دریافت لینک صفحه با کد QR
اظهارات چند روز گذشته علیاکبر ولایتی در نقد تیم مذاکره کننده هسته ای، برجام و برنامه دولت برای ادامه اجرای توافق بدون آمریکا واکنشهای منفی گستردهای را سبب شده است. اما آنچه در این میان تقریبا نادیده گرفته میشود اظهارات وزیر امور خارجه اسبق ایران درباره روسیه است. موضوعی که اتفاقا بیشتر از نقدها و اعتراضات او به برجام باید مورد توجه قرار میگرفت و به معنای واقعی کلمه مایه نگرانی و دلواپسی است. اظهارات ولایتی درباره روسیه که با تعریف و تمجیدهای اغراق آمیزی همراه بود نشانگر آن است که ظاهرا با وجود سابقه طولانی او در حوزه دیپلماسی نیاز به یادآوری واقعیتهای این حوزه به ولایتی احساس میشود. این «دیپلمات» سابق که ظاهرا چند سالی است ردای «انقلابیگری» را بر تن کرده است به گونهای درباره روسیه سخن میگوید که گویی مقامات روس برادران خونی ایرانیان هستند و برای دفاع از ایران سینه سپر کردهاند. نیازی به یادآوریهای تاریخی نیست و تنها کافی است اگر مشغلههای بیشتر از حد متعارف ایشان اجازه میدهد چند سال پیش را به خاطر بیاورند.
زمانی که همین کشور روسیه هیچ کدام از قطعنامههای ضد ایرانی شورای امنیت درباره پرونده هستهای را وتو نکرد و حتی برخی خبرها حکایت از آن داشت که در برخی بندهای آن قطعنامهها رویکرد سخت گیرانهتری نسبت به طرفهای دیگر داشت. شاید حتی نیازی به یادآوری چند سال پیش هم نباشد و تنها کافی است اظهارات ولادیمیر پوتین درباره سوریه را به خاطر بیاوریم که خواهان خروج تمامی نیروهای خارجی از جمله ایران از سوریه شد، قرارداد تحویل سامانه موشکی به دولت سوریه را لغو کرد و با رایزنی با نخست وزیر اسرائیل تقریبا تمامی خواستههای او در خصوص سوریه را پذیرفت. آیا آقای ولایتی از این خبرهای آشکار بی خبر است؟!
رئيس هیات امنای دانشگاه آزاد که تمایل عجیبی به اظهارنظر در حوزههای مختلف دارد معتقد است: همین که روسها معتقدند برنامه موشکی ایران ارتباطی به برجام ندارد و این نکته را به صراحت مطرح میکنند نشانگر آن است که آنان قابل اعتماد هستند. اگر بخواهیم بر این مبنا به این موضوع بنگریم باید گفت که تمامی طرفهای برجام به استثناء دولتترامپ مسائل موشکی را موضوعی خارج از توافق هستهای میدانند و هیچ کدام از طرفهای برجامی مدعی ارتباط این دو موضوع با یکدیگر نیست. مطلب آخر آنکه این که آقای ولایتی مانند هر فرد دیگری بتواند دیدگاهها و نظرات خود را مطرح کند حق طبیعی ایشان است و با توجه به در اختیار بودنتریبونهای متعدد صدایشان هم به سادگی به جامعه میرسد اما مشکل اساسی این است که نقش حقوقی علی اکبر ولایتی در جایگاه مشاور امور بین الملل رهبری انقلاب این نگرانی را ایجاد کرده است که چنین مشورت هایی سبب اتخاذ تصمیماتی شود که نتواند منافع ملی ایران را تامین کند. مدتی پیش بود که رهبر انقلاب نسبت به تغییر دستگاه محاسباتی مسئولان نظام هشدار دادند و تاکید کردند که باید مراقب بود تا در مراکز تصمیم ساز شاهد اشتباههای محاسباتی نباشیم. پس از این سخنان جناح تندرو که عادت به اتهام زنی به رقیب دارد مصداق این سخنان را اصلاح طلبان و مقامات دولتی دانستند اما واقعیت آن است که هر مشاوری در هر جایگاهی ممکن است با خطای محاسباتی باعث تصمیمسازی هایی شود که خسارت آن تا سالهای طولانی برای مردم باقی خواهد ماند.