مسعود طائفی فیجانی
برای ما ایرانیها، سریال چرنوبیل از جهات مختلف ارزش نگاه کردن دارد. این سریال هنرمندانه ابعاد مختلف شکلگیری یک فاجعه را به تصویر کشیده است. عطش و اشتهای چند مدیر حکومتی نیروگاه چرنوبیل به رشد و ارتقاء و ترفیع مقام سبب میشود که آنها در گزارشی دروغ وضعیت نیروگاه را مطلوب مخابره کنند و سلسله آزمایشاتی را برای اثبات مدعای خود برنامهریزی نمایند. به رغم ناموفق بودن نتیجه آزمایشات و برخلاف نظر کارشناسان اقدام به تکرار آنها میکنند و نهایتا فاجعه رخ میدهد.بعد از بروز فاجعه نیز سعی میکنند ابعاد آنرا جزئی و محدود گزارش کنند تا خیال مسئولان و مدیران ارشد آسوده باشد.
در حالیکه هر لحظه و هرثانیه با گسترش تشعشعات اتمی قربانیان بیشتر، آلودگی وسیعتر و کنترل و پاکسازی آن دشوارتر میشود. اینان فاجعهای را که پس از سی سال همچنان از ساکنین اروپا و شوروی سابق قربانی میگیرد به خرابی سقف یکی از سالنهای نیروگاه تقلیل دادند.ولی حماقت و تعصب ذاتی مدیران به همینجا ختم نمیشود، ایشان به جای تخلیه مردم از محدوده پرخطر، آنجا را قرنطینه کرده و مانع خروج مردم شوند تا اخبار ناشی از این اتفاق به بیرون درز نکند و این خود بر حجم قربانیان و گسترش ابعاد فاجعه میافزاید.
سرانجام با ورود مستقیم یکی از مسئولان ارشد و البته سالم حاکمیتی و کمک چندتن از دانشمندان شرافتمند به وی عمق فاجعه مشخص میشود و تلاش برای رفع و رجوع صحیح آن آغاز میگردد. و نهایتا دانش و رشادت توأمان این نخبگان کاربلد و شریف پرده از واقعیت برداشته و فداکاری چندتن از آنها مانع تکرار فاجعه میشود. یکی از زیباترین سکانسهای سریال لحظهای است که مدیر نیروگاه به محض دیدن نماینده دولت شوروی فهرستی را که از مقصران اصلی حادثه تهیه دیده، برای تبرئه خود ارایه میکند. هرچند نهایتا وی و شرکایش مجازات میشوند ولیکن چندین هزار کشته، میلیونها نفر آسیبدیده و میلیاردها دلار خسارت ناشی از جاهطلبی و فریبکاری چندین مدیر ریاکار، دروغگو، ناکارآمد و منافق برجای میماند.
زنجیرهای از مسائل اینچنینی را که ما نیز در کشور با آنها مواجهیم در این سریال به تصویر کشیده شده است.انتصاب برخی مسؤولان نالایق، ریاکار، منافق و ناکارآمد و متظاهر که البته به همت چاپلوسان و ندیمان بادمجانی پیرامون خود توهم دانایی و خردمندی هم دارند، شکلگیری گام به گام زمینههای فاجعه، هشدارهای کارشناسان در خصوص احتمال بروز حادثه، برخورد مستبدانه مدیران سرسپرده و متملق با کارشناسان و تهدیدشان به تنبیه و اخراج، وقوع فاجعه و گسترش لحظه به لحظه آن، تلاش مدیران برای لاپوشی و پنهان کاری و ارایه گزارشات دروغ و خلاف در خصوص ماهیت و ابعاد حادثه، متهم ساختن کارشناسان و متخصصان به سیاهنمایی و سرانجام خسارات وحشتناک انسانی و مالی ناشی از این زنجیره معیوب. گورباچف در خاطرات خویش انفجار اتمی چرنوبیل را یکی از دلایل فروپاشی شوروی سابق برشمرده است.بهتر است مدیران چرنوبیلی نظام را هرچه سریعتر برکنار و مجازات کنیم تا بیش از این به نظامی که خونبهای صدها هزار شهید و میلیونها آزادیخواه است صدمه نزنند.