گروه اقتصادی
روند نزولی قیمتها در بازار نفت با وجود آن که دیگر همچون دو هفته قبل نیست اما به نسبت اندکی قبلتر کاملا مشهود و ملموس است. واقعیت این است که توافقات اعضای اوپک و حتی توافق مشترک اوپک و اوپکپلاس برای کاهش دادن تولید نفت با هدف ایجاد مانع بر سر راه کاهش قیمت نفت در میدان عمل نتوانسته تغییری چندانی در سقوط قیمت نفت داشته باشد و شاهد هستیم که با وجود اجماع کم سابقه تولیدکنندگان نفت، از ایران و عربستان تا آمریکا و روسیه قیمت نفت به مسیر سراشیبی خود ادامه میدهد.
در هفتههای اخیر برخی رسانهها و چهرههای اصولگرا با تحلیلی نادرست از آنچه در بازار نفت میگذرد تصور کردند که به عنوان مثال روند نزولی قیمت نفت آمریکا و حتی منفی شدن آن در بعضی روزها به سود اقتصاد ایران خواهد بود!
این نگاه غیرواقعی به بازار نفت که به دلیل جایگزین کردن رویکرد سیاسی - ایدئولوژیک به جای اقتصادی به تحولات بازار نفت است در حالی بیان میشود که اولاً اقتصادهای متکی به درآمدهای نفتی همچون اقتصاد ایران بیشتر از دیگر کشورها از سقوط قیمت نفت لطمه خواهند خورد و ثانیاً در دنیای امروز اتفاقی همچون منفی شدن قیمت نفت آمریکا به شکل مستقیم یا غیرمستقیم اقتصاد سایر کشور از جمله ایران را نیز تحت تاثیر منفی خود قرار خواهد داد.
اما نتیجه امنیتی - سیاسی سقوط قیمت نفت چیست و آیا باید در انتظار اتفاقی از جنس جنگ باشیم؟ ! برخی از تحلیلگران بر این باور هستند که با توجه به تجارب تاریخی میتوان این فرضیه را مطرح کرد که معمولاً در دوران نزولی شدن قیمت نفت ابرقدرتها همچون ایالات متحده تلاش میکنند تا با ایجاد به اصطلاح «بی نظمی ژئوپلوتیک» مسیر نزولی قیمت نفت را کنترل کنند. بر این اساس میتوان انتظار داشت که شاهد حوادثی در مناطق نفتخیز جهان و در رأس آنها خاورمیانه باشیم.
اما از سوی دیگر برخی این دیدگاه را رد کرده و بر این باور هستند که تحرکات اخیر نیروهای نظامی آمریکا در منطقه و همچنین کاهش آنها در کنار سیاستهای اعلامی کاخ سفید مبنی بر پرهیز کامل از جنگ حکایت از آن دارد که ایالات متحده به رهبری دونالدترامپ تمایلی به راه انداختن جنگی در منطقه را حتی به قیمت کنترل سقوط قیمت نفت نخواهد داشت. تحلیلگرانی که چنین دیدگاهی را مطرح میکنند نقشآفرینی پررنگ و کمسابقه رییسجمهور آمریکا برای ایجاد توافق میان اوپک و اوپک پلاس را گواهی برای اثبات این ادعای خود میدانند.
واقعیت این است که هر کدام از این دو دیدگاه را که پذیرا باشیم سهم ما از سقوط قیمت نفت میباید «هوشیاری» باشد؛ هوشیاری نظامی و امنیتی برای آن که در دام جنگطلبان قرار نگیریم و در مناطق مستعد درگیری همچون خلیج فارس و همینطور سوریه طرحهای ابتکاری و نویی را با توجه به شرایط جدید در دستور کار خود قرار دهیم و همچنین هوشیاری دیپلماتیک تا در مبارزههای دیپلماتیک نفتی همچون مذاکرات اخیر اوپک و اوپکپلاس خود را کنار نکشیده و با انفعال و یا تاخیر در اقدام بازنده این میدان حساس نباشیم.