صادق صدرایی
علی مطهری، نایب رییس مجلس بعد از مدتها به برنامهای تلویزیونی دعوت میشود و در آن، درباره موضوعات مختلف مطالبی را مطرح میکند. موضوعاتی که بیشتر حول و حوش مسائل فرهنگی تعریف میشود. مطهری در چند نوبت معدود قبل هم که به صداوسیما دعوت شده است «مجبور» به صحبت در همین حوزه بوده است و کمتر مجالی پیش آمده که او درباره موضوعات سیاسی نیز از طریق اینتریبون اجازه اظهارنظر داشته باشد!
پس از این برنامه شاهد بروز واکنشهای مختلفی به صحبتهای مطهری بودیم. رسانههای اصولگرا با پررنگ کردن مواضع این نماینده مجلس در حوزه فرهنگ کوشیدند چند جمله سیاسی او در این برنامه را از نظرها دور نگه دارند و گروه دیگر که انتظار شنیدن مطالبی اصلاح طلبانه از مطهری داشتند با نگاهی به مواضع نایب رییس مجلس در موضوعات فرهنگی همچون حجاب زبان به گلایه گشوده و اعتراضات خود را در فضای مجازی مطرح کردند.
با نگاهی به اعتراضات شاهد آن هستیم که با وجود آنکه چندین سال است که فرزند شهید مطهری در میدان سیاست حضور دارد ظاهرا هنوز برخی تصور دقیقی از علی مطهری ندارند و او را با یک چهره اصلاح طلب که دیدگاه فرهنگی مبتنی بر تساهل و تسامح داشته باشد اشتباه میگیرند. واقعیت آن است که مهمترین ویژگی این فعال سیاسی اصولگرا «صراحت» اوست. مطهری صریح است و برایش تفاوتی نمیکند که آنچه میگوید خوشایند مخاطبانش باشد یا خیر. او همان چیزی را که صحیح میداند مطرح میکند خواه مورد پسند و تشویق متن جامعه قرار بگیرد و خواه سبب ناراحتی و اعتراض آنان شود.
اظهارنظرهای علی مطهری در یک دهه اخیر را میتوان به دو بخش اظهارنظرهای سیاسی و فرهنگی تقسیم کرد. صراحت او در بیان نظرات سیاسیاش مورد پسند برخی تصمیم گیران نیست و حتی او را تا مرز ردصلاحیت هم میبرد و صراحت کلامش در موضوعات فرهنگی مقبول کسرقابل توجهی در جامعه نیست. این صراحت که گاه حاکمان را میرنجاند و و گاه برای مردم نامقبول است در کل به سود سیاست ورزی در ایران است.
با نگاهی به جامعه ایرانی و به تبع آن سیاستمداران کشورمان شاهد آن هستیم که تعارفاتی غیرواقعی مرسوم است که تنها سبب کاهش شفافیت میشود. صراحت در بیان دیدگاههای سیاسیون میتواند باعث ارزیابی دقیقتر مواضع آنان نیز شود. در سالهای اخیر که شاهد نوعی «دوزیستی سیاسی» در میان برخی سیاسیون بودهایم، این صراحت سیاستمداران است که سبب شفافیت خواهد شد. مورد «علی مطهری» الگوی خوبی برای سایر اهل سیاست نیز هست و به نظر میآید میبایست با نگاهی کلانتر دیگر سیاسیون را نیز به پذیرش چنین الگوی رفتاری دعوت کنیم. الگویی که در آن اعتقاد قلبی یک سیاستمدار در خصوص موضوعات مختلف بی توجه به مصلحت سنجیهای نابجا که تنها سبب ایجاد انفعال و نفاق است بیان میشود.