تناقض عاملان و بهشتیستیزی آمران
29 آبان 1397 ساعت 12:10
محمد توکلی
جمعی از دانشجویان دانشگاه اصفهان تصمیم میگیرند برای زنده نگاه داشتن نام و یاد آیتالله بهشتی در سالروز تولد او همایشی را با نام "من بهشتی هستم" در این دانشگاه برگزار کنند. آنان نام علیرضا بهشتی، فرزند شهید بهشتی را به عنوان سخنران مراسم به مسئولان دانشگاه اعلام کرده و مسئولان دانشگاه اصفهان نیز پس از استعلام از نهادهای ذیربط تاییدیه لازم را برای حضور علیرضا بهشتی در این مراسم صادر میکنند. تا اینجای ماجرا همه چیز روندی منطقی و قانونی را طی کرده است: گروهی از دانشجویان برای بزرگداشت یاد و خاطره یکی از بزرگان انقلاب برنامهای را ترتیب داده و فرآیند قانونی کسب مجوز را هم به شکل کامل به انجام رساندهاند. اما ادامه ماجرا همینقدر نرمال پیش نمیرود!
همزمان با آغاز مراسم گروه دیگری از دانشجویان احساس تکلیف کرده و با شعار "مرگ بر فتنهگر" وارد صحنه میشوند تا "عامل" بر هم زدن برنامهای دانشجویی با مجوز قانونی شوند. پرسش ابتدایی و اساسی آن است که آمران همیشه پنهان شده به هم ریختن مراسمهای قانونی چه کسانی هستند که همواره از برخورد مصون میمانند؟ پرسشی بی پاسخ که یافتن پاسخ آن میتواند از تکرار چنین حوادثی جلوگیری به عمل آوَرَد.
حالا که نمیتوان و یا نمیشود از آمران سخنی گفت به همان عاملان میپردازیم. عاملان این قبیل اقدامات چه کسانی هستند و حرف حسابشان چیست؟ با نگاهی به آنچه آنها میگویند شاهد آن هستیم که این افراد مدعی آن هستند که علت چنین اقداماتی از سوی آنان دفاع از نظام سیاسی مستقر است. احتمالا کسر قابل توجهی از عاملان هم چنین سخنی را با صداقت مطرح میکنند اما گفتار صادقانه آنان در متناقض بودن آنچه میگویند اثری ندارد. توضیح بیشتر آنکه این افراد در اغلب موارد به بهانه دفاع از نظام به کسانی حملهور میشوند که اتفاقا در زمره چهرههای شناخته شده همین انقلاب و نظام برآمده از آن هستند!
به عنوان نمونه برنامهای که این عاملان در دانشگاه اصفهان به هم ریختند چیزی جز نکوداشت نام و اندیشه آیتالله بهشتی بهعنوان یکی از ارکان و رهبران انقلاب بود؟! مگر میتوان مدعی انقلابیگری بود و همزمان به ستیز با اندیشه بهشتیها و مطهریها رفت؟! آن هم ستیزی با بدویترین شکل ممکن؛ حملهور شدن به نشستی دانشجویی!
اما آمرانی که این عاملان دست پروردهشان هستند به خوبی از آنچه انجام میدهند و نتیجه چنین رفتارهایی با خبر هستند. آنان از پیش از انقلاب و برپا شدن نظام سیاسی مستقر با امثال بهشتی و اندیشههای او سر ناسازگاری داشتند، لیبرال و آمریکاییاش میخواندند و سبک زندگی شخصی و خانوادگیاش را غربی و اشرافی میخواندند. این افراد که امروز نقش آمر جوانانی ناآگاه و پرشور را بازی میکنند به خوبی میدانند که به جنگ چه کسی و چه اندیشهای رفتهاند و البته که "ان الباطل کان زهوقا" (باطل همواره نابودشدنى است)
کد مطلب: 165068