دریافت لینک صفحه با کد QR
۷۲ ساعت پس از جنجال رسانهای که توییت محسن رضایی درباره عملیات کربلای چهار ایجاد کرد شاهد حضور "آقا محسن" در برنامه حالا خورشید شبکه سه تلویزیون ایران بودیم. رضا رشیدپور که در دو دهه حضورش در صداوسیما نشان داده است اهل گفتگوهای چالشی است این بار ترجیح داد نقش "پایه میکروفون" را ایفا کند و به جای گفتگویی صریح با این فرمانده سابق جنگ تنها یک مجری ساده باشد.
با نگاهی به برنامه مورد اشاه که با حضور تلفنی سردار سلیمانی برگزار شد میتوان به این نتیجه رسید که این برنامه بیشتر از آن که تلاشی برای بازگشایی بخشی از جعبه سیاه دوران دفاع هشت ساله باشد تنها فضایی را فراهم ساخت که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام "سوءتفاهم" را برطرف کند!
اینکه فرمانده اسبق سپاه پاسداران تا چه حد توانست آنچه سوءتفاهم خواند را رفع کند یا خیر مسئلهای فرعی است که هر بینندهای میتواند با مقایسه اظهارنظرهای مختلف درباره عملیات کربلای چهار و نظرات رضایی به یک جمعبندی نسبی از واقعیتهایی که در آن مقطع زمانی رخ داده است دست یابد اما پرسش اساسی این است که چرا شفافسازی به سبک رسانه ملی، میلی است؟!زمان زیادی از حضور محمدجواد ظریف در همین برنامه نگذشته است.
آن برنامه هم ظاهرا قرار بود گفتگویی با هدف شفافسازی موضوع برجام و رژیم حقوقی دریای خزر باشد. برنامهای که در آن رشیدپور که امروز خود را "یک مجری ساده" معرفی میکند در نقش تحلیلگر مسائل هستهای و حقوقدانی آشنا به رژیم حقوقی دریای خزر بود که درباره کلمه کلمه ظریف واکنش انتقادی و گاه با اطلاعاتی مجعول داشت پرسش این است: چگونه در آن برنامه شفافسازی به سبک گفتوگویی چالشی و سخت بود و این بار سخن هیچ منتقد جدی مطرح نشد و به خواندن چند توییت اکتفا شد؟
آیا حضور فردی مانند جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر جنگ که توییت محسن رضایی به بهانه یادداشت انتقادی او درباره عملیات کربلای چهار منتشر شد هم جزیی از خطوط قرمز صدا و سیما شده است؟! به نظر میآید در دورانی که "دوران منبرها و تریبونهای یکطرفه به سر آمده است" نه نمایشی این چنین به شفافیت منجر میشود و نه احساسیسازی فضا کمکی به عبرتگیری از گذشته خواهد کرد. باید پذیرفت که نگاه ما در سه دهه اخیر به دوران هشت ساله دفاع نه تنها رویکردی صحیح نبوده است بلکه سبب ایجاد شکاف میان نسل نو با آن دوران و بی توجهی به عبرت از گذشته شده است.