واقعیت ماجرا چیست؟
18 مهر 1396 ساعت 17:37
محمد توکلی
خبر محکومیت فردی که در برخی رسانهها به عنوان عضو تیم مذاکره کننده خوانده شده است به اتهام جاسوسی بار دیگر به دست برخی تندروها بهانهای را داده است تا با درنوردیدن مرزهای اخلاقی تیم مذاکره کننده هستهای را به انواع و اقسام اتهامات بنوازند؛ از جاسوسی و خیانت تا نادانی و فریب خوردن از طرف مقابل. اما واقعیت ماجرا چیست و آیا این فرد عضو تیم مذاکره کننده بوده است؟ واقعیت آن است که فرد مورد اشاره از سوی بانک مرکزی برای حضور در بخشی از مذاکرات که مربوط به تحریمهای بانکی بوده است به همراه تیم مذاکره کننده هستهای حضور داشته است و در عمل نقش آن چنانی در مذاکرات منجر به دست یافتن به توافق هستهای نداشته است.
از طرف دیگر اگر خطایی هم از طرف این فرد صورت گرفته است و یا در پیشینه اش سابقهای منفی وجود دارد میبایست نهادهای امنیتی که وظیفه چنین بررسی هایی را دارند پاسخگو باشند و وزارت امور خارجه مطابق قانون وظیفهای در خصوص بررسی صلاحیتهای نمایندههای معرفی شده از سوی ارگانهای دیگر را ندارد. به نظر میآید برخی رسانههای خاص که پشت صحنه آنها و وابستگی هایشان به برخی مراکز هم دیگر کاملا مشخص شده است این پرونده را بهانهای برای تخریب دستگاه دیپلماسی کشور کرده اند. برای توضیح بیشتر میبایست برخی مثالهای دیگر را به خاطر بیاوریم.
چند سال پیش روزنامه کیهان و به تبع آن برخی دیگر از رسانههای تندرو با بهانه قرار دادن ارتباطات نزدیک نماینده وقت ایران در سازمان ملل (که در آن زمان محمدجواد ظریف بود) با برخی از اعضای هیئت حاکمه آمریکا و بعضی موضوعات دیگر ظریف و تعدادی دیگر را به خیانت به کشور و جاسوسی متهم کردند. تعبیر معروف «باند نیویورکی ها» نیز در همان زمان به کار گرفته میشد. همین جوسازی رسانهای در نهایت کار را به جایی رساند که احمدینژاد ظریف را از مسئولیتش در سازمان ملل برکنار کرده و به مرخصی اجباری بفرستد. اقدامی که با انتقاد رهبری نظام مواجه شد و در عمل سبب هدر رفتن یک سرمایه عظیم ایران در حوزه دیپلماسی به مدت قریب به هشت سال شد. این اقلیت تندرو که برای رقابتهای کودکانه سیاسی به ذبح منافع ملی میپردازد در کارنامه اش اتهام دروغین به سیدحسین موسویان، عضو ارشد تیم مذاکره کننده دول اصلاحات، نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم، مزدور بیگانه دانستن سران اعتراضات88 و. . . را نیز در کارنامه دارد.
آن چه مورد نقد و مایه تاسف است این نیست که پرونده جاسوسی و محکومیت یک فرد بررسی شده و او محکوم شده است - که این موضوع امری قضایی و در حوزه تخصصی حقوقی قرار میگیرد - اکنون مسئله اساسی این نکته است که چگونه شکست خوردگان چند دوره اخیر انتخابات که با پاسخ منفی مردم روبرو شدهاند از این پرونده سوءاستفاده کرده و به اعضای وزارت امور خارجه که بی سابقهترین تمجیدها از سوی رهبری را در کارنامه خود دارند این چنین میتازند. آیا در قاموس اینان اصلی به نام «منافع ملی» جایگاهی دارد؟ سخن آخر آنکه این انتظار وجود دارد که دستگاه قضایی همانطور که قاطعانه به اتهامات فردی که به تازگی به جاسوسی محکوم شده است رسیدگی کرده است با همان جدیت نسبت به برخورد با افرادی که اتهام زنی را چاشنی اظهارات و اقدامات خود کردهاند نیز برخورد کند.
کد مطلب: 138055