پایان فرضیه‌های غلط کرونایی

رضا صادقیان
انتشار آمار مبتلایان، بهبود یافتگان و مرگ ناشی از ویروس کرونا در جهان تصویری دیگر از ابطال فرضیه‌های نادرست را درباره کووید 19 را نمایان ساخت. فرضیه، نظرات و افکاری که گمان می‌بردند موفق به کشف دست‌های پشت پرده در جهت شیوع ویروس شدند ولی حال با سکوت در حال نگاه به وضعیت آشفته جهان هستند. متفکران، نظریه پردازها، اهل تحقیق و صاحبان ایده به سادگی از نظریه خود دست نمی‌کشند. آنان دایم در حال پروراندن نظریه‌های خود هستند حتی اگر متوجه ایراد در بخش‌هایی از نظریه شوند همچنان با اصلاح و بازسازی نظریه در حال زنده نگاه داشتن آن می‌شوند. گویا تا این لحظه بسیاری از نظریاتی که ریشه در تئوری‌های توهم توطئه درباره ویروس کرونا داشتد دیگر محل بحث و جدل نیست، اینگونه نظریه‌ها را می‌توان برای همیشه ابطال شده برشمرد.

یکی از فرضیه‌هایی که از روز نخست توسط متخصصان رد شد ولی عده‌ای به گمان اینکه موفق به رمزگشایی از ساختار ویروس شدند و در رسانه‌ها به دفعات از آن سخن گفتند، دستکاری شدن ویروس کرونا بود. ویروسی که برای از میان برداشتن ایرانیان توسط کشورهای دیگر ساخته شده است. مدعی اصلی چنین ایده‌ای در روزهای نخست شیوع ویروس گفته بود: در اینجا بحث سلاح‌‌های نژادی مطرح می‌‌شود که می‌‌تواند در نژادهای خاص پاتوژنز و مرگ‌آوری بیشتری ایجاد کند؛ در حال حاضر ایران سومین کشور جهان از لحاظ میزان شیوع ویروس کرونا بعد از ایتالیاست و احتمال دستکاری ژنی این ویروس وجود دارد زیرا مهندسی ژنتیک این توانایی را دارد که ژن‌‌ها را دستکاری کند و فقط یک نژاد خاص را آلوده کند.(خبرگزاری تسنیم، 22 اسفند 98) با عبور از موج روزهای نخست حال شاهد تصویری دیگر از جهان واقعی هستیم، دنیایی که نه تنها ایرانیان در مقایسه با سایر شهروندان کشورهای دیگر آمار مبتلایان و مرگ ناشی از کرونا کمتر بوده است.

آمارهای مربوط به مبتلایان و مرگ ناشی از ویروس کرونا نمایی دیگر را به ما نشان می‌دهد. مرگ به دلیل کووید 19 در آمریکا بالغ بر 100 هزار نفر، انگلستان حدود 38 هزار، ایتالیا حدود 34 هزار نفر، اسپانیا حدود 28 هزار نفر، فرانسه نزدیک 31 هزار نفر و در کشور برزیل بالای 20 هزار نفر است. در کشورمان این آمار حکایت از مرگ 7700 انسان را دارد. مقایسه همین آمارها با همدیگر نشان می‌دهد نه تنها این ویروس برای ژن ایرانیان طراحی نشده است، بلکه نمایان می‌کند که کشورهایی که به عنوان انتشار دهنده این ویروس از سوی برخی افراد به هیجان آمده معرفی می‌شدند تلفات بیشتری داشته‌اند.

انگشت گذاشتن بر همین آمار کفایت می‌کند تا رای به ابطال یک فرضیه کاملا نادرست و توهم‌گونه را صادر کنیم. ادامه‌ دار شدن ویروس کرونا سنگ محک گرانی بود برای بسیاری از فرضیه‌ها و گفتارهای نسنجیده. حرف‌هایی که ریشه در فضای ذهنی و نه واقعی ارایه دهندگانش داشت و تنها چیزی که این سخنان نادرست را به حاشیه راند حیات غیر قابل مهار ویروس تا این لحظه در کشورها بود. فرض کنید ویروس کرونا پس از مدتی از میان می‌رفت و شاهد آمار جدید مبتلایان و مرگ انسان‌ها در کشورهای مختلف جهان نبودیم، بی‌شک همین تئوری‌های بی‌شمار توهم‌گونه برای اثبات نظریه خود به هر خبر و گفتگویی دست می‌یازیدند تا فرضیه بی‌بنیان خویش را اثبات شده تلقی کنند.

واقعیت‌های دنیای آمیخته با ویروس کرونا تلخ است. افزایش بیکاری گسترده در جهان، افت شاخص‌های اقتصادی، سقوط بورس‌های جهانی، نمایش ناتوانی دانش پزشکی انسان برای مهار یک ویروس و... ولی سخت‌تر از آن آب شدن فرضیه‌‌های نادرست در کمترین زمان ممکن و دقیقا مقابل چشمان ارایه دهندگان تئوری‌های توطئه است.