دکتر علی میرزامحمدی (جامعه شناس)
بحران های مختلف اقتصادی و اجتماعی دهه 90 به بدترین شکل ممکن در ساختار خانواده ایرانی بازتاب یافته است. این بازتاب را میتوان با کلید واژه "خانواده شبه گسترده" بیان نمود. در گذار سنت به مدرنیته، ساختار خانواده ایرانی از خانواده گسترده به خانواده هستهای تغییر شکل یافت. به این معنا که پس از ازدواج فرزندان، آنها به مکانی دیگر نقل کرده و خانوده ای مستقل تشکیل میدهند. تعاملات خانواده هسته ای جدید با خانواده پدری، محدود به روزهای مهمانی، تعطیلات، اعیاد و مناسبتهای خاص می شود. اما در دهه 90 بحرانهای اجتماعی و اقتصادی مختلف با افزایش هزینههای زندگی، تورم و بیکاری موجب شده است ازدواج و روند جدایی فرزندان از خانواده پدری به تاخیر بیفتد. تاخیری که با تداوم وضعیت کنونی و عدم سیاستگذاریهای مناسب روزنه امید چندانی به گشایش و از سرگیری مجدد روند جدایی فرزندان با ازدواج و مستقل شدن آنها در قالب خانواده هسته ای نیست. نتیجه این پدیده ایجاد خانواده های "شبه گسترده" در ایران است که متاسفانه هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود.
"خانواده شبه گسترده" نشانه ای مهم در به هم خوردن تعادل ساختار خانواده ایرانی است که آثار و عواقب اجتماعی بسیار ناگواری برای جامعه ایران در کوتاه مدت ، میان مدت و حتی بلند مدت به همراه خواهد داشت. در خانواده شبه گسترده، پدر و مادر خانواده مجبورند هر روز فرزندانی را که به علت بیکاری، تورم، افزایش های هزینه های زندگی از جمله مسکن، امکان ازدواج به موقع برایشان فراهم نیست تحمل کنند. تحمل این وضعیت، زمانی برای آنها دشوار می شود که امید چندانی هم به آینده و بهبود وضعیت نیست.
متاسفانه تنها تاخیر در ازدواج فرزندان به شکل گیری خانواده شبه گسترده در ایران منجر نمی شود بلکه حتی به علت آثار ناگوار بحرانهای اقتصادی و اجتماعی دهه 90 کشور، برخی خانوادههای جدید با طلاق از هم می پاشند و دوباره به دامن خانواده پدری پناهنده می شوند. در اینچنین مواردی ممکن است فرزندان طلاق نیز به جمعیت این خانواده ها افزوده شوند و معظلات آنها را افزونتر کنند. علت دیگر تشکیل خانواده های شبه گسترده تاخیر در مراسم عروسی فرزندان ازدواج کرده به علت گرانی و هزینه های مسکن مستقل است. در این موارد نوعروس و داماد به علت گرانی مسکن مجبورند همچنان منتظر ایجاد روزنه امیدی باقی بمانند.
برخی از آثار اجتماعی، اقتصادی و روانی ظهور خانواده های شبه گسترده در ایران عبارتند از:
1- پدر به عنوان نان آور خانواده با وضعیت معیشتی بدی مواجه می شود؛ چرا که مجبور است برای تامین نیازهای فرزندانی که از سن ازدواج آنها می گذرد به اضافه کاری و کارهای دوم و سوم روی بیاورد.
2- وضعیت روانی پدران و مادران در این خانواده ها بسیار افت خواهد کرد؛ چراکه به جای لذت ازدواج به موقع فرزندان و هم نشینی با عروس و نوه ها باید هر روز شاهد افسردگی فرزند خود باشند.
3- با خانواده های شبه گسترده، نرخ زاد و ولد کشور به شدت افت خواهد کرد و کشور در آینده با بحران جمعیتی مواجه خواهد شد.
4- این وضعیت به افسردگی جوانان منجر شده و بستری مناسب برای آسیبهای اجتماعی از جمله خشونت خانگی، اعتیاد و روابط نامشروع خواهد بود.
افزایش تعداد خانواده های شبه گسترده در ایران زنگ خطری برای سیاستگذاران اجتماعی و اقتصادی دلسوز کشور است. آثار سوء این شکل از خانواده بدون اغراق با آثار جنگ قابل مقایسه است. آثاری که در ویرانه های بر جای مانده از آن نسل آینده کشور فدا خواهد شد. اما سوال این است که در شرایط بد اقتصادی و اجتماعی کشور برای جلوگیری از افزایش این شکل از خانواده ها چه باید کرد. پاسخگویی به این سوال بسیار دشوار است؛ چراکه کنترل بحران های اجتماعی و اقتصادی دهه 90 کشور به عزمی ملی و اتخاذ سیاستهایی شجاعانه نیازمند است. سیاستهایی که با درک شرایط فعلی کشور حفظ تعادل در ساختار خانواده ایرانی را با اهمیت تر از دیگر مسایل تلقی کند.
« خانواده و جوانان و مقابله با آسیب های اجتماعی » تأسیس شود این وزارت خانه کوچک ولی پویا می تواند متشکل از مرکز زنان و خانواده ریاست جمهوری و سازمان ملی جوانان که پس از ادغام با وزارت ورزش عملا از بین رفت و سازمان بهزیستی و اگر رهبری موافقت کند کمیته امداد باشد و سرجمع بودجه و پرسنل این چهار نهاد کافی است و نیازی به بودجه و پرسنل جدید نیست مهم وجود یک ستاد و صف و اتاق فکر برای ساماندهی به امور خانواده و جوانان و سایر مسایل اجتماعی در کشور است (369324)