گروه سياسي: یاسر عرب از فعالان رسانهاي اصولگرا نوشت: تعارف نداریم! من جز شمای بچه حزباللهی، ارزشی و مدافع انقلاب مگر مخاطب دیگری هم دارم؟ اینجاست که سوال مطرح میشود! برادر ما چند جور ظلم داریم؟ و اساسا ظلم خوب و بد دارد؟ چطور وقتی منصور نظری به ناحق و ناروا دستگیر و زندانی شد من و شمای بچه حزب اللهی دادمان به آسمان رفت و کمپین نقد و نشست اعتراضی و .. راه انداختیم! چطور آنموقع با خودمان نگفتیم «حتما یک کاری کرده که دارند یک کاریش می کنند!» اما زمانِ محمدرضا جلاییپورها که میرسد ناگهان دست توی جیب می کنیم و سوت زنان رو به ابرها از کنارش میگذریم؟ (چون بخشی از... گرفتهاش؟) برادر عزیز این همان روندی نیست که اکابر سیاستمداران پیشه کردند؟ (و من و شما منتقد اش هستیم!)
همانهایی که برای اعتصاب غذای بقایی و زندانی شدن جناب داوری ناله و افسوس سر دادند اما در مورد علت قتلِ دکتر سیدامامی ترجیح دادند برنامهی دورهمی را تماشا کنند؟ این چه دردی است در ما؟ این چه فهم پادگانی است که ما را اسیر خود کرده؟ این چه جناح بازی است که خاک و خورده شیرمان کرده؟
جناب دکتر سعید زیبا کلام می شود به عنوان آخرین امیدها مخاطب این متن شخص شما باشی؟
جناب حجت الاسلام محمدرضا زائری اجازه هست دیواری کوتاه تر از دویار شما پیدا نکنم؟ جناب آقای منصور نظری یادتان هست زندان چه شکلی داشت؟ از روزهای دربندیتان به ناحق یادتان میاید؟
من و شمایی که از جیب برای این انقلاب مایه میگذاریم نباید فرقی با کسانی داشته باشیم که سر ماه شان می شنوند «چند میگیری انقلابی باشی؟» رفقای کنشگر مذهبی! یادمان بیاوریم آن زمان که در خصوص ظلم به ستار بهشتی سکوت کردیم. آنموقع که در مورد جنایات کهریزک دم بر نیاوردیم. آنموقع که چون لباس شخصی زده بود دست گلش درد نکند! آنموقع که حادثهی کوی دانشگاه به ما ربطی نداشت! ثمره اش چه شد؟ آیا فلسفهی وجودی بچههای انقلابی به توجیه و ماستمالی همه ی ظلمهای سیستم تقلیل پیدا نکرد؟
اگر بستهایم با یک طرف و هر طور شده باید از آبشخور مالی و چتر حمایتی و امپراطوری رسانه ای یک جناح منتفع باشیم که هیچ! همان برویم دوغ سازمانی مان را بخوریم! و به دوغ تبلیغ کردن دیگران گیر بدهیم تا یومیهمان بگذرد. اما اگر حرفمان سخن مولا علی (ع) است یادمان نرود ظلم درست و ظلم غلط نداریم! من محمدرضا جلاییپور را یک بار غیر مستقیم مخاطب خودم یافتم و آن یک بار هم با او تقریبا جر و بحث و دعوای نوشتاری داشتم در فیس بوک. تنها خاطر شخصی ام از او درگیر و دعوایی است که بینمان بوده. حالا این ما و این ادعای انقلابیگری و وجدانمان! یاعلی.