بارِ کج، فازِ لج و اقتصادِ معوج در پیچ خطرناک
23 فروردين 1398 ساعت 11:11
حمزه فیضی پور
حسن روحانی در شرایطی در سال 96 و 92 پیروز عرصه کارزار انتخاباتی گشت که با تحلیل عملکرد دولت نهم و دهم و با نگاه انتقادی به رفتارهای احساسی دولتمردان در حذف برخی سازمانها و نهادهای مدیریتی و اقتصادی (سازمان مدیرت، برنامه و بودجه، شورای پول و اعتبار) و بُلد کردن شعارها و گفتارهای رئیسجمهور وقت (کاغذ پاره دانستن تحریمها، بياعتنایی به شش قطعنامه و رفتن پرونده ایران به شورای امنیت، ادبیات گفتاری خاص و...) با هدف جذب و جلب افکار عمومی ونیز تلاش برای اصلاح روندها و رویههای مورد انتقاد، شعار تدبیر و امید را انتخاب نمود تا هم در عرصه داخلی و هم در عرصه بین الملل اعتمادآفرینی نماید و نظام و ملت در نظام بین الملل برای رقابت و حرکت به سمت جلو با حفظ اصل عزت، حکمت و مصلحت هزینه مواجهی کمتری بپردازد و با تدبیر در حوزه سیاست امور خارجه هم چهرهی ایران را با منطق گفتوگو به جهانیان نشان دهد و هم با واقع بینی بر مبنای بازی برد – برد گِرد میز مذاکره بنشیند و وضعیت پیش آمده در دوره قبل را به حالت عادی درآورد و کاغذ پارههای تحریم کننده را لغو و پرونده ایران را از شورای امنیت خارج و هرچه بیشتر رقبا و دشمنان را از بابت این کار مایوستر نماید.
اما روی کارآمدنترامپ و تندروهای به شدت مخالف جمهوری اسلامی در آمریکا و یکدست شدن دولتی کاملا ضد ایرانی و شکل گیری مثلث عربستان، اسرائیل و آمریکا در منطقه استراتژیک خاورمیانه، بازی منطقی ایران با قدرتهای جهانی را به هم زد زمینه برای ناقص گذاشتن برجام فراهم شد و به هماناندازه که بیرونیهای معاندِ از اول مخالفِ برجام خوشحال شدند داخلیهای رقیب انتخاباتی روحانی هم خوشحال شدند، خوشحالی رقبا از داخل نه از بابت همسویی عامدانه با دشمنان بیرونی بلکه به خاطرچند دلیل مهم بوده و هست: از جمله لج سیاسی با رای مردم، عدم پذیرش فرهنگ رقابت و دوران پسا رقابت، کوتاه مدت نگری در تقدم دانستن منافع خُرد جریانی بر منافع ملی ودلایل دیگر...
این روند همچنان ادامه پیدا کرده و از انتخابات 96 به بعد هم پر رنگترو سازمان یافتهترو با استفاده از ابزارها وتریبونهای تبلیغاتی برخوردارخود را نشان داده است و با انگشت گذاشتن روی مشکلات اقتصادی (که واقعا هم کمرشکن شده است) پیوسته دولت را تحت فشار قرار میدهند البته و صد البته شخص روحانی و تصمیمات وی در انتخاب تیم ضعیف دولتیاش (ناهماهنگی حوزههای سیاست و اقتصاد - همان بار کج) و با بياعتنایی به توصیه جریانهای ریشه دار همراه، باعث فرار روبه جلوی فشارآورنده رقیبان شد. به گونهای که باعث شدند دولت به لاکی فرو برود که حتی اسم آن را نمیتوان لاک دفاعی در قیاس با بازیهای ورزشی چون فوتبال نامید که آن خود یک تاکتیک میتواند باشد که یک سرمربی اتخاذ میکند!
