گروه سیاسی: چند روزی است که مقامهای دولتی بر این مسئله تاکید دارند که «مردم باید به زندگی با کرونا عادت کنند» و این ویروس شاید تا پایان سال همراه زندگی مردم باشد. موضوعی که ظاهرا مورد تایید سازمان بهداشت جهانی نیز قرار گرفته است و بر اساس آنچه به شکل رسمی از سوی این نهاد بینالمللی و بیشتر متخصصان بهداشت و درمان اعلام شده فاصلهای که تا یافتن واکسنی برای مقابله با کرونا وجود دارد اندک نیست. اما به نظر میآید که دولت مخاطب خود را برای جمله «به زندگی با کرونا عادت کنید» اشتباه انتخاب کرده است!
توضیح بیشتر آن که با نگاهی به آن چه در دو ماه اخیر رخ داد میتوان به این نتیجه رسید که اتفاقا مردم بر خلاف دولتمردان تمام امکان و توان خود را برای مقابله با این ویروس مرگبار به میدان آوردهاند. از جامعه پزشکی و درمانی کشور که در صف اول مقابله با کرونا قرار دارند تا مردم کوچه و بازار که در حد توان خود به دیگر شهروندان آسیبدیده از این بحران یاری میرسانند. در نقطه مقابل مسئولانی هستند که با وجود گذشت زمانی نسبتا طولانی از شروع بحران کرونا هنوز دست از آزمون و خطا برنداشتهاند و نمیتوانند از صفر تا صد برنامه و راهبرد مشخص خود برای مقابله با این حادثه سهمگین را اعلام کنند. به واقع سیاست دولت برای غلبه بر کرونا چیست؟ ایمنیسازی همگانی، قرنطینه، فاصلهگذاری اجتماعی، فاصلهگذاری هوشمند و...
برای هر کدام از این راهحلها میتوان نشانهای در برنامههای دولت یافت و در نتیجه باید گفت در میدان عمل برنامه مشخصی وجود ندارد. از طرف دیگر در حوزه آسیبهای جبرانناپذیر اقتصادی بحران کرونا چه برنامهای در دست اقدام است؟ به جز وام یک میلیونی به یارانهبگیران که هنوز هم درباره سازوکار آن اطلاعرسانی دقیقی انجام نشده چه تصمیم اقتصادی مشخص دیگری اعلام شده است؟ و از آن مهمتر این تصمیمات احتمالی اعلامی چه زمانی اعمال خواهد شد؟
به نظر میآید که اگر قرار بر عادت کردن به زندگی کرونایی باشد ضرورت دارد تا دولتمردان خود را برای تصمیمگیری در چنین شرایطی آماده کنند، زیرا آنان هستند که کلید منابع مالی کشور را در اختیار دارند و امکان اعمال قدرت سیاسی را دارند، نه مردمی که تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها و بی تدبیری دولتمردان بودهاند و حالا با آثار شوم میهمان ناخواندهای از چین دست و پنجه نرم میکنند. نمیتوان از یک سو از مواهب مسئولیت برخوردار بود و از طرف دیگر در بزنگاههایی این چنینی نیز باز هم از مردم انتظاراتی فراتر از حد توان آنها داشت.