رضا صادقیان
در گیرودار نوسانات عجیب و غریب قیمت دلار و طلا و کاهش قدرت خرید مردم که نیاز بوده و هست مسئولان مربوط لب به سخن بگشایند و پیرامون شرایط پیش آمده با مردم گفتگو کنند، آقایان فعلا سکوت کردهاند و به جای آنان آقازادهها بدون ذرهای دقت در احوالات روانی جامعه به دفاع ناشیانه از فعالیتهای علمی، تحقیقاتی، پولی، اقتصادی، هوش، ظاهر زیبا و تواناییهای خاص خود مشغول شدند!
نگاهی که یادآورد برخورد «ارباب» با «رعیت» است، بیتعارف. سکوت آقازادهها نه تنها امروز که در هر دورهای لازم است، سود حاصل از این سکوت همیشه برای مردم بیش از ضرر آن بوده، حداقل سودی که آنان میتوانند به مردم بدهند آرام نگاه داشتن جو روانی جامعه و سخن نگفتن درباره فتوحات شخصی است.
تجربه مصاحبه سالهای اخیر افرادی که همگان را فاقد درک، شعور و فهم رابطههای خاص و حتی نشناختن قدرت بیمثال «ژن خوب» میدانند نشان داده هر زمان این افراد به واسطه ارتباطاتی که دارند پایشان به رسانهها باز میشود با ارائه چند جمله کوتاه برای یک ماه فضای روانی شهروندان جامعه را بر هم میزنند، حتی با انتشار عکسهای زندگی مجلل و دست نیافتیشان برای شهروندان.
گویی مصداق واقعی «برهم زدن نظم عمومی» بعد از گفتوگو با آقازادهها در جامعه رخ میدهد. باور به موضوعاتی از قبیل تواناییهای شخصی، داشتن هوش سرشار، کمک نگرفتن از پدر و مادر، نداشتن رابطههای خاص با افراد صاحب نفوذ در ساختار قدرت، به راه انداختن کسب و کار بدون استفاده از رانت برای هر شهروند معمولی که برای دریافت مجوز کسب و کار و یا فعالیت علمی صدها پله را در سازمانهای مربوطه و غیرمربوطه بالا و پایین رفته و گاه برای توجیه یک طرح اقتصادی با کفشهای آهنی قدم به وزارتخانه گذشته و پس از چند سال تلاشهایش با درهای بسته روبرو شده و بینتیجه میدان را رها کرده، حرفهای پسران و دختران چنین مسئولان نه تنها باور نخواهد شد بلکه واکنشهایی از روی عصبیت، خشم، ناراحتی و حتی توهین به شخص گوینده را در بر داشته است.
پذیریش اینکه پسر و یا دختری ۲۵ ساله موفق به راهاندازی کسب و کار و یا اداره یک شرکت تخصصی در حوزه صنایع مادر، نفت و گاز و پتروشیمی و یا شرکت بزرگ کشاورزی شوند، برای جوانانی که ساعتها به صفحات نیازمندیها و در جهت یافتن شغل سرک کشیدن و یا به دهها شعب بانک برای گرفتن وام ۵ میلیون تومانی با ارایه دو ضامن معتبر و کارمند رسمی و دارای چک معطل شدند و یا ماهها منتظر انتخاب شعبه مورد نظر برای دریافت وام ازدواج شدند، شنیدن این حرفها برای همین جوانان به غیر از بروز ناراحتی و عصیان علیه گوینده سخن نتیجهای دیگر نخواهد داشت. آقازادههایی که چشمانشان را روی تمام نگاههای مردم میبندند و از چیزهایی حرف میزنند که در خلوت خودشان هم میدانند واقعیت ندارد! بهترین رفتار و کنش آقازادهها نه امروز بلکه تا مادامی که به واسطه رابطههای خاص کارهای خود را به سامان میکنند، سکوت آنان است. سکوتی که نه خودشان را به تقلا و توجیههای نادرست بکشاند و نه زحمت مردم را بیشتر کند.