داوود حشمتی- امتداد:
میشود گفت روحانی تمام دستاوردهای 40 پروژهای که با سرمایه 6 هزار میلیارد تومان در استان هرمزگان افتتاح کرد را با یک جمله به باد داد. جایی که گفت: «دلیل قاچاق اجناس به خارج از کشور گرانی نیست، ارزانی است. بروید در کشورهای همسایه و ببینید که گوشت در آنجا چند دلار است.»
ابتدا از او میتوان از او پرسید: آیا درآمد مردم را هم به دلار محاسبه و بعد با همانجا مقایسه کردید؟ به باور من مهمتر از این موضوع این است که او دچار یک خطای بیانی شد که میتواند علامت خطر باشد.
روحانی در واقع باید این جمله را میگفت: «دلیل قاچاق اجناس به خارج تفاوت قیمت است.» دو جمله تنها اختلافشان در به کاربردن واژه «تفاوت» به جای «ارزان» است. طبیعتا هر فردی در چنین جایگاهی میداند هر واژهای که استفاده میکند تا چه اندازه با اهمیت است. خاصه اینکه این فرد روحانی باشد که طبیعتا تسلطش بر کلام را در تمام این سالها دیدهایم. اما چه می شود که روحانی به اینجا میرسد که به همین سادگی نمیتواند متوجه شود، استفاده از عبارت «ارزانی» برای جامعهای که صبح تا شب از «گرانی» نالان هستند، نوعی «فحش رکیک» محسوب میشود؟
دو تحلیل در اینباره وجود دارد: تحلیل اول این است که روحانی تعمدا این کار را میکند تا مردم را عصبانی تر کند. (این تحلیلی است که بسیار مطلوب تئوری پردازان توهم توطئه و اصولگرایان است) اما تحلیل دوم با وجود آنکه تحلیل اول را رد میکند، اما در عمل خطرناکتر بودن اوضاع را بیشتر نشان میدهد. به اعتقاد من وقتی روحانی دچار چنین لغزش زبانی می شود نشان میدهد که تا چه اندازه ذهن و سیستم عصبیاش تحت فشار و خطاپذیر شده است. این نکته بسیار مهم است. او امروز به مانند فردی میماند که در وسط یک دعوای بزرگ خود را تنها حس میکند. این چنین افرادی طبیعتا دچار لغزشهای فاحش در بیان میشود.
به اعتقاد من خطر اصلی همینجاست. روحانی با چنین سطحی از فشار آیا میتواند در تصمیمگیریهای موفق عمل کند؟ با این وضعیت او برای تداوم دولتش نیاز به بازسازی اساسی شخصی خودش دارد. بازسازی که قبلا هم شاهد آن بودیم. روحانی در ابتدای رقابتهای انتخاباتی سال 96 با همین وضعیت روبهرو بود. او درست بعد از آنکه در معدن یورت با حمله فیزیکی مخالفان روبهرو شد متوجه وخامت اوضاع شد و خود را بازسازی کرد. طرح موضوع عدم کفایت او از سوی پایداریهای مجلس و همچنین فرستادن شدن پرونده برادرش به دادگاه، در کنار فشار افکارعمومی در مورد این خطای بزرگ زبانی، شاید بتواند او را وادار به بازسازی کند.
اقتصاد را با دستور نمیشه اداره کرد بلکه با قواعد مشخص علم اقتصاد باید اداره اش کرد . (362686)