میلاد قربانی *
خبر کوتاه بود اما شوک آن شدید و تکان دهنده. اهورا کودک 3 ساله توسط ناپدریش پس از انکه مورد تجاوز جنسی قرار گرفت به قتل رسید. خبری که هرشنوندهای که وجدانی بیدار داشته باشد را به تاسف و تعمق وا میدارد. هنوز جامعه سنگینی اتفاقات تلخ آتنا، و ستایش را از یاد نبرده که یک جنایت هولناک دیگر تصدیق کننده مرگ اخلاق و انسانیت آن هم در یک جامعه مدعی اسلامی با فرهنگی غنی بوده است. مسلما پدیده کودک آزاری موضوعی تازه و خاصه کشور و جامعه ما نبوده و این رفتارنابهنجار سابقه و مصادیق فراوانی در دیگر جوامع نیز داشته. در این مجال سعی بر آن نداریم که بار دیگر از عوامل و زمینهها و تعاریف رنگارنگ کودک آزاری بپردازیم و یا اینکه این معقوله را در مصادیق گوناگون در مقام قیاس ببریم و از قوانین جزایی و راههای پیشگیری از آن سخن به میان آوریم بلکه میخواهیم در مورد چرایی تابو ساختن و پنهان ساختن این قبیل ناهنجاریها در کشور توسط برخی مسولین و دست اندرکاران دخیل بپردازیم.
در همین جنایت اخیر و حتی در پروندههای قبلی مانند پرونده آتنا مسولینددخیل در ابتدای امر با وجود تمامی شواهد و مدارک دال بر مورد تجاوز قرار گرفتن قربانیان سعی در کتمان و پنهان ساختن معقوله تجاوزجنسی توسط قاتلین داشته اند. بدیهی است تنها پدیده کودک آزاری و تجاوز جنسی به کودکان نیستند که برخی از مسولین سعی در پنهان ساختن و یا کمرنگ جلوه دادن آن را داشتهاند بلکه پدیدههای منفی گوناگون دیگر هم در زمره این دسته از پنهان کاریها و تابو ساختنها قرار میگیرند. پدیدههایی که اگر از همان ابتدای امر به جای نادیده انگاشتن و پنهان کردن و تابوسازی ازآن مورد توجه قرار میگرفتند و با مطالعات و برنامه ریزیهای جدی و آگاهی بخشیهای لازم سعی در مقابله با آن میشد امروزه با چنین هجمهای از حوادث رنگارنگ ناگوار روبه رو نبودیم.
مسلما این نابهنجاریها دیگر به اوج خود رسیده و در مرحله حادی قرار گرفتهاند که جامعه را با اشکال مختلف تحت تاثیر قرار داده. جامعهای که خود یکی از عوامل مهم زمینه ساز بروز چنین نابهنجاری هایی بوده است. پر بیراه نیست اگر بگوییم بیشتر مردم در اجتماع حتی اسامی برخی از این ناهنجاریها و مسائل را نشنیدهاند و هیچگونه آگاهی و اطلاعی از اینگونه آسیبها نداشته چه برسد به آنکه بخواهند راههای جلوگیری و مقابله با آن را بدانند.
در این امر نهادهای آموزشی و رسانهای ما سال هاست شریک جرم شده و با عدم پرداختن به اینگونه مسائل و ناهنجاریها نقش بسزایی در وقوع و افزایش چنین حوادثی داشته اند. باید دید مسولین امر تا به کی و تا کجا میخواهند جامعه ما را عاری از هرگونه آسیب و نابهنجاری بدانند و با تابوسازیهای خود چند اهورا و ستایش بی گناه دیگر را به مسلخ نابودی بکشانند. آیا با تکذیب و نهان کاری که تا کنون از این دوستان شاهد بودهایم شاهد کاهش این حوادث و اتفاقات ناگوار بودهایم؟ آیا حق مردم یک اجتماع این نیست که از مسائل و آسیبهای موجود در جامعه خود آگاه باشند؟ آیا آگاهسازی از نابهنجاریها و آموزش راههای مقابله و مبارزه با پدیدهها و موضعلات اجتماعی از وظایف اصلی نهادهایی چون صدا و سیما و آموزش و پرورش نبوده است؟
* کارشناس مشاوره و روانشناسی