پایان دوران انتخاب بین «بد» و «بدتر»؟!
11 تير 1398 ساعت 16:32
گروه سیاسی: با نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس (اسفندماه سال جاری)، یک بار دیگر مسئله حضور و مشارکت در انتخابات و یا انتخاب مسیری دیگر به موضوع بحث و گفتوگو در محافل سیاسی و رسانهای نزدیک به جریان اصلاحطلی تبدیل شده است.
اندکی از انتخابات۹۶ گذشته بود که با توجه به تغییر رویکرد دولت و شخص رییسجمهور و فاصله گرفته اقدامات انجام شده با وعدههای روزهای انتخابات بحث درباره میزان فایدهمندی مشارکت در انتخابات مورد توجه و انتخاب راهبرد «بد و بدتر» مورد تردید جدی قرار گرفت. گفتگو در ارتباط با این رویکرد انتخاباتی همچنان ادامه دارد و البته روز به روز به تعداد کسانی که به بی فایده بودن پذیرش انتخاب میان «بد و بدتر» میرسند افزوده میشود.
واقعیت آن است که چنین مباحثی بیشتر در سطح فعالان سیاسی جریان دارد و با نگاهی به متن جامعه شاهد آن هستیم که کسر قابل توجهی از مردم بحث درباره این مسائل را کنار گذاشته و نسبت خود با انتخاباتی بر مبنای دوگانه «بد و بدتر» را از مدتها قبل مشخص ساختهاند.
پرسشی که در ارتباط با مباحثههای سیاسیون در این باره مطرح میشود آن است که آیا شرایط امروز جربان اصلاحطلبی به گونهای است که اتخاذ تصمیمی جدی و همراستا با مطالبات مردم را شاهد باشیم؟! اگر برخی چهرههای اصلاحطلب همچون سیدمصطفی تاجزاده، محسن صفایی فراهانی و چند نفر دیگر را کنار بگذاریم دیگران ارادهای مبنی بر عبور از حرکت در چارچوب گفتمان انتخاباتی «بد و بدتر» نداشته و حتی شاهد تئوریزه کردن چنین دیدگاهی از سوی آنان نیز هستیم به نظر میآید انتخابات۹۸ و همچنین انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ زمانی سرنوشتساز برای جریان اصلاحات خواهد بود که حیات و ممات این جریان سیاسی در جامعه و نسبت اصلاحطلبان با مردم را روشن میکند.
پذیرش ساختار انتخاباتی موجود که بر مبنای نظارت استصوابی استوار است و دعوت چند باره مردم به انتخاب ناگزیر میان «بد و بدتر» معنایی جز عبور اصلاحطلبان از مردم و زدن آخرین میخ بر تابوت جریان اصلاحات نخواهد داشت. جریان اصلاحات در سالهای اخیر به واسطه عملکرد ناامید کننده افراد مورد تایید این جریان سیاسی در دولت و مجلس به نقطهای رسیده است که کمترین میزان محبوبیت در دو دهه اخیر را تجربه میکند.
برای تغییر این شرایط ناگوار راهی جز شنیدن صدای مردم و گذر از حضور به هر قیمتی در قدرت رسمی باقی نمانده است اما به نظر میآید آنچه در عمل شاهدش هستیم بی تفاوتی اصلاحطلبان نسبت به شکاف عمیقی است که میان خودشان و متن جامعه رخ داده است و از همین رو تمام فکر و ذکر اغلب کسانی که با نام اصلاحطلب شناخته میشوند آن است که با تلاشهایی پیدا و پنهان امکان تداوم حضور در قدرت رسمی را برای خود پیدا کنند حتی به بهای گذر از خواستههای مردم!
کد مطلب: 181600