به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۲:۲۰
 
۶
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۳۰ ساعت ۱۷:۵۴
کد مطلب : ۲۱۰۹۲۳

کرونا و قدرت اجتماعی حضار!

کرونا و قدرت اجتماعی حضار!
دکتر علی میرزامحمدی * 
بخش مهمی از زندگی روزمره، محصول تعاملات اجتماعی ما با حضور دیگران است. "حضار" گروهی از افراد هستند که به دعوت یا تصور دعوت در محلی خاص حضور می‌یابند تا شاهد برگزاری آیین‌ها، جشن‌ها، مناسک، مسابقات ورزشی، جلسات سخنرانی، ضبط برنامه های تلویزیونی و نظایر آن  باشند. بدون حضور تماشاگر و حضار، آیین‌ها و برنامه هایی از این دست، معنا یا تاثیرگذاری واقعی خود را از دست می‌دهند.  بحران کرونا به همه ما "قدرت اجتماعی حضار یا تماشاگران" را یادآور شد. قدرتی که پیش از این به واسطه مسلم و قطعی تلقی شدن چندان مورد توجه قرار نمی گرفت. اما بحران کرونا آزمایشگاه اجتماعی ناخواسته ای است که ما را وادار کرده است درباره این قدرت اجتماعی بیشتر تامل کنیم.
با بحران کرونا، سیاستمداران دیگر نمی توانند به ایراد سخنرانی در میان جمعی از مخاطبان و حضار بپردازند و مجبور شده اند به پیام های ضبط شده تلویزیونی اکتفا کنند. بخش مهمی از برنامه های تلویزیونی پر مخاطب که با حضور تماشاگران ضبط می‌شد اخیرا" بدون تماشاگر ساخته می‌شوند؛ اما نشاط و جذابیت سابق را از دست داده اند. مثال بارز این مساله، مسابقه "عصر جدید شبکه سوم سیما" و برنامه پرمخاطب "دورهمی" است. بیشتر مسابقات ورزشی تعطیل شده است یا بدون تماشاگر برگزار می‌شود و دستمزد بازیکنان تیم های ورزشی کاهش یافته است. بخش مهمی از کاهش جذابیت این برنامه‌ها و جلسات، به حذف ناخواسته تماشاگران و حضار مربوط می‌شود. در حقیقت حاضران و تماشاگران، قدرتی فراتر از تصور خود دارند. آنها برای سخنوران، مجریان برنامه‌ها، بازیکنان، بازیگران و هنرمندان فضایی خلق می‌کنند که در خارج از آن فضا، اجرای آن برنامه مفهومی متفاوت خواهد داشت.
اجازه بدهید به نقش حضار و تماشاگران در برخی از این برنامه‌ها از منظر "روش شناسی مردمنگارانه" بیشتر بپردازیم. سخنرانان و مجریان برنامه‌ها ضمن ایراد سخن، توجه شدیدی نیز به حضار دارند. آنها با توجه به واکنش چهره ای یا جسمانی و کلامی مخاطبان،  ساختار سخنان خود را تنظیم می‌کنند. این واکنشها به مجری برنامه یا سخنران این تشخیص را می‌دهد که آیا برنامه یا سخنرانی مورد توجه قرار گرفته است یا نه و در صورت منفی بودن ساختار آن را تغییر دهد. به عبارت دیگر برنامه اجرا شده و سخنرانی ایراد شده محصول فراگردهای همکاری متقابل فرد با حضار و تماشاگران است.
با حضور تماشاگران و حضار، بستری فراهم می‌شود که سیاستمداران برای تایید گرفتن از مفاهیم ارایه شده حضار را به کف زدن یا شعار دادن و واکنشهای عاطفی چون خندیدن و حتی گریستن ترغیب می‌کنند. سخنران با تاکید بر یک عبارت، به حاضران در جلسه القا می‌کند که بعد از بیان این عبارت، شعار دادن و یا کف زدن مناسب است. او در این حالت ممکن است تن صدای خود را بالا برده و یا در آن تغییر ایجاد نماید؛ به گونه ای که یکی از حضار این پیام را دریافت می‌کند که باید شعار بدهد و یا کف بزند و بقیه حاضران نیز با او همراهی می‌کنند.
اندیشمندان اجتماعی معاصر "جان هریتیج" و "دیوید گریت بچ" به تمهیدات مختلف سخنوران در ترغیب به کف زدن و یا شعار دادن اشاره کرده اند که این تمهیدات بدون حضار غیر قابل تحقق است. هرچند برخی از این تمهیدات در سخنرانی های ضبط شده تلویزیونی یا فضای مجازی نیز می‌تواند به کار گرفته شود اما چون واکنش مخاطبان در همان لحظه و در حضور خود سخنران منعکس نمی شود تاثیرگذاری اصلی خود را از دست می‌دهد و سخنران نمی تواند مسیر بعدی سخنرانی را با توجه به این واکنش‌ها تغییر دهد.
اما در ضبط برنامه های سرگم کننده و تماشاگرمحور تلویزیونی شرایط تاحدودی می‌تواند به صورت مصنوعی برای القای وجود حضار و واکنشهای آنها بازسازی شود. به این معنا که با به کار گرفتن همان تمهیدات در جایی که انتظار می‌رود تماشاگران واکنشی در تایید یا مخالفت با آن انجام بدهند با استفاده از "هنر تدوین تلویزیونی"، صدا یا تصویری از تماشاگران فرضی با همان واکنش مورد نظر از آرشیو به آن افزوده می‌شود. چنین شگردی در برخی برنامه های صدا و سیما بارها مورد استفاده قرار گرفته است و در این روزهای کرونایی بر استفاده از آن افزوده خواهد شد.
وجود حضار برای تلفیق گفتار با فعالیتهای غیر گفتاری و یا آنچه به آن زبان بدن گفته می‌شود بسیار ضرورت دارد. سخنران با ارزیابی واکنش های حضار  وضعیت جسمانی خاصی را انتخاب می‌کند. ممکن است لبخند بزند، شانه هایش را بالا یا پایین بیندازد. سرش را بالا یا پایین بگیرد. به زمین یا بالا خیره شود. یا حتی برای لحظاتی تحت تاثیر جو روانی تماشاگران بگرید! این تلفیق به ویژه در اجرای برنامه های استندآپ کمدی که اخیرا" در کشور ما در حال رشد است بسیار اهمیت دارد.
سیاستمداران، سخنوران، هنرمندان، بازیگران و مجریان برنامه های خاص تلویزیونی و حتی مردم عادی که برای اجرای مراسم و آیین های خود از جمله عروسی، ختم، جشن تولد، و جشن فراغت از تحصیل، نیازمند حضور دوستان و آشنایان هستند در این روزهای کرونایی با چالشی جدید مواجه شده اند. در این میان برخی سعی می‌کنند با اجرای برنامه در " لایو اینستاگرام" حس حضور زنده سخنران یا مجری را با تماشاگران و حضار به مخاطبان القا کنند. برخی مسئولین به ویدیو کنفرانس متوسل شده اند. در برخی کشورها در مواردی جشن فراغت از تحصیل دانشگاهی و عروسی به صورت مجازی برگزار شده است. برخی نیز پیشنهاد کرده اند که در شرایط کرونایی مراسم ختم به صورت مجازی برگزار شود.
واقعیت این است که به رغم تلاشهای مختلف اینچنینی، وجود حضار و تماشاگرانِ در صحنه، با هیچ تکنولوژی قابل جایگزینی و جبران نیست. بحران کرونا اهمیت تعاملات اجتماعی، برگزاری آیین‌ها و مراسمات و نیاز واقعی و روانی انسان‌ها را به آنها بیشتر آشکار کرده است. هرچند ضمن آن نیز نشان داده است این تعاملات و آیین‌ها قابل بازبینی و تغییر هستند. بحران کرونا نشان داده است بخش مهمی از قدرت و نفوذ سیاستمداران، سخنوران، هنرمندان، ورزشکاران، هنرپیشه ها  و چهره های معروف به تعاملات آنها در فضای واقعی و حضور تماشاگران و حضار  بستگی دارد.آنها مجبورند برای مقابله با کاهش قدرت و نفوذ اجتماعی خود در بین مخاطبان، شکل های دیگری از فعالیتهای رسانه ای را تجربه نمایند.
*جامعه شناس 
برچسب ها: ویروس کرونا