گروه اقتصادی: با نگاهی به شیوه خبررسانی دو هفته گذشته درباره موضوع افزایش قیمت بنزین شاهد آن هستیم که تناقض در امر اطلاعرسانی تبدیل به رویهای ثابت در تصمیمگیریهای مسئولان در قوای مختلف شده است. در ابتدا اعلام شد این تصمیم مورد تایید سران سه قوه بوده است و مورد تایید شورای هماهنگی اقتصادی کشور با حضور مسئولانی از تمام ارکان تصمیمگیری و قوای سهگانه است.
پس از به وجود آمدن اعتراضات مردمی به این تصمیم، زمان اجرایی شدن آن به تعویق افتاد و در نهایت اصل تصمیم نیز به کناری گذاشته شد. چه موافق افزایش قیمت بنزین باشیم و چه مخالف آن موضوعی که بیشتر از این تصمیم اقتصادی اهمیت دارد نوع مواجهه مسئولان با آن است. در شرایطی که دولت و مجلس در تصمیمی مشترک در پی افزایش قیمت سوخت بودند به یکباره این هر دو به مخالفتی شدید با آن برخاستند؛ به شکلی که گویی ما مردم این تصمیم را گرفته بودیم و حالا مجلس و دولت با آن مخالفند!
چنین رفتاری، کنشی است که به روشنی سویههای انتخاباتی آن عیان است. توضیح بیشتر آن که اکثریت جامعه به دلایل مختلف نسبت به چنین تصمیمی رویکردی معترضانه داشته و با آن مخالفند و اکنون مسئولان نیز با وجود آن که در ابتدا موافق افزایش قیمت بنزین بودند. تبدیل به مخالفان سرسخت آن شدند. برای یافتن علت این چرخش ناگهانی در تصمیمگیریها میبایست به یاد بیاوریم که چند ماه دیگر و در اسفندماه ۹۸ زمان انتخابات مجلس یازدهم است و نمایندگان هم در تلاش برای دست یافتن به چند رای بیشتر!
ممکن است درباره این تصمیم اقتصادی بسیاری بر این باور باشند که منع اجرایی شدن آن، اقدامی صحیح و همراستا با منافع ملی بوده اما آنچه مایه نگرانی است رویکردی است که سبب چرخش تصمیم شده است. مشکل از آن جایی آغاز میشود که شاهد تعمیم این رویکرد در مسائل دیگری هم باشیم؛ موضوعی که به دلیل در پیش بودن انتخابات امری محتمل خواهد بود. تصمیمات مسئولان زمانی قابلیت تامین منافع ملی را دارد که بر مبنای دیدگاههای کارشناسی باشد.
کسر قابل توجهی از مشکلاتی که امروز برای کشور پدید آمده است، از اقتصاد و سیاست تا مسائل فرهنگی-اجتماعی و بحرانهای محیطزیستی همه و همه به همین نکته بازمیگردد که برنامهها و تصمیمات اتخاذ شده در ارکان تصمیمگیری بیشتر از آن که بر نظرات کارشناسی متکی باشد بر مبنای تصمیماتی خلقالساعه است که هدف آن در نهایت کسب رای و استمرار قدرت است.
آنچه در تصمیمگیری برای افزایش قیمت بنزین شاهد بودیم، فارغ از نتیجه آن مصداقی از همین الگوی تصمیمگیری است که سایه سنگین سیاست بر روی آن محسوس است. به نظر میرسد فاصله میان عقبماندگی تا توسعه در هر کشوری فاصله میان الگوی تصمیمگیری مبتنی بر علم و تصمیمگیری برای چند رای بیشتر است.