امیرحسین قضائی علمداری
اگر بگوییم که در روزهای اخیر مهمترین بحث محافل سیاسی کشور، پس از نوسانات بازار ارز و استعفای شهردار تهران موضوع فیلترینگ پیام رسان تلگرام بوده است، سخن گزافی نیست. در ابتدا این موضوع با نقل قولی از رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی آغاز شد و خبرها حاکی از آن بود که طبق تصمیمی که در سطوح عالی نظام گرفته شده است این پیام رسان تا آخر فروردین 97 فیلتر و با یک پیام رسان داخلی (احتمالا سروش) جایگزین خواهد شد.
درست بعد از این اظهارنظر بود که موج انتقادات نسبت به این پدیده شکل گرفت اما از سوی مقابل صدا و سیما و موافقان این طرح هر آنچه که در توان داشتند به کار بستند تا به توجیه این عمل بپردازند، برنامههای بخشهای مختلف خبری شبکه خبر و سایر شبکهها به این موضوع اختصاص یافت و کارشناسان از جمله دبیر شورای عالی فضای مجازی با حضور در صفحه تلوزیون سعی در توجیه و منطقی جلوه دادن این عمل داشتند. این موضوع تا جایی پیش رفت که حتی در بخشهای مختلف خبری اعلام شد کشور دوست، برادر و همسایه، روسیه نیز در اقدامی مشابه نرم اقزار تلگرام را به دلیل امن نبودن فیلتر خواهد کرد.
این سلسله وقایع موجب افزایش فشار انتقادات بر دولت و شخص رئیس جمهور گشت که پیشتر اعلام کرده بودند دست وزیر جوان ارتباطات بر ر وی دکمه فیلترینگ نخواهد رفت. البته نکته امیدوار کننده این بحث در جایی بود که رئیس جمهور محترم در اظهارنظری صریح اعلام داشتند هیچ گونه قصدی بر اعمال محدودیت و فیلتر ندارند و هدف صرفا ایجاد فضای آزاد رقابت است، لذا با این شایعه پراکنیها کام مردم را تلخ نکنید. در هیاهوی این کشمکشها اما کاربران فضای مجازی موضع خود را نسبت به این عمل اعلام کردند و آن چیزی جز استفاده از فیلتر شکن نبود!
این امر حامل پیام مهمی برای مقامات و مسئولین رده بالای کشور میباشد. امروز دیگر خواست جامعه قابل سرکوب و چشم پوشی نیست در دنیای امروز نمیتوان مردم را از دسترسی آزاد به اطلاعات محروم کرد، شبیه این مسئله در سالهای نه چندان دور در مورد ویدئو و کمی بعدتر در مورد ماهواره به وجود آمده است جایی که تصمیم گیرندگان با توجیههای غیر اصولی و غیر منطقی به جرم انگاری استفاده از آن تجهیزات پرداختند اما نتیجه آن سیاست این شد که امروز طبق آمار رسانههای داخلی بیش از 70 درصد مردم از ماهواره استفاده میکنند.
موضوع مهم دیگر آن است که اگر این شبکههای اجتماعی امنیت ملی ما را با مخاطره مواجه میسازند، چرا اکثر مقامات رده بالای کشوری و لشکری در آنها حضوری فعال دارند؟ چرا دسترسی مردم را به تکنولوژیها محدود و خود از آن به شکل نامحدود استفاده میکنند؟ دنیای امروز دنیای ارتباطات است، دنیای پلهای ارتباطی نه دنیایی که با دیوار کشیدن قابل زندگی باشد مانند آنچه که رئیس جمهور معلوم الحال ایالات متحده آمریکا تصور میکند! شاید ملموسترین و سادهترین مثال برای درک این مطلب مثال چاقوی میوه خوری باشد وسیلهای که علی رغم استفاده مثبت، توانایی تخریب و ضرر رسانی نیز دارد. مهم آن است که چه کسی و چگونه از آن استفاده میکند؟
البته که وضعیت فضای مجازی در کشور مطلوب نبوده و برای تعریف آن تنها میتوان از یک کلمه استفاده کرد، اسفناک! اما این مطلب به معنی جلوگیری از دسترسی به آن و فیلترینگ نبوده، نیست و نخواهد بود. لذا با توجه به توضیحات ارائه شده به نظر میرسد راه نزدیکتر به صواب آن باشد که مقامات و مسئولین ذی ربط با ریل گذاری و ارائه آموزشهای لازم در کنار فرهنگسازی نحوه استفاده درست از فضای سایبر را به شهروندان آموزش دهند.
در دنیای امروز بسیاری از امور مردم از طریق فضای مجازی انجام شده و این، پدیدهای اجتناب ناپذیر برای هر جامعهای خواهد بود که میخواهد در مسیر توسعه و پیشرفت گام بردارد. با تمام این توضیحات اما مضار فضای مجازی نباید نادیده انگاشته شود. شاید مهمترین این تهدیدها هرزه نگاریها و فساد اخلاقیای باشد که در فضای مجازی علی الخصوص اینستاگرام طرفداران بسیاری پیدا کرده است. به نظر میرسد راهکار جلوگیری از این پدیده نیز تعامل صحیح با مدیران خارجی این شبکهها و همکاری در زمینه محدودسازی و جلوگیری از انتشار محتوای مجرمانه خصوصا محتوای شامل موارد مرتبط با فساد اخلاقی است چرا که مهمترین رکن صلح و ثبات در یک جامعه متمدن اخلاق میباشد که این دقیقا همان هدف حملات دشمن در زمینه جنگ سایبری است.
و کلام آخر آن که در مقابل خسارات سیل با ایجاد سد نمیتوان مقاومت کرد اما با ایجاد مسیر برای عبور همان سیل هم میتوان از خسارات آن پیشگیری نمود و هم میتوان از همان آب در مسیر درست بهره برد.