گروه سیاسی: ادعای محسن رضایی درباره عملیات کربلای چهار چند روزی است صدای اعتراض بسیاری را بلند کرده است. آقای رضایی مدعی است عملیات کربلای چهار (که یکی از شکستهای بزرگ نیروهای ایرانی در دوران هشت ساله جنگ بوده است) عملیاتی برای «فریب دشمن» بود. چنین اظهارنظری از سوی این فرمانده ارشد جنگ که در توییتر منتشر شد ابتدا با تعجب و اعتراض کاربران این شبکه اجتماعی روبرو شد. اعتراضی که سبب به وجود آمدن وحدت نظری کم سابقه میان حامیان طیفهای گوناگون سیاسی و فکری که در توییتر فعالیت میکنند شد.
به شکلی که شاهد آن بودیم حامیان جناح تندرو اصولگرا، اصلاحطلبان، منتقدان نظام سیاسی و حتی افرادی که موافقتی هم با ساختار سیاسی مستقر در کشور ندارند در اعتراض به محسن رضایی همصدا شدند. پس از آن که توییت جنجالی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در رسانهها منتشر شد همرزمان سابق محسن رضایی نیز با تفکرات و گرایشهای سیاسی مختلف و متضاد نسبت به ادعای مطرح شده موضعی منفی گرفتند و آن را رد کردند. درباره توییت منتشر شده از سوی فرمانده اسبق سپاه پاسداران و همچنین فضایی که در واکنش به آن شکل گرفت چند نکته قابل ذکر است:
۱ـ نکته اول توجه به این مسئله است که «ایران» همچنان میتواند وجه مشترک همه طیفهای سیاسی و فکری با همه تفاوتهایی که با هم دارند باشد به شکلی که شاهد بودیم افرادی با تفکرات مختلف و متضاد هنگامی که به درست یا غلط تصور میکنند روایتی از جنگ هشت ساله سبب مخدوش شدن واقعیتهای آن دوران شده است و سبب خدشه وارد آمدن به جایگاه مدافعان وطن سریع و صریح واکنش نشان میدهند. همین مسئله نشانگر آن است که برای وحدت ملی در روزهای حساسی که در آن هستیم راهی جز تاکید بر مفهوم «ایران» نداریم و باید هرگونه مرزبندی دیگری که سبب افزایش شکاف و افتراق در جامعه میشود را به کناری نهاد.
۲ـ داغ کربلای چهار آنقدر بزرگ است که هیچگاه برای مردم ایران فراموش شدنی نیست. عملیاتی که در آن طبق آمار رسمی اعلام شده از سوی نهادهای نظامی هزار رزمنده جان خود را از دست دادند. (آمار ارائه شده از سوی آیتالله هاشمی بیشتر از این بوده است و آمارهای غیررسمی بسیار بیشتر) افرادی همچون محسن رضایی که خود سالهای طولانی در آن نبرد حاضر بودهاند بهتر از فردی میدانند که بازی کردن با احساسات خانوادههایی که عزیزان خود را در آن سالها از دست دادند چه تاثیرات منفی بلندمدتی بر روح و روان جامعه خواهد گذاشت. از همین رو این انتظار حداقلی به خصوص از فرماندهان فعلی و سابق وجود دارد که با احتیاط بیشتری درباره چنین موضوعاتی اظهارنظر کنند تا داغ تازهای بر دل این خانوادهها و همه مردم ایران نگذارند.
۳ـ وجه مثبت آنچه در روزهای اخیر و پس از انتشار توییت محسن رضایی رخ داد آن است که شاهد به وجود آمدن فضایی بودیم که در آن موضوع بررسی و واکاوی جدی و واقعی موضوع هشت سال جنگ به مطالبه عمومی تبدیل شد. واقعیت آن است که در حدود سه دهه اخیر آن چه در مواجهه تریبونهای رسمی با دفاع هشت ساله شاهدش بودیم جز روایتی خطی و یکسویه و با تاکید بر پیروزیها نبوده است و جای خالی بحث و بررسی واقعیتهای آن هشت سال و نگاهی دوباره به شکستها و اشتباههای فرماندهان به شدت خالی است. به نظر میآید حالا و با گذشت قریب به سی سال از پایان جنگ دیگر زمان آن رسیده باشد که شاهد گفتوگوهایی واقعی درباره آن روزها باشیم؛ گفتوگوهایی که قطعا میتواند از تکرار شدن «کربلای چهار» دیگری جلوگیری کند.
۴ـ و نکته پایانی یک یادآوری است؛ آقای محسن رضایی با چنین دیدگاههایی که یک نمونه آن توییت جنجالی «فریب دشمن» خواندن عملیات کربلای چهار است پس از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی تبدیل به اثرگذارترین چهره مجمعی شده است که وظیفه آن «تشخیص مصلحت نظام» است.