کنشگری و فقدان صداقت
23 آبان 1396 ساعت 11:59
رضا صادقیان
نحوه موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی ما در بخش عمومی و خصوصی بازنمایی نبودن و یا کمبود راستی و غیرشفاف سخن گفتن است. ما سخن میگوییم ولی روشن و شفاف حرف نمیزنیم، کلام را به هر بهانه و بلکه چندین ایراد با تندی بیان ولی از نقل دلیل اصلی انتقاد خود پردهبرداری نمیکنیم، گویا لازم نمیبینیم. هزاران کلمه درباره یک موضوع نوشته میشود، ولی مشخص نیست براساس کدام زاویه نگاه به نقد گفتار طرف مقابل نشستهایم. هیاهو میکنیم تا نشان دهیم مخالف هستیم، گاه این مخالفخوانیها معنایی نیز ندارد، ولی بروزش میدهیم تا سکوتمان حمل بر بیتوجهی و نبودن در کارزارهاترجمه نشود. نگاهی به اکثر نقدها و نفیهای منتشر شده درباره برجام، انتخابات ریاست جمهوری، نقد دولت در بخش فرهنگی و. . . گوشهای کوچک از چنین برخوردهایی است. بحث اصولگرا و اصلاحطلب بودن هم در میان نیست، مسئله فراتر از جریانهای سیاسی است.
با نگاهی به موضعگیری کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی درباره موضوعات متفاوت بهتر به این مسئله میتوان اشاره کرد. درباره هر مسئلهای که گمان میبریم اتفاق افتاده و یا قرار است حادث شود، با صدها و بلکه میلیونها موضعگیری روبرو هستیم. از مرگ حیوان خانگی خانم بازیگر گرفته تا واکنش به مواضع رئیس دولت آمریکا و یا حتی نادیده گرفتن بدل یک فوتبالیست جهانی و. . . مواضعی که از سوی چهرههای بینام و نشان ابراز میشود، اسم و فامیل موضع گیرنده مشخص نیست، ولی با این حال خود را محق میداند که درباره فلان مسئلهای که ارتباطی با وی ندارد و به صورت مشخص از زبان چهرهای معروف بیان شده، حرف بزند و گاه حرف نداشته باشد بزند، ولی فحش بدهد. کاربرد مکرر دشنامها در شبکههای اجتماعی در چنین مواقعی غیرقابل تصور است.
بخش گستردهای از فحاشیها در فضای مجازی به دلیل نداشتن حرف و سخن شفاف است و یا بلد نبودن و آموزش ندیدن شیوه حرف زدن در فضای عمومی و رعایت نکردن هنجارها در حوزه عمومی است. یادداشت نویسها نیز از این قاعده مستثنا نیستند. به بهانه انتقاد دلسوزانه معاون رئیس دولت از رفتار برخی زائران با استفاده از رکیکترین ادبیات و سخنان تهدید آمیز به اعلام موضع میپردازند، البته بعد از چند روز و فروکش کردن موضعگیریهای نسبتا عادی! به نظر میرسد، در صورتی که منتقدان و یا فحش دهندگان حرفی برای گفتن داشتن و یا نقدهای خود را به دولت در حوزههای مختلف با ارایه راهکار عملی مکتوب میکردند و به عبارتهایی همانند «گفته بودم» ، «ما که گفته بودیم» ، «کسی حرف ما را گوش نکرد» و «دولت فعلی در دفاع از سرمایهداری و نفی فقرا سنگ تمام گذاشته» و یا «عدهای با مردم فقیر مشکل دارند» و صدها سخن بدون سند و مدرک حکایت عدم راستی در رفتار و گفتار را فریاد نمیزدند.
به عبارتی دیگر، به نظر میرسد در زمینه نقد دولت و یا انتقاد از سیاستهای اقتصادی سخنی برای گفتن نیست، به همین دلیل مسئله را به صورت شخصی و دشمنی با یک شخصیت نزدیک به دولت و ساختار قدرت که احساس میکنند در بخش سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همراهی با جریان سیاسی آنان ندارد، خلاصه میکنند، خلاصهای که بتوانند به بهانه نقد موضع شخصی علیه چهرههای سیاسی و کلیت دولت اعلام موضع کنند. سادهترین روش ممکن را برمیگزینند که تا عدم صداقت در موضعگیریهای سیاسی را مخفی کنند و چنین امری برای کسانی که فضا و امکان برای سخن گفتن و اعلام موضع دارند، خوشایند نیست.
کد مطلب: 139789