بخش دوم در بخش نخست این یادداشت، به چهار نمونه از اقداماتی که پس از انتخابات ریاستجمهوری و روی کار آمدن دولت جناب آقای دکتر روحانی در عرصه سیاست و نبلیغات رسمی کشورمان و از آن جمله در تبلیغات رسانه ملی در دستور کار و اجرا قرار گرفته است؛ اشاره کردیم و بیان داشتیم که هدف از این رشته اقدامات مهندسی شده، دهن کجی به مردم و نادیده گرفتن رای آنان و تلقین این نکته به آنان است که هیچ چیز تغییر نکرده است. آن اقدامات یاد شده را به شرح زیر مطرح نمودیم:
1- عموم مردم جامعه ايراني از تماس تلفني ميان رئيس جمهور ايران و آمريكا، شادمان شدند و آن را نشانهاي از كوشش براي حل موارد اختلافي ميان دو كشور و تامين منافع ملي و مصلحت دو كشور تلقي كردند. تاثير مثبت اين تماس به سرعت در اقتصاد و بازار و كسب وكار قابل مشاهده بود ولي متاسفانه اين شادي و خوش بيني بر كام برخي تلخ افتاد و از فرداي همان روز، زمزمههاي ناسازگاري و بيان شك وشبهه و تاكيد بر دشمني با آمريكا به طرز تصنعي و مصنوعي در تبليغات رسمي كشو بالا گرفت.
2- خبر آزاد شدن زندانيان سياسي موجب شادي قلوب مردم ايران شد و برخي، اين اتفاق را نتيجه تحقق حماسه سياسي و حضور مردم در انتخابات و برگزيدن گفتمان جناب دكتر روحاني از سوي مردم، تلقي كردند. اين تصور موجب گشت تا مردم نقش انتخابات و گزينش خود را در تغيير فضاي سياسي و قضايي كشور به خوبي احساس كنند ولي چه زود اين حس از مردم گرفته شد و رئيس محترم دستگاه قضا با حمله چند باره خود به برخي افراد به عنوان فتنهگر و با زباني غير حقوقي، به مردم گفت كه تصور نكنند كه آنان در تغيير سياستها نقش دارند و انتخاب ايشان نقشي در تغيير فضاي سياسي و قضايي كشور ندارد.
3- انتخابات و نتيجه آن، نشان داد كه تبليغات سازمان يافته عليه برخي شخصيتهاي تاثير گذار، در اقبال مردم به آنان تاثيري ندارد بلكه موجب مي گردد تا مردم بيش از گذشته به آنان توجه كنند. نتيجه انتخابات و روي كارآمدن دولت آقاي روحاني اين اميد را در مردم زنده كرد كه حالا كه آقاي هاشمي نتوانست در انتخابات شركت كند ولي زمينه براي تحقق برنامههاي وي فراهم شده است...ولي طولي نكشيد كه برنامهسازهاي رسانه ملي دوباره نوك تيز حملات و حذفهاي خود را به سوي او نشانه گرفتند تا به مردم بگويند كه او همچنان در رسانه ملي و در تعيين سياستها جايي ندارد.
