دشوارههای توافق احتمالی
22 آذر 1399 ساعت 20:21
رضا صادقیان
بازگشت به برجام، انجام تعهدات ایران و سایر کشورها در چارچوب توافق صورت گرفته و برداشته شدن تحریمهای سابق و جدید که پس از خروج آمریکا از برجام شکل گرفت با توجه به ارسال پیامهای نسبتا مشابه از سوی صاحبان قدرت در کشورهای اروپایی و مصاحبههای اخیر رییس جمهور منتخب آمریکا به سادگی انجام شدنی نخواهد بود.
وزیر امور خارجه آلمان تعارفهای دیپلماