کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

تجربه بهشت در راه بهارستان

آسیب‌شناسی تفکرحزبی- تشكيلاتي‌درایران

24 شهريور 1392 ساعت 11:48

گروه سياسي: پایبندی به تشکیلات مفهومی است که این روزها با اتفاقاتی که در جریان انتخاب شهردار تهران رخ داد محل بحث فعالان سیاسی کشور شده است. البته این اولین بار نیست که برخی سیاسیون راهی جدا و تکروانه را در پیش مي‌گیرند اما سؤال این است که مبنای پایبندی به مرام و عملکرد تشکیلاتی کدام است و راه حصول به آن چگونه است؟ آیا وفاداری به حزب گاه در تضاد با پایبندی به حق و حقوق مردم قرار نمي‌گیرد؟ و چه راههایی برای تشخیص وفادارترین افراد به هدف مشترک گروهی وجود دارد؟


اشکان بنکدارجهرمی


اولاً وقتی شخص گرایش خود را در نزدیکی به یک جریان سیاسی در مي‌یابد و در کنار یا بطن آن گروه قرار مي‌گیرد به نوعی با میل و رغبت راه و روش آن گروه را نیز پذیرفته است و بالطبع نمي‌توان انتظار داشت که شخص چیزی را گزینش کرده باشد که در موافقت با آن قرار نداشته باشد. نتیجه این که در روش صحیح، الحاق به یک حزب یا گروه سیاسی با انتخاب فرد صورت مي‌پذیرد. و البته به شرطی که کج نیتی و سست عنصری در این انتخاب وجود نداشته باشد مبنای وفاداری به مرام و عملکرد تشکیلاتی نیز همین گزینش اولیه فرد است.

در کشور ما به دلیل ضعف فرآیند تحزب به عنوان آفریدن تشکیلاتی مردم نهاد، مفاهیم پیرامونی آن نیز در حد الفبا مي‌ماند که هنوز جای دارد مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد. اگر حزب را به مانند یک ِهرَم در نظر بگیریم ورود اعضا از قاعده هرم صورت مي‌پذیرد و افراد در مسیر رو به بالا به سمت رأس که همان رده‌هاي بالای تشکیلاتی است در جریان تربیت سیاسی قرار مي‌گیرند و در شکست و موفقیتهای حزبی، امتحان پس مي‌دهند و میزان لیاقت و پایبندی خود به آرمانها و روشهای حزبی را نشان مي‌دهند.

در این صورت است که افراد ارجح مشخص مي‌شوند و در روندی دموکراتیک و درون گروهی برای قرار گرفتن در رأس تشکیلات یا نامزدی در انتخابات مختلف در سطح کشور معرفی مي‌شوند اما در جوامع در حال گذار که هنوز ریشه‌هاي دیکتاتوری به طور کامل در آن محو نشده است و آفتهای زیادی نیز برای نهال نوپای دموکراسی در آن وجود دارد، زیاد پیش مي‌آید که برخی افراد به ویژه در هنگامه پیروزی یا در آستانه پیروزی از یک تشکیلات سیاسی سر بر مي‌آورند. این افراد مدعی تر از آنان که تمام زحمت پیروزی را بر دوش خود کشیده اند، با نگاهی کاسب کارانه ظاهر مي‌شوند.

چنین افرادی که معمولاً در مسیر تربیت حزبی از قاعده وارد نشده‌اند و با جهشی غیر متعارف به رأس پریده‌اند و آزمونی نیز در روزهای سخت و سنگین شکست نداشته‌اند تا وفاداریشان محک بخورد با دیدگاهی ابزاری جهت مطرح نمودن و پیشرفت خود در صحنه سیاسی کشور به یک حزب سیاسی مي‌نگرند. این افراد همانهایی هستند که در گردنه‌هاي صعب العبور از پیروی مرام تشکیلاتی سرباز مي‌زنند نه به جهت این که بنا به ادعای خودشان آن را مخالف با منافع مردم مي‌

پندارند بلکه به این دلیل که منافع فردی خویش در زمینه فعالیت سیاسی را در خطر حس مي‌کنند. نظر این افراد حتی به مقوله سیاست نیز طور دیگری است. سیاست در چشم آنان فقط وسیله‌اي است که مي‌توان به سبب روابطی در کشاکش آن به جایگاهها و یا منافعی قابل توجه و فراتر از حد واقعی لیاقت خود دست یافت. البته ناگفته نماند که حتی در همان کشور‌هاي دموکراتیک با پشتوانه‌هاي محکمی در زمینه تحزب، افرادی یافت خواهند شد که از پیروی روشهای گروهی سرباز مي‌زنند ولی این استنکاف در عین شفافیت صورت مي‌پذیرد و گاه به جدایی خود خواسته از تشکیلات منجر مي‌شود و در این صورت برای فرد یا افراد هیچ توقعی برای منتفع شدن از مواهب حزبی وجود نخواهد داشت.