چرا که تیم دولت از افراد دلسوزی شکل نگرفته که جانانه و باورمند از عملکرد دولت دفاع نماید لذا جایگاه روحانی و دولتش به خودی خود (پشت کردن به آرایی که به سبدش ریخته شد) نزد افکار عمومی تنزل پیدا کرده و رقبایی که قاعدةً حسب اخلاق در سیاست علوی در مدارا و تحمل شکست میبایست و میباید جانب عدالت را رعایت میکردند رعایت نکرده و نمیکنند و با پروپاگاندای شدید تبلیغاتی وبه دنبال اغراض سیاسیِ جریانی و با استفاده بهینه از وضعیت نابهنجار و وخیم اقتصادی و البته بدون برخورداری از صداقت تحلیلی! ریشه مشکلات موجود را ناشی از عملکردِ صرفِ دولت میدانند و با نگاه به انتخابات 1398 و1400 هجمهای سازمان یافتهترو همه جانبه را علیه دولت تدارک دیدهاند،
از جمله این تحلیلهای هجمهایی! کنایه به رای دهندگان است که روحانی را انتخاب نمودهاند مانند: آنچه که شخصی با موقعیت و جایگاه خاص در گفتوگو با خبرگزاری فارس مردم را به خاطر رأیی که به صندوق انداختهاند مورد انتقاد قرار داده و میگویند: خودمان رأی دادهایم نمیشود موقع رأی دادن بيمبالاتی کنیم و بعد از کسی دیگر بخواهیم مشکلات ما را حل کند. یا آنچه فردی دیگر با همچنین جایگاهی هم تعبیری به همین مضمون دارد و خطاب به مردم میگوید که باید در انتخاب خود تجدید نظر کنید: معتقدم اگر میخواهیم اهداف جامعه اسلامی و آرمانهای آن محقق شود، باید در انتخابهای خود تجدید نظر کنیم... اگر امروز به وضع اقتصادی اعتراض داریم، قصور و تقصیر متوجه خود ماست، چون به کسانی رأی دادیم که بهدنبال سراب دیپلماتیک برای حل مشکلات اقتصادی کشور بودند. (جالبتر آنکه اصلاح طلبان خانه نشین را مقصر میدانند!!) بدون آنکه سهم دیگر جاهها را در این مشکلات بیان نمایند.
واقعیتِ شرایط امروزی جامعه ما که همهتریبون داران برخلاف دورههای پیشین! اعلان نارضایتی عمومی میکنند و نیز با در نظر گرفتن وضعیت پیش رو (فشار بیگانگان و افزایش تحریمها در سال 98) این واقعیت را بیشتر عریان میکند که همه بدانیم قضاوتهای بدور از انصاف و تحلیلهای جانبدارانه علیه دولت شبیه سوراخ کردن لج گونه کشتی است که همه در آن نشستهاند که خودخواهانه شرایط اقتصاد و وضعیت کشور را با نگاهی کلان نگر نمینگرند و با تکیه بر عقلانیت کوتاه مدت، ابزارگرایانه وضعیت موجود را مورد بهره برداری قرار میدهند غافل از پیچ خطرناکی که ایران با آن مواجه است: سیاست خصمانهترامپ و هم پیمانانش در منطقه که اقتصاد معوجِ بیمارایران را هرچه بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد تا در داخل کشور بحران بياعتمادی به همه جریانهای درون نظام افزایش یابد و مردم به دنبال آلترناتیوی سیاسی در بیرون مرزها آنهم باب میل خودشان باشند که با دلارهای گاو شیرده منطقه (عربستان) و جنگ روانی اسرائیل این فشار چند برابر خواهد شد و آسیب را همه کشتی نشستگان خواهند دید و نه فقط روحانی و دولتش. لذا در وضعیت بار کج دولت واقتصاد معوج، فازسیاستِ لجاجت باز رقیب! ! (نمونه: خوشحالی در استعفای پرکارترین وزیر امین و ارزشی دولت و تنها وزیر مطابق با خواست 24میلیون رای) و پیچ خطرناک ایران ستیزی آن مثلث، تدبیری امیدآفرین بدور از کینههای سیاسی - باندی در بازسازی سیاست ورزی نهادهای مسئول و قدرتمند داخلی ضرورت مینماید.
کد مطلب: 175546