اختلاف از کجا آغاز شد؟
21 آذر 1399 ساعت 17:28
رضا صادقیان
منازعه میان رییس دولت و رییس مجلس شورای اسلامی پس از تصویب مصوبه «اقدام راهبری برای رفع تحریمها» وارد فاز تازهای شده است. گویا حسن روحانی و قالیباف تعارفهای معمول و عادی سیاسی را کنار گذاشته و هر شخصی سیاست خویش را دنبال میکند.
درگیری سیاسی روحانی و قالیباف به اینکه یکی خود را حقوقدان و دیگری را سرهنگ خطاب میکند باز نمیگردد، حتی اختلاف دیدگاه آنان به سالهای قبل و بعد از تیرماه سال 1378 و کنترل اوضاع خیابانهای تهران نیست چرا که میتوان این همه را در ظرف تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ریخت و بخشی از آن کارزار را به حال و هوای روزهای تبلیغات و فضای حاکم بر کل کشور مربوط دانست. اما اینکه امروز یکی در جایگاه ریاست جمهوری و دیگری رییس مجلس ایفای نقش و همچنان تلاش میکنند با توجه به آن جو هیجانی تصمیم گرفته و اقدام به موضعگیری سیاسی کنند، در وضعیت امروز اساسا به بالا بردن هزینه برای کشور و مردم خواهد انجامید. اما میتوان اختلاف هر دو شخص را به مسئله هستهای مربوط دانست.
گویا موضوع مذاکره درباره سیاستهای هستهای کشور، قرار گرفتن در صف مخالفان و موافقان و حمایت از برجام و یا نقد و نفی آن و موافق و یا مخالفت با سایر سیاستها در هستهای به نقطهای رسیده که توانایی به چالش کشیدن سایر سیاستها خرد و کلان کشور را برای اهل سیاست دارد. به واقع موضوع هستهای برای سیاستمدارانی که در فضای عمومی اقدام به کنش سیاسی میکنند به یک ابرچالش تبدیل شده است. تجربه تلخ و ستیزه جویانه رییس دولت دهم و ریاست مجلس نهم در همین زمینه مثال زدنی است. روزی که محمود احمدینژاد فیلم برادر رییس مجلس را در صحن علنی پخش کرد و علی لاریجانی با صدای بلند و خطاب به مردم گفت: بگذارید همه از بداخلاقیهای ایشان اطلاع پیدا کنند و... برونداد اوج این درگیریهای سنگین بود.
گویا هر دو شخصیت سیاسی به یکباره تصمیم گرفته بودند در صحن علنی خرده حسابهایی که از زمان مذاکرات هستهای با اتحادیه اروپا و ریاست لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی شکل گرفته بود را یکسره کنند. البته از دل آن همه اختلاف نظر و تک و پاتک هیچ آبی برای بهبود دادن به وضعیت زندگی اقتصادی مردم گرم نشد. هر چه طرفداران احمدینژاد به لاریجانی تاختند و هر میزانی که نزدیکان رییس مجلس دولت و سایر ارکان نهاد اجرایی را به بدرفتاری و بروز رفتارهای هیجانی و بیبرنامه نواختند، تنها در این میان دامان کشور و مسائل سیاسی به سطح حاشیهها و بحثهای بیپایان رسانهای سوق داده شد. آن هم از سوی افرادی که مدعی کار کردن برای مردم بودند و قبلتر از این درگیریها مخاطبان رویدادهای سیاسی هر دو شخصیت را در یک جریان فهم میکردند!
بخشی از اختلاف دیدگاه روحانی و قالیباف به بعد از شکلگیری مجلس یازدهم مرتبط است؛ چنانچه موضوع را تنها از دریچه مسئله هستهای و برجام نگاه کنیم، قالیباف تا اواخر سال 1397 برخلاف سایر اصولگرایان با نگاهی جانبدارانه درباره برجام سخن میگفت، چرا که رسیدن به برجام و انجام شدن مذاکره و بده و بستان در عالم سیاست را از دریچه نگاه حاکمیت درک میکرد. مرور سایتهای خبری نزدیک به قالیباف در بازه زمانی 1395 تا انتهای سال 1397 بازگو کننده همین روایت است.
اما حضور نیافتن روحانی در مجلس هنگام معرفی وزیر صمت، غیبت او در جلسه سران قوا به بهانه ویروس کرونا و سرزدن رییس مجلس از بیمارستان امام خمینی، حاضر نشدن در مجلس شورای اسلامی در هنگام ارایه لایحه بودجه و لشکرکشی کنشگران فضای مجازی طرفداران دولت و فعالان رسانهای نزدیک به قالیباف پس از شیوع ویروس کرونا و سخن گفتن از «برخورد یک مدیر جهادی با ویروس» و «ترس از ویروس» بیشک در شکل گرفتن رفتارهای امروز بیتاثیر نبوده، اما این همه به رفتارهای سیاسی آنان به صورت مستقیم مربوط نیست. در واقع هر دو شخصیت دقیقا به نقطهای رسیدهاند که گمان دارند راه انتخابی آنان در حل شدن موضوع هستهای مفیدتر است، همان مسیری که احمدینژاد و لاریجانی طی کردند؛ چرا که در گفتمان غالب اهل سیاست و اقتصاد رفع بخش گستردهای از دشوارههای بروز یافته در اقتصاد، توزیع درآمد، توسعه صنایع بالادستی، توسعه زیرساختها، اجرای برنامه ششم و... به موضوع هستهای کشور و رفع تحریمها گره خورده است.
کد مطلب: 245603