دریافت لینک صفحه با کد QR
لوایح چهارگانه مرتبط با FATF که از زمان دولت احمدینژاد مراحل تدوین و تصویب آن در دولت، شورایعالی امنیت ملی و مجلس در حال طی شدن بوده حالا با سد شورای نگهبان برخورد کرده است و با تصمیم و رای شش حقوقدان و شش فقیه به مجلس بازگردانده شده است.
زمان چندانی از مهلتی که FATF به ایران داده است باقی نمانده و با ادامه این تعللهای بلاوجه باید منتظر بازگشت نام کشورمان به لیست سیاه باشیم. واهمه از شفافیت وضعیتی را ایجاد کرده است که لوایح چهارگانه مرتبط با FATF را مثل هر همکاری دیگری با غرب «بدتر از ترکمانچای» بخوانند و موانع گوناگون را بر سر راه اجرایی شدن این همکاری ایجاد کنند.
واقعیت آن است که اهمیت FATF پس از خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای دو چندان شده است. اگر در گذشته تنها دلیل پذیرش شروط FATF ایجاد شفافیت بود، امروز دلایل مهمتری برای تسریع در تصویب لوایح چهارگانه وجود دارد. توضیح بیشتر آن که یکی از شروط اصلی اروپاییها برای ادامه اجرای برجام، پذیرش قواعدی است که بر اساس آن نوع هزینهکرد منابع مالی در ایران مشخص باشد.
راه حل ساده شفافیت در این موضوع تصویب همین لوایح چهارگانه و پذیرش شروط FATF است، اقدامی که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان در حال انجام آن هستند و مشخص نیست چرای اجرای این سازوکارهای شفافیتساز در این حد سبب دلواپسی برخی افراد شده است، دلواپسی که باعث اضافه شدن خودتحریمی به تحریمهای آمریکا شده است. با نگاهی دیگر به این موضوع میتوان به این نتیجه رسید که علاوه بر خودتحریمی، ما با «خوددرگیری» هم مواجه هستیم!
کمی به عقبتر بازگردیم؛ هنگامی که توافق هستهای امضا شد و شاهد رفع تحریمهای مرتبط با این پرونده بودیم رسانههای جناح تندرو با همراهی صداوسیما با برجستهسازی تحریمهای غیرهستهای این پرسش را مطرح میکردند که چرا تحریمهای غیرهستهای باقی مانده است و رفع نشده؟! به بیان دیگر آنان از یک سو مذاکره و توافق درباره موضوعات غیرهستهای را بر نمیتافتند و حرکت به سمت آن را نشانهای از سازش و خیانت میدانستند اما به طور همزمان این پرسش را مطرح میکردند که چرا برجام هستهای تحریمهای غیر مرتبط با پرونده هستهای را رفع نکرد؟!
امروز هم همان وضعیت در حال تکرار شدن است؛ از یک سو اروپاییها را به عدم تلاش و اقدام کافی برای حفظ برجام متهم میکنند اما به طور همزمان هر گام لازم در جهتترغیب اتحادیه اروپا برای حفظ برجام را نپذیرفته و بر سر اجرایی شدن آن سنگاندازی میکنند! به واقع مشخص نیست که دلیل این میزان از تناقض در رفتار و گفتار برخی نهادهای تصمیمگیر به چه دلیل است. از یک سو تمایلی به کنار گذاشتن برجام ندارند و نسبت به بازگشت تحریمها واهمه دارند اما به شکل همزمان هم دست دیپلماتها را برای احیای برجام بستهاند!