4- در خطبههاي نماز جمعه و پس از پايان نماز جمعه، در شهرها مختلف، همزمان شاهد تاكيد بر دشمني تاريخي آمريكا با مردم ايران و راه انداختن راهپيماييهاي بدون مجوز گروههاي سازماندهي شده و حركت با تانك بر روي ديشهاي ماهواره مصادره شده از مردم هستيم تا به عموم مردم فهمانده شود كه دولت منتخب آنان اجازه كوچكترين تغيير در سياست خارجی و سياست داخلي را ندارد و راي آنان هيچ تاثيري بر تغيير در اداره كشور ندارد. پس از انتشار بخش نخست از یادداشت، متاسفانه این رشته از اقدامات نه تنها به پایان نرسید بلکه با شدت هر چه تمامتر مورد پیگیری نیروهای تندرو و صاحبان بلندگوهای بی مسئولیت قرار گرفت که به چند نمونه دیگر از آن اشاره ميگردد:
1- در دانشگاهها همزمان با آغاز سال تحصیلی، حجم فعالیت های تبلیغی نهادهای رسمی موجود در دانشگاه، به شکل کاملا محسوسی بالا گرفت و برای نمونه هزینه های فراوانی برای برگزاری مراسم مذهبی جشن غدیر یا اولین سالگرد به خاکسپاری شهیدان گمنام (در دانشگاه شهید چمران اهواز) و مانند آن با حضور مدیران دولت قبلی مصرف گردید که با اصل صرفه جویی اقتصادی غیر متناسب بود و به نوعی ابراز وجودی از سوی آن مدیران بود که ما حالا حالا هستیم.
2- با شروع مذاکرات هسته ای دولت جدید، در تبلیغات رسمی کشور، به طرز فزاینده ای بر عالانه بودن و پیش بینی بی نتیجه بودن و پافشاری بر حفظ منافع ملی در این گفت و گوها تاکید شد. گویی در دولت جدید قرار است که همه ارزشهایی که گویی در هشت سال گذشته به دست آمدن است؛ یک شبه به باد رود.
3- مراسم سالروز 13 آبان، امسال با آب و تاب شگفت آوری برگزار گردید. حجم تبلیغات رسانه ملی و پخش شعار مرگ بر آمریکا کاملا متفاوتر از سال های گذشته بود. به نظر ميرسد که هدف طراحان این برنامه ها، به شکست کشاندن سیاست خارجی دولت جدید و ناکام گذاشتن آن در حل و فصل مناقشات بی ثمر و ویرانگر گذشته ایران با آمریکا و کشورهای اروپایی است. آنانی که خویش را شکست خوردگان انتخابات اخیر ریاست جمهوری ميدانند بدون در نظر گرفتن منافع ملی، نیک ميدانند که شیشه عمر آنان در حل و فصل اختلافات میان ایران و آمریکا قرار دارد و رفع تنگناهای اقتصادی نیز وابسته به ترمیم روابط خارجی کشورمان با جامعه جهانی است. از این روست که کوشش ميکنند تا روابط خارجی ایران با کشورهای مهم جهان همچنان سرد و خصمانه باشد.
4- فراخواندن وزیران دولت جدید که تنها چند هفته از شروع کارشان ميگذرد؛ به کمیسیون های مجلس شورای اسلامی و انتقاد جناحی خاص از نمایندگان از انتصابات در وزارتخانهها.
5- تاکید دادستان به آزاد نشدن زندانیان سیاسی و حمله شدید و دوباره رئیس دستگاه قضا به اصلاحطلبان و آنانی که او فتنهگر ميخواند.
6- تعیین آقای جلیلی، از داوطلبان ریاست جمهوری که گفتمان و اندیشه های وی در عرصه سیاست خارجی مورد اقبال مردم قرار نگرفت و در رقابت با دکتر روحانی رای بسیار کمی به دست آورد؛ به عنوان سخنران مراسم روز 13 آبان.
7- آوردن وزیران و چهره های شاخص دولت پیشین در برنامه های مختلف سیما به عنوان کارشناس و یا برای پاسخگویی به انتقادات وارده به آن دولت و دفاع از عملکرد آن.
این اقدامات مهندسی شده، تماما در راستای نشان دادن مقاومت تندروها و جناح سیاسی خاص و تن ندادن آنان به رای و انتخاب مردم تلقی ميگردد که ممکن است موجبات دلسردی و ناامید ساختن مردم به صندوقهای رای و اصلاحات مسالمتآمیز را فراهم آورد و ادامه آن ميتواند به امنیت ملی کشورمان لطمات غیرقابل جبرانی را وارد کند.