به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۹:۰۳
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۵ ساعت ۰۸:۰۰
کد مطلب : ۲۳۰۰۵۳

وجه پنهان مانده

وجه پنهان مانده
گروه سیاسی
پاسخ اعضای شورای امنيت سازمان ملل به چند نوبت تلاش ایالات متحده برای بازگرداندن قطعنامه‌های تحریمی سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی در هفته‌های اخیر مورد توجه رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفته است. با نگاهی به مطالب مطرح شده در این باره شاهد هستیم که اغلب بر ناتوانی آمریکای ترامپ در اجماع‌سازی تاکید می‌شود و چنین وضعیتی را نتیجه نوع دیپلماسی انتخابی آمریکا در چهار سال اخیر می‌دانند. البته در داخل کشور، رسانه‌ها و چهره‌های سیاسی نزدیک به دولت این موضوع را بیشتر از آن که ناشی از رویکرد آمریکا به پرونده هسته‌ای بدانند به اقدامات وزارت امور خارجه منتسب می‌کنند و بر این باور هستند که آنچه سبب پاسخ منفی اعضای شورای امنیت به ایالا متحده آمریکا می‌شود اقدامات دیپلماتیک آن‌ها است!
اما فارغ از آن که علت این موضوع را چه بدانیم و با چه رویکردی به موضوع بنگریم به نظر می‌آید که در این میان مسئله‌ای کمتر به آن توجه نشان داده می‌شود و به نوعی وجه پنهان مانده این ماجراست. با نگاهی به نوع رفتار آمریکا در یک قرن اخیر شاهد هستیم که این کشور به دلیل ظرفیت‌های بالای اقتصادی و نظامی خود توانسته که در بیشتر مواقع آنچه می‌خواهد را در میدان عمل به کرسی بنشاند. نزدیک‌ترین مثال از این مسئله همین تحریم‌هایی است که از سال 1397 علیه ایران اعمال شده و بحران اقتصادی جدی را در کشور به وجود آورده است. با وجود آنکه در ظاهر این تنها آمریکایی‌ها بودند که از توافق هسته‌ای خارج شدند اما در عمل طرف‌های باقی مانده در برجام نیز حداقل در حوزه اقتصادی همان مسیری را طی کردند که مورد پسند ایالات متحده بود و شرایط اقتصاد ایران از اواخر سال 1396 تا امروز با برجام و بی برجام یکسان شده و حتی بسیاری بر این باور هستند که آنچه امروز در آن گرفتار آمده‌ایم از تحریم‌های گذشته نیز سخت‌تر است.
در این مثال شاهد هستیم که طرف‌های دیگر برجام بر حفظ توافق هسته‌ای تاکید می‌کنند و حتی در بزنگاه‌های سیاسی و حقوقی نیز همصدا با جمهوری اسلامی می‌شوند اما در میدان عمل و هنگام بهره‌مندی ایران از دستاوردهای اقتصادی برجام به یکباره همان رفتاری را از خود نشان می‌دهند که دولت ترامپ از آن‌ها انتظار دارد! علت این امر را می‌بایست در ظرفیت‌ها و توانمندی‌های آمریکا در دو حوزه اقتصادی و نظامی دانست. هر میزان هم که ما در داخل از شکست و ناتوانی آمریکای ترامپ سخن بگوییم واقعیت‌های میدانی به خوبی نشانگر آن است که این کشور هم‌چنان به‌عنوان اَبَرقدرت جهانی حضور دارد.
به نظر می‌آید وجه پنهان مانده در واکنش‌ها و تحلیل‌ها درباره شکست دیپلماتیک آمریکا در شورای امنیت به همین موضوع بازمی‌گردد که این کشور با یا بدون دیگر کشورها توان وارد آوردن فشارهای تحریمی و مانند آن را علیه دیگران دارد و حتی اگر اجماع‌سازی دولتمردان آمریکایی علیه کشورمان نیز به نتیجه مطلوب نرسد آنان به شکل تک‌روانه مسیر خود را خواهند رفت. بنابراین به نظر می‌رسد که ضروری است تا به جای تمرکز و تاکید بیشتر از حد متعارف بر آنچه در سازمان ملل متحد و شورای امنیت می‌گذرد مسیرهایی را برای کاهش واقعی فشارهای ناشی از تحریم بر مردم ایران پیدا کنیم.