمند به خاطر گمنام بودن در سطح جامعه، امکان ثبت نام یا فرصت موفقیت در ماراتن انتخابات را پیدا نمیکنند! نظام باید سازوکارهایی را طراحی و اجرا کند که افراد کارآمد و شایسته جامعه به تدریج در سطح جامعه مطرح و شناخته شوند تا افکار عمومی جامعه در موعد انتخابات، نگاه «جعبه سیاه» به کاندیداها نداشته باشد و بلکه با یک دید روشن و واقع بینانه به سراغ کاندیداها برود. کارآمدی مورد بحث، جامع همه صفات لازم برای نمایندگی هم هست. کاندیدای کارآمد لزوما پاکدست و متعهد است و یقینا صاحب تخصصی مهم و به درد بخور در مدیریت شهر و روستا، حالا گیرم دکتر باشد یا مهندس، رزمنده هشتاد ماه جبهه باشد یا هنرمند ریش پروفسوری، چپ باشد یا راست، واقعا مهم هم نیست، آخر حل معضل حاشیه نشینی تبریز چه دخلی به چپ و راست بودن دارد؟!
آناهیتا!
سریال طنز نوروزی «علی البدل» ، انصافا نکتهها و اشارات خوب سیاسی و اجتماعی هم داشت. نمایش آفات سادگی و سکوت مردم، فرجام حضور شخصیتهای طماع و صاحب نفوذ در مناصب نمایندگی و از همه مهمتر فعالیت و افشاگری یک عضو علیالبدل شورای روستا که هیچ اصلونسب و مال و منالی هم نداشت و همیشه در حاشیه قدرت بود! علیالبدل علی رغم همه مشکلات و مانعتراشیها، بالاخره با نیت و خدمت صادقانه خود توانست مردم را از خیانت اعضای شورا آگاه کند و فصل دیگری در سرنوشت روستایش رقم بزند. «علی البدل» های پاک و دوست داشتنی همیشه بودهاند و هستند، هر چند اغلب در حاشیه و دور از منصب. شاید ارتباط و دعوت عاشقانهای لازم است که آنها دوباره فعال و پرشور شوند و نسبت به جامعه خود احساس تکلیف کنند. «آناهیتا» که نماد آب و پاکی و نگهبان چشمهها است، به عنوان دانشجویی پر انرژی و مطالبه گر وارد روستا میشود و ارتباط عاشقانه او با علی البدل صادق و درحاشیه، اتفاق مبارکی است که روستا را از شر طمع و خیانت دو خان در ظاهر با هم رقیب و در باطن باهم رفیق، نجات میدهد. این اتفاق مبارک میتواند تکرار شود.
شاید هنوز هم فرصتی باشد برای شناساندن و رای دادن به «علیالبدل»ها، به آنها که پشت شان به اشراف سیاسی و اقتصادی گرم نیست و خلق وخوی روستایی دارند، آنها که در برابر زورمندان و حاکمان لکنت ندارند و نمایندگی مردم را سکوی پرش به منافع حقیر و پست دنیوی خود نمیدانند. باید بگردیم دنبال علی البدل ها، اگر به آبادی و رونق شهر و روستای خود میاندیشیم و اگر مهر و عشق آناهیتا در چشمهای ما هم سوسو میزند!
کد مطلب: 130218