به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۴:۱۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۳ ساعت ۱۰:۰۹
کد مطلب : ۱۳۷۷۳۴

جلال طالبانی؛ چریک دموکرات

یاسر مختاری
خبر کوتاه بود، چریک دموکرات، پیشمرگه روزنامه‌نگار، مبارز دیرین و اولین رئیس‌جمهور کرد عراق مام جلال پس از 85 سال زندگی و بیش از 5 دهه مبارزه در کوه‌های سرسخت کردستان علیه رژیم‌های حاکم بر عراق آخرین سلام را به کوهستان‌ داد و آرام گرفت. جلال طالبانی رئیس جمهور پیشین عراق و رهبر حزب اتحاد میهنی کردستان، از خانواده رهبران طریقت عرفانی قادری در کرکوک بود که در 1933 در روستایی به نام کلکان از توابع کرکوک چشم به جهان گشود، بی قانونی و هرج و مرج ناشی از بی تدبیری حاکمان دست نشانده استعمار انگلیس، جلال جوان را راهی دانشگاه بغداد کرد تا حقوق و قانون را خوانده و از این راه به مبارزه با بی عدالتی که هم تبارانش را در عراق تحت تأثیر قرار داده بود، برخیزد، در سال 1959 از دانشکده حقوق دانشگاه بغداد فارغ التحصیل شد اما ظلم حاکمان عراق به کردها همچنان بیداد می‌کرد.

تابستان 1961 بود که کردهای عراق به رهبری ملا مصطفی بارزانی مشعل انقلابی دوباره را روشن کردند، حقوقدان جوان نیز به خیل پیشمرگان و انقلابیون کرد عراقی پیوست و از جمله رهبران جوان آن بود، جلال تالبانی مسیر زندگیش زمانی تغییر پیدا کرد که در این شورش شیفته ابراهیم احمد شاعر و روشنفکر کرد شد هم او که بعدها دخترش هیرو همسر و هم سنگر مام جلال شد.  نیمه دهه شصت میلادی است و نارضایتی پیشمرگ جوان و اختلافات او با رهبران حزب دموکرات کردستان عراق آغاز می‌شود، و این اختلاف‌ها تا زمان قرارداد الجزایر که محمد رضاشاه پهلوی پشت کردهای عراق را خالی می‌کند و با صدام بر سر اروندرود به توافق می‌رسد، ادامه دارد تا سر انجام در سال 1976 جلال طالبانی به همراه نوشیروان مصطفی، فواد معصوم هورامی و چند تن دیگر از دوستان خود و پیروان ابراهیم احمد حزب اتحادیه میهنی کردستان (یه‌ک یه‌تی نیشتمانی کوردستان) را تأسیس می‌کند و از همان زمان مبارزه‌ای بی امان را با بعثی‌هایی که اینک حاکمان عراق شده‌اند، آغاز می‌کند.

اواسط دهه 80 است که با میانجیگری بعضی از دولت‌های عربی در بغداد با صدام حسین دیدار می‌کند تا بتواند راه حلی برای مسأله کرد در عراق کند، اما شکست می‌خورد و بازهم عزم کوهستان که زمانی آن را تنها دوست واقعی کردها خطاب کرده بود می‌کند و مبارزه با صدام را از سر می‌گیرد. در همان سال‌ها با ادریس بارزانی پسر بزرگ ملا مصطفی بارزانی و پدر نچیروان نخست وزیر کنونی اقلیم کردستان، در تهران جبهه کردستانی را علیه صدام و همراهی با ایران در جنگ تحمیلی به وجود می‌آورند.  آرام آرام سفیدی راه خود را به موهای جلال طالبانی باز می‌کند و او همچنان به کار روزنامه نگاری در میان کوه‌های کردستان ادامه می‌دهد. گویی سرنوشت او به تفنگ و قلم گره خورده است.

در همین سال‌هاست که چریک قلم به دست از کردها لقب‌ مام یا عمو را دریافت و به مام جلال معروف می‌شود. پس از انقلاب کردها در سال 1990 بر علیه صدام در شهرهای کردستان عراق و اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز کردستان، اینک در کنار مسعود بارزانی رهبر بلامنازع کردستان هستند، دو سال بعد از آن یکی از تلخترین سال‌های زندگی مام جلال فرا می‌رسد چرا که باید در مقابل مسعود بارزانی دست به اسلحه ببرد و اصطلاحا در جنگ برادر کشی شرکت داشته باشد اما ذکاوت او و شجاعتش موجب مدیریت بحران شده و با تدبیر جنگ را به پایان می‌رساند.

جاناتان رندل نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی در همین جنگ بر شجاعت و فداکاری جلال طالبانی شهادت می‌دهد و در کتاب با این رسوایی چه بخشایشی؟ می‌نویسد. هم او بود که یک شبانه روز در کنار هیرو همسرش در محاصره نیروهای بعثی و نیروهای بارزانی که آن زمان ائتلاف کرده بودند به تنهایی مقاومت کردند و صبحگاه از مهلکه رستگار شدند. مام جلال پس از جنگ عراق و آمریکا به نماد وحدت تمامی گروه‌ها، اقوام و مذاهب عراقی تبدیل شد و به ریاست‌جمهوری عراق رسید. ریاستی که اگرچه در کاغذ تشریفاتی بود اما قدرت و نفوذ مام جلال در عراق و جامعه بین‌الملل بیش از نخست وزیر بود، در همان زمان بود که دادگاه عراق بر اعدام دیکتاتور پیشین عراق صدام حسین مجید داد که می‌بایست به تأیید ریاست‌جمهوری عراق برسد، اما جلال طالبانی از امضای مرگ کسی که پیش از این حکم بر اعدام او داده بود سرباز زد چرا که پیش از این به کنوانسیون جهانی نه به اعدام پیوسته بود و نمی‌توانست بر خلاف اعتقادات خود عمل کند. طالبانی تنها چریکی در دنیا بود که هم در تئوری و هم مقام عمل دموکرات باقی ماند و زمان به قدرت رسیدن سعی در دموکراتیزاسیون عراق کرد، عراقی که این روزها خسته از زخم داعش، نوای جدایی کردها از آن به گوش می‌رسد، در بحرانی‌ترین‌ روزها مام جلال را نیز از دست می‌دهد.