اما وا دادن و کنار کشیدن افراد از گروه در کشور ما در بزنگاههای نه چندان آسان گاه این چنین ختم نمي‌شود. این افراد در توجیه عدم وفاداری تشکیلاتی خود آن چنان بحث دفاع از حقوق مردم از دهانشان شنیده مي‌شود که سست عنصری و منفعت طلبی شان در لابلای آن گم مي‌شود. چنین افرادی در عین برخوردای و سود بردن از مواهب تشکیلاتی در ثقیل کردن بی وزنی سیاسی خود، پاسخ نمي‌دهند که چگونه در انتخاب اولیه خود به این نتیجه نرسیده‌اند که اساس و مرام حزب با منافع مردم منافات دارد و اگر قبلاً به این مهم نرسیده بوده‌اند و پس از آن متوجه چنین تضادی شده‌اند چرا عدم شفافیت و پنهانکاری را چاشنی کار خود نموده‌اند.

به هر حال آن چه در جریان انتخاب شهردار تهران رخ داد مي‌تواند مایه عبرت سياسيون خصوصا اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی مجلس گردد. نگاه به پیشینه افراد به عنوان ملاک اولیه مي‌تواند دستمایه گزینشهای درون گروهی باشد. افرادِ با سابقه که وفاداری و لیاقت خود را به اثبات رسانده‌اند و علی الخصوص در هنگامه شکست نیز بر عقیده خود استوار مانده‌اند مطمئناً مي‌توانند به عنوان گزینه هایی قابل اتکا قرار بگیرند. اما شاید مهمترین نکته این باشد که افرادی با این خصوصیت گاه بی سر وصدا فعالیت مي‌کنند و نیازی به ایجاد جنجال در جهت ظهور خود نمي‌بینند به همین لحاظ هم است که این افراد اغلب دیده نمي‌شوند چرا که هر گونه ظهوری را تحرکی که مطالبه گرایانه مي‌پندارند.

این گروه که به سربازان پیاده عرصه سیاست شهره هستند اغلب در زمان شکست بیشترین بار را بر دوش خود حس مي‌کنند و در برون رفت به سوی پیروزی نیز نقش عمده‌اي دارند اما در آستانه پیروزی یا پس از تحقق آن قربانی مجاهدان روز شنبه* مي‌شوند تا در موقعیت شکست دیگری مورد سوء استفاده سود جویان عرصه سیاست قرار بگیرند.

آخر کلام این که در ارائه لیست از افراد وفادار پیچیدگی خاصی وجود ندارد. کافی است نگاهی به افراد دور و بر در زمان شکست انداخته شود تا این که دریافت شود چه افرادی در انزوای آن دوران همراه تشکیلاتی بوده اند. مطمئناً این افراد با این خاصه اولیه شایستگی بیشتری دارند نسبت به مدعیانی که در ظاهر آراسته به ویژگیهای ثانویه دیگری هستند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* انقلاب مشروطه که سر آغاز جنبش اصلاح طلبی مردم ایران است در روز جمعه پیروز شد و بسیاری از مجاهدان که در راه آن انقلاب جانفشانی‌ها کرده بوند روز شنبه بعد از پیروزی گمنام ماندند و بی توقع. ولی در عوض عده‌اي که پیش از آن به خانه‌هاي خود خزیده بودند روز شنبه قطار فشنگ‌ها را بستند و تفنگ در دست و کلاه بر سر سوار بر اسب راهی خیابانهای پایتخت شدند و در صف اول جای گرفتند تا اگر در انقلاب شرکت نداشته‌اند در پیروزی آن شریک باشند! زان پس، امثال این افراد در فرهنگ سیاسی این مملکت به نام "مجاهدان روز شنبه" نام گرفتند.


کد مطلب: 16112

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/note/16112/آسیب-شناسی-تفکرحزبی-تشكيلاتي-درایران

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir