تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۷ ساعت ۱۹:۰۸
کد مطلب : ۱۳۵۸۲۸
تقدیر از قالیباف و «سروته»کرباس سیاست
گروه سیاسی: قدردانی از شهردار پیشین تهران و حضور و پیغام و پسغام فرستادن چند چهره نمادین اصلاح طلبان، در حالیکه «کاپیتانِ شهردار» هنوز در برابر کرده و نکرده ها، نیکی ها و بدی های اجرایی، مسایل مالی، عمرانی، طرحهای شهری، ریخت و پاشها و یا انضباط های مالی و مخلص کلام آنکه در برابر عملکرد خود -- که سوالات افکار عمومی بسیاری را برانگیخته و ناجواب مانده -- نه خطایی تاکتیکی که اشتباهی استراتژیک است.
محمدآزاد جلالی زاده
الف» آدمی موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی ست و این ترکیب پیچیده باعث شده که پیش پینی و یا حتی پس بینی «تحلیل» کنش ها و واکنش هایش، امری به شدت حساس و چند بعدی باشد و علاوه بر آن بر خلاف نظر بسیاری که کنش های رفتاری و گفتاری و کرداری انسان هوشمند عصر کنونی را کاملاً متکی بر بخش عقلانیت مغزی می دانند، بررسی های عصب - روانشناختی نشان از آن دارد که ما همچون نیاکان دورمان، بیشتر کارهایمان متکی بر حس و هیجان انجام می شود و علی الاصول بیشتر موجوداتی هیجانی محور هستیم تا عقل محور، موجوداتی که دوست داریم فوراً به امور واکنش نشان دهیم تا اینکه تأمل محورانه، و تأنی مآبانه واکنش هایمان را به تأخیر بیندازیم و عقلانیت را محور قرار دهیم.
ب» سیاست در دوران ما، در ظاهر شور و شعر و کمپین و مراسم و تجمعات و هیجانات و تبلیغات و اموری هیجانی و تکانه ای است و همین بعد ظاهری ست که بسیاری را به سمت سیاست و سیاست ورزی می کشاند، اما بر خلاف این ظاهر پر زرق و برق، در باطن و کنه موضوع «میدان سیاست ورزی» و «سیّاس بودن»، زمین بازیِ کاملاً استراتژیک، عقلانیت محور، محاسباتی و پیچیده ست و همین پیچیدگی و چندگانگی ست که به سیاست ورزی لذت می بخشد، سیاست ورزی افراد باهوش و محاسباتی ست که دنیا را آرام آرام به سمت و سوی و سوی پذیرش همگانی ایده ی دموکراسی اکثریت با پاسداشت حقوق اقلیت برده اند.
ج» سیاست، بازی است که قواعد خاص خود را دارد و برای اینکه بتوان در این حوزه بازی و کار کرد، باید قواعد آن را آموخت، باید کلاس ها رفت و معلم ها دید و تجربت ها نمود و این بحث در «غرب» بدین صورت حل شده که احزاب، این نقش را بر عهده گرفتند و با تربیت سیاسی افرادشان از همان پله های مقدماتی، آرام آرام افراد را برای حضور در عرصه سیاسی آماده می کنند.
د» سیاست عرصه ای است که اخلاق و منش خاص خود را می طلبد، آمادگی روحی، روانی و حتی جسمی می خواهد و تنها بواسطه اینکه «دلمان اندکی سیاست می خواهد» و «یا ژن خوب داریم» با تکیه بر حس، حساسیت و هیجان ها نمی توان ملت را به دنبال خود کشاند و سپس در افسردگی رهایشان کرد، سیاست در دنیای امروز پذیرش مسئولیت و مهم تر از آن «جوابگویی» به اندازه و حجم مسئولیت است، امری که در ایران ما به نهایت نازک و نحیف شده است.
ه» قدردانی از شهردار پیشین تهران و حضور و پیغام و پسغام فرستادن چند چهره نمادین اصلاح طلبان، در حالیکه «کاپیتانِ شهردار» هنوز در برابر کرده و نکرده ها، نیکی ها و بدی های اجرایی، مسایل مالی، عمرانی، طرحهای شهری، ریخت و پاشها و یا انضباط های مالی و مخلص کلام آنکه در برابر عملکرد خود -- که سوالات افکار عمومی بسیاری را برانگیخته و ناجواب مانده -- نه خطایی تاکتیکی که اشتباهی استراتژیک است.
و» اصلاح طلبان هنوز که هنوز است، نتوانسته اند خود را با بازی زمخت سیاسی کاملاً تطبیق دهند و بزرگانشان بیشتر در دامن حس و حساسیت هستند تا عقلانیت بیرحم سیاسی، و همین حس و حساسیت هیجانی ست که سبب می شود چهره های نمادینشان بدون اینکه بدانند بازتاب کارشان چیست، به مراسم بزرگداشت و قدردانی چهره ای بروند که حساسیت های افکار عمومی روی او فزون است، بی محابا هر جا که توانسته در برابر اصلاح طلبان ایستاده، و از هر تیشه ای برای زدن بیشه تحولخواهی در ایران استفاده نموده و همین کارهاست که سبب شده در فضای مجازی و واقعی بگویند: اصلاح طلبان و اصولگرایان سر و ته یک کرباسند، همین خلط غلیظ حس و عقل در این سرزمین است که سیاست ورزی بی در و پیکر را در این مُلک سبب شده است.
الف» آدمی موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی ست و این ترکیب پیچیده باعث شده که پیش پینی و یا حتی پس بینی «تحلیل» کنش ها و واکنش هایش، امری به شدت حساس و چند بعدی باشد و علاوه بر آن بر خلاف نظر بسیاری که کنش های رفتاری و گفتاری و کرداری انسان هوشمند عصر کنونی را کاملاً متکی بر بخش عقلانیت مغزی می دانند، بررسی های عصب - روانشناختی نشان از آن دارد که ما همچون نیاکان دورمان، بیشتر کارهایمان متکی بر حس و هیجان انجام می شود و علی الاصول بیشتر موجوداتی هیجانی محور هستیم تا عقل محور، موجوداتی که دوست داریم فوراً به امور واکنش نشان دهیم تا اینکه تأمل محورانه، و تأنی مآبانه واکنش هایمان را به تأخیر بیندازیم و عقلانیت را محور قرار دهیم.
ب» سیاست در دوران ما، در ظاهر شور و شعر و کمپین و مراسم و تجمعات و هیجانات و تبلیغات و اموری هیجانی و تکانه ای است و همین بعد ظاهری ست که بسیاری را به سمت سیاست و سیاست ورزی می کشاند، اما بر خلاف این ظاهر پر زرق و برق، در باطن و کنه موضوع «میدان سیاست ورزی» و «سیّاس بودن»، زمین بازیِ کاملاً استراتژیک، عقلانیت محور، محاسباتی و پیچیده ست و همین پیچیدگی و چندگانگی ست که به سیاست ورزی لذت می بخشد، سیاست ورزی افراد باهوش و محاسباتی ست که دنیا را آرام آرام به سمت و سوی و سوی پذیرش همگانی ایده ی دموکراسی اکثریت با پاسداشت حقوق اقلیت برده اند.
ج» سیاست، بازی است که قواعد خاص خود را دارد و برای اینکه بتوان در این حوزه بازی و کار کرد، باید قواعد آن را آموخت، باید کلاس ها رفت و معلم ها دید و تجربت ها نمود و این بحث در «غرب» بدین صورت حل شده که احزاب، این نقش را بر عهده گرفتند و با تربیت سیاسی افرادشان از همان پله های مقدماتی، آرام آرام افراد را برای حضور در عرصه سیاسی آماده می کنند.
د» سیاست عرصه ای است که اخلاق و منش خاص خود را می طلبد، آمادگی روحی، روانی و حتی جسمی می خواهد و تنها بواسطه اینکه «دلمان اندکی سیاست می خواهد» و «یا ژن خوب داریم» با تکیه بر حس، حساسیت و هیجان ها نمی توان ملت را به دنبال خود کشاند و سپس در افسردگی رهایشان کرد، سیاست در دنیای امروز پذیرش مسئولیت و مهم تر از آن «جوابگویی» به اندازه و حجم مسئولیت است، امری که در ایران ما به نهایت نازک و نحیف شده است.
ه» قدردانی از شهردار پیشین تهران و حضور و پیغام و پسغام فرستادن چند چهره نمادین اصلاح طلبان، در حالیکه «کاپیتانِ شهردار» هنوز در برابر کرده و نکرده ها، نیکی ها و بدی های اجرایی، مسایل مالی، عمرانی، طرحهای شهری، ریخت و پاشها و یا انضباط های مالی و مخلص کلام آنکه در برابر عملکرد خود -- که سوالات افکار عمومی بسیاری را برانگیخته و ناجواب مانده -- نه خطایی تاکتیکی که اشتباهی استراتژیک است.
و» اصلاح طلبان هنوز که هنوز است، نتوانسته اند خود را با بازی زمخت سیاسی کاملاً تطبیق دهند و بزرگانشان بیشتر در دامن حس و حساسیت هستند تا عقلانیت بیرحم سیاسی، و همین حس و حساسیت هیجانی ست که سبب می شود چهره های نمادینشان بدون اینکه بدانند بازتاب کارشان چیست، به مراسم بزرگداشت و قدردانی چهره ای بروند که حساسیت های افکار عمومی روی او فزون است، بی محابا هر جا که توانسته در برابر اصلاح طلبان ایستاده، و از هر تیشه ای برای زدن بیشه تحولخواهی در ایران استفاده نموده و همین کارهاست که سبب شده در فضای مجازی و واقعی بگویند: اصلاح طلبان و اصولگرایان سر و ته یک کرباسند، همین خلط غلیظ حس و عقل در این سرزمین است که سیاست ورزی بی در و پیکر را در این مُلک سبب شده است.
