گروه سیاسی: محمد آقازاده (روزنامهنگار با سابقه و سردبیر سابق روزنامه ایران) در چند توییت نوشت: میخواهید مدیران ارشد و میانی در کشورمان را بشناسید، همه کت و شلوارهای و یا...لاکچری بدون کراوت بر تن، مشغول دردفترکارهای شیک و با مبلمان فوق العاده گران، زندگی شخصی در خانه و ویلا های اشرافی و سوار بر خودروهای چند صد میلیون به بالا.
فرزندانی مشغول خوشباشی در ایران وخارج مرزهاو در یک کلام غلتیده در زندگی اشرافی و از همه مهمتر گرفتار تفاخر قلابی و به گونهیی با بقیه مردم با تحقیر روبرو و آنها را بی ارزش میدانند که در نظام برده داری ارباب با رعیت اش این گونه رفتار نمیکرد و حداقل هرازگاهی لطف اربابانه داشتند. این مدیران در ریا کاری و تظاهر فوق تخصص دارند. البته استثنا بر قاعده لابد وجود دارد ولی اصل قاعده است، این مدیران به ظاهر همه دارای مدارک سطح بالا از نوع تقلبی اش هستند و حتی برای تخلیه عقدههای روانی شان حتما یک جا با پارتی ردای استادی بر تن میکنند. اگر از آنها بخواهید در مورد رشته تحصیلی و حتی کاری که بر عهده دارند یک انشای ساده دبستانی بنویسند عجز بر صورت شان میدود. نامهها و بخشنامههای اداری و احکام صادره را در نهادها رصد کنید تا با زشتی نثر و غلطهای فاحش املایی و دستور زبان و در یک کلام بی سوادی آنها روبرو شوید. حتی در بین مدیران به ندرت کسی را میتوان یافت که سالیانه ده دقیقه کتاب بخواند، جالب است رسانهها یاوه هایشان را تبدیل به مقاله میکنند، هر چند را مزدش را میگیرند ولی درآنها توهم روشنفکری بر میانگیزند، بدون آنکه بفهمند روشنفکری گره خورده با اعتراض به وضع موجود است. و نه همدستی با رانت خواری و زندگی آلوده به رانت و ریاکاری یعنی همزمان نقش پوزیسیون و اپوزیسیون را بازی کردند. مفاهیم را عوضی میفهمند و عوضیتر اجرا میکنند. مثل اقتصاد بازار رقابتی و خصوصیسازی و البته جنون زده دنبال ثروت بیشتر و بیشترند و لاغیر. با روانکاوی آنها میتوانید بفهمید پشت این تفاخر چه موجودات ذلیل و بی هویتی کمین کردهاند که خود بهتر از همه میدانند هیچ نیستند جز ثروت و منصبی که دارند. آدمهای بی رحم قابلترحم!