گروه اقتصادی: در یک سال و چند ماه اخیر و همزمان با افزایش فشارهای ناشی از تحریم خارجی و سیاستهای نادرست اقتصادی داخلی شاهد آن بوده و هستیم که مسئولان کشور و تریبونهای رسمی کلیدواژه مقاومت و استقامت در برابر فشارها را بیشتر از هر زمان دیگری تکرار میکنند.
به نظر میآید حکمرانان به این نتیجه رسیدهاند که مقاومت در برابر این فشارها وضعیت را تغییر داده و میتواند فشارهای تحریمی بر زندگی و معیشت مردم را کاهش دهد و از طرف دیگر سایه شوم جنگ را نیز که تاثیرات خود را بر جامعه خواهد گذاشت از روی کشور رفع کند. در مقابل این دیدگاه البته نظرات دیگری هم مطرح شده و میشود اما نوشتار پیش رو بر مبنای این فرضیه است که دیدگاه مطرح شده در خصوص آن که راه حل عبور از شرایط فعلی مقاومت و ایستادگی است راهی صحیح و حتی تنها گزینه پیش روی کشور برای عبور از بحرانهای داخلی و خارجی باشد.
در این شرایط هم پرسش قابل طرح آن است که آیا با نوع مواجههای که بخشهایی از ساختار رسمی قدرت با متن جامعه دارند میتوان انتظار اجرایی شدن ایدههای مبتنی بر مقاومت را داشت. توضیح بیشتر آن که اساس اجرایی ساختن چنین گفتمانی آن است که شاهد انسجام ملی و همبستگی ملت - دولت باشیم آیا آنچه امروز در جامعه ایرانی شاهدش هستیم جلوهای از همبستگی است و یا مسیری بر خلاف انسجام اجتماعی را شاهدیم؟
مسئله بعدی که در این ارتباط قابل توجه مینماید آن است که دعوت به صبر و مقاومت قاعدتاً میباید در ابتدا از سطوح بالای قدرت و ساختار مدیریتی کشور آغاز شود و به تدریج به متن جامعه نیز انتقال پیدا کند. اما آنچه در این مدت اخیر و البته از سالهای دورتر شاهدش بودیم مسیری خلاف جهت این مسیر طبیعی بوده است. به طوری که همواره فشارهای ناشی از آنچه ایستادگی در برابر دشمن خوانده میشود وظیفه مردم کوچه و بازار شمرده شده است و استفاده از مواهب و امکاناتی که متعلق به همه مردم ایران است سهم یک طبقه خاص حاضر در قدرت بوده است.
همین مسئله است که باعث میشود مردم در برابر دعوت به ایستادگی و مقاومت این پرسش را مطرح کنند که این مقاومت و صبر در برابر سختیها و محدودیتها چه زمانی شامل مدیران خواهد شد و چرا همواره ما مردم هستیم که باید کمبودها را تحمل کرده و ایستادگی کنیم نه اهالی قدرت؟! به نظر میآید که ایستادگی با تبلیغات و سخنرانی تبلیغگران رسمی به جایی نخواهد رسید و برای اجرایی شدن تصمیماتی بر چنین مبنایی ضرورت دارد تا در کنار پذیرش خواسته مردم و افزایش انسجام اجتماعی شاهد نقشآفرینی مدیران در بزنگاههای مقاومت در برابر فشارها و تحمل محدودیتها باشیم.