دریافت لینک صفحه با کد QR
سیاست خارجی در جمهوری اسلامی و مذاكره
14 ارديبهشت 1398 ساعت 7:50
محمد توکلی
سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران میگوید: دشمن میخواهد با فشارهای اقتصادی ما را به میز مذاکره بکشاند که این مذاکره مصداق تسلیم است اما مردم ما هوشیار و هوشمندند و معتقدند مذاکره در شرایط کنونی با دشمن، تسلیم شدن محض است و قطعاً تن به این ذلت نمیدهیم. درباره این بخش از سخنان سردار سلیمانی پرسشهایی قابل ذکر است که در ادامه از آن خواهیم گفت:
۱. مفهوم مخالف اظهارنظر این فرمانده ارشد نظامی مبنی بر اینکه مذاکره در شرایط کنونی تسلیم است آن خواهد بود که مذاکره در شرایطی دیگر چنین معنایی را نخواهد داشت. پرسشی که در این باره میتوان طرح کرد آن است که آیا در دوران پس از دست یافتن به برجام که درگیر چنین شرایطی هم نبودیم عزمی برای مذاکره وجود داشت؟ آیا پاسخ منفی مقامات کشور به درخواستهای چند باره دولتهای اروپایی و ایالات متحده برای مذاکرات منطقهای در آن مقطع زمانی که خبری از شرایط تحریمی امروز نبود نشانگر آن نیست که مسئله، "شرایط کنونی" نیست و نگاه گروهی از تصمیمگیران نفی مذاکره با غرب تحت هر شرایطی است؟
۲. پرسش دوم به جایگاه و نقش حقوقی سرلشکر سلیمانی باز میگردد. ایشان یکی از فرماندهان ارشد نظامی هستند که بنا بر گفته دوست و دشمن به وظیفه خود در حوزه نظامی به بهترین شکل آگاه بوده و با جانفشانیهایی قابل تقدیر در همان بخش منشاء آثار بسیاری نیز هستند. حال سئوالی که مطرح میشود آن است که یک فرمانده ارشد نظامی بر اساس کدام الگوی تصمیمگیری میبایست در خصوص مسائل مربوط به سیاست خارجی همچون مذاکره با طرفهای خارجی اظهارنظر کند؟ بدیهی است که نظامیان نیز همچون سایر تصمیمگیران و مسئولان کشور ارزیابیها و دیدگاههای خود را در حوزه مسائل دیپلماتیک داشته باشند اما آیا محل مطرح کردن آن تریبونهای رسمی و عمومی است و یا در مراکز تصمیمگیری همچون شورای عالی امنیت ملی؟!
۳. پرسش سوم به یک ناهماهنگی بازمیگردد که مانند آن را در سالهای اخیر باز هم شاهد بودهایم. آیا منطقی است که سردار سلیمانی یک روز پس از مطرح شدن پیشنهاد وزیر امور خارجه مبنی بر اعلام آمادگی برای مذاکره با ایالات متحده جهت تبادل زندانیان دو طرف به یکباره از هممعنا بودن مذاکره و تسلیم در شرایط کنونی بگویند؟!
۴. و پرسش پایانی به نکتهای از سخن فرمانده محترم سپاه قدس بازمیگردد که کمتر به آن توجه شده است. سرلشکر سلیمانی در جمله پایانی این فراز از سخنان خود میگوید: مردم معتقدند مذاکره با آمریکا در شرایط کنونی تسلیم محض است.
سئوال مهم و اساسی که در این باره قابل طرح است آن که سردار بر اساس چه معیاری به این نتیجه رسیدهاند که نظر مردم چنین است؟ شاید واقعیت جامعه نیز همین دیدگاه را تایید کنند و امروز مذاکره با ایالات متحده را تسلیم محض بخوانند اما چگونه میتوان چنین ادعایی را درباره نظر مردم ثابت کرد؟ به نظر میآید برای کشف نظر مردم سه راه بیشتر نداریم:
الف) صندوق رای: با نگاهی به نتایج آرا در سالهای اخیر به روشنی مشخص میشود که اکثریت با پاسخ منفی به جناح تندرو بر تعامل با جهان خارج که وجهی از آن نیز مذاکره خواهد بود مهر تایید زدهاند.
ب) نظرسنجی: به دلیل نبود مراکز مستقل نظرسنجی در ایران و البته عدم اعتماد موجود در متن جامعه به نهادهای قدرت و حتی جامعه مدنی نمیتوان چندان به نتایج حاصل از نظرسنجیها اتکا کرد.
ج) همهپرسی: ممکن است برخی نتیجه صندوق رای را ناشی از فاکتورهای دیگر بدانند و نظرسنجیها هم چندان مقبول نباشد، در چنین شرایطی راهی جز مراجعه مستقیم به آرا مردم برای کشف نظر آنان درباره مسائل مهم و حیاتی از جمله موضوع مورد بحث سردار سلیمانی وجود ندارد. برای سخنگویی از جانب مردم ابتدا لازم است به ظرفیت موجود در اصل ۵۹ قانون اساسی توجه نشان دهیم.
کد مطلب: 176983
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir