گروه سياسي: تقریباً تمام شبکههاي تلویزیونی جهان برنامههاي عادی خود را قطع کردند تا خبرهای نیمه شب ژنو را تحت پوشش خبری خود قرار دهند، چهرههاي خسته ولی خندان دیپلماتهاي ایرانی و غربی در اغلب شبکههاي دنیا خبر از رسیدن به توافقی بود که قریب 10 سال پشت در معطل مانده بود و اکنون طی یک مذاکراتی ماراتن گونه به بار نشسته بود. افرادی که از گیرندههاي ماهواره ای، رادیوهاي خارجی یا پس از تعللی محسوس از صدا و سیمای خودمان خبر را شنیده بودند با چهرهاي خندان به سرکار ميرفتند و برخی هم به یکدیگر تبریک ميگفتند.
اشکان بنکدارجهرمی
توافق هستهاي ایران با کشورهای 5+1 از ابعاد مختلفی برای کشورمان موفقیتی بزرگ به حساب ميآید موفقیتی که ميتوانست پیش از این و قبل از این که اکثر راهحلهای این معضل در برابر کشورمان بسته شود، حاصل آید و عوایدی بیشتر از آن چه امروز انتظار داریم را نصیب جمهوری اسلامی کند. که اگر چنین ميشد تحریمها هیچگاه عملی نمی گشت و میلیاردها ضرر و زیانی که بر اقتصاد کشور به سبب کاغذ پاره خواندن قطع نامه ها وارد شد، هرگز صورت واقعیت به خود نمی گرفت و مردم در معیشت روزانه اشان اینچنین در تنگنا قرار نمی گرفتند.
اما لجاجت دولت پیشین بر دیپلماسی تهاجمی تنها امکان این را باقی گذاشته بود که ماشین خود را فقط رو به بن بستی بی بازگشت هدایت کند. بن بستی که اکنون ظریف و یارانش با کمترین تعداد برگ برنده و در عین حال بیشترین تلاش پیگیر برون رفت از آن هستند. تیم مذاکره کننده جلیلی آنچنان دچار سوء محاسبه بود که در طول چندین سال مذاکرات بی حاصل نه تنها هیچ موفقیتی به دست نیاورد بلکه به وسعت تحریمها افزوده شد و فشار بر زندگی مردم روز به روز بیشتر گشت. گویی فراموش شده بود که وظیفه تیم مذاکره کننده این است که حق هستهاي را حفظ کند و در عین حال تحریم ها را کاهش دهد و یا حد اقل اجازه ندهد که بر آن اضافه شود.
اکنون یکی از ملموس ترین ابعاد این پیروزی آن است که اولین قدم برای رفع تحریمهای ناروا علیه کشورمان برداشته شده. پس طبیعی به نظر ميرسد که مردمی که یکی از مطالباتشان از انتخابات 24 خرداد، به طور آشکار، رهایی از بند تحریمها بود خوشحال باشند. مردم به درایت خود درک کرده بودند که تیم مذاکره کننده سابق هیچ عزمی برای تغییر در روند موجود ندارد و تنها راه باقی مانده انتخاب فردی معتقد به تحول اساسی در سیاست خارجی است که بتواند از راههای پذیرفته شده دیپلماتیک ایران را از انزوای خود ساخته دولت اصولگرا خارج کند و به سبب آن، اقتصاد رو به ضعف کشور را جانی دیگر بخشد. به همین سبب اگر این موفقیت را مرهون درایت و عزم همگانی ملت ایران که در انتخابات دولت یازدهم نمایان گشت بدانیم، به عبث سخن نگفته ایم.
از دیگر ابعاد مهم این توافق، پذیرفته شدن حقوق هستهاي کشورمان از جمله حق غنی سازی در خاک ایران است. گرچه پاسخ منفی وزیر امور خارجه آمریکا در این مورد در کنفرانسی مطبوعاتی برای اصولگرایان افراطی زمینه ساز تهاجم به نتایج مثبت مذاکرات گشت ولی در رد این ادعا باید گفت وقتی که از غنی سازی در حد 5 درصد در متن توافقنامه سخن ميرود به معنای آن است که غنی سازی در این حد برای ایران پذیرفته شده است چرا که حد و حدود گذاشتن برای چیزی که پذیرفته نشده نمی تواند معنایی داشته باشد هر چند که به صراحت چنین موردی در توافقنامه ذکر نشده باشد.
آقای روحانی که در دوران تبلیغات ریاست جمهوری، خودش را یک "حقوقدان و نه سرهنگ" معرفی کرده بود نیک ميداند که عدم تصریح در یک سند، پای تفسیر و تحلیلهاي متفاوت را به آن باز ميکند.
از سوی دیگر کشورهای طرف ایران هرکدام با تفسیر و تاویل متناسب با منافع جهانی و داخلی خودشان، توافق ژنو را به مخاطبان خود عرضه ميکنند پس تعجبی ندارد اگر جان کری، وزیر خارجه آمریکا، برای مصونیت از فشارهای تندروان داخلی کشورش سخنانی را بر زبان آورد که مصرف داخلی داشته باشد و در عین حال جای تحلیل در عرصه بین المللی را باز بگذارد.
بعد دیگربر آمده از این توافق که غیر مستقیم و در عین حال ناظر به اهداف بلند مدت تر جمهوری اسلامی است تثبیت هر چه بیشتر جایگاه ایران چه در سطح منطقه و چه در عرصه بین المللی است. نزدیکی ایران با قدرتهای غربی نمی تواند مطلوب دشمنان جمهوری اسلامی باشد چرا که انرژی مصروف در زمینه رفع مناقشه هستهاي زین پس در جهت پیشبرد ایران هم در داخل و هم در خارج ایران خواهد گردید. جایگاه برتر ایران ميتواند منافع اسرائیل و حاکمان عربستان را تحت الشعاع قرار دهد. اسرائیل که بیش از هر چیز از سیاستهای احمدی نژاد در جهت پیشبرد اهداف ماجراجویانه اش سود ميبرد الآن خود را خلع سلاح شده ميبیند.
حاکمان عربستان نیز که از مدافعان تروریسم موسوم به جهادی و تکفیری هستند ميدانند که مبارزه با چنین گروههایی از یک طرف جزء لا ینفک سیاست جمهوری اسلامی در آمده و از سوی دیگر این تمایل ایران با خواست جهان و به ویژه غرب کاملاً سازگار است و ميتواند تمام تلاشهای این کشور به همراه قطر در این مورد را زایل گرداند. البته منافع بلند مدت سیاسی بیشتری مترتب بر این توافق را در آینده پیش رو خواهیم دید.
از بعد اقتصادی بلند مدت نیز باید گفت که رابطهاي معقول با جهان غرب به ویژه آمریکا ميتواند ما را از بازار بسته و کوچک چین، روسیه، هند و معدود کشورهای جهان آزاد و به بازار بزرگ جهانی وصل نماید. تعدد شرکای مالی ایران ميتواند قدرت چانه زنی کشورمان را بالا برده و ما را از باج خواهی کنونی نجات دهد راه حلی که برای درمان اقتصاد نحیف ایران یک اصل محسوب ميشود.
نتیجه این که توافق هستهاي پیروزی بزرگی است که در واقع به همت مردم ایران به انجام رسید و نتیجه اش در کوتاه مدت رفع تحریمها و رسمیت یافتن تلاشهای هستهاي ایران از سوی غرب است و در بلند مدت تعالی جایگاه ایران در عرصه سیاسی و اقتصادی است که در عین تلخکامی دشمنان ایران سبب قدرت یافتن هرچه بیشتر جمهوری اسلامی خواهد شد.
زنده باد بهار (178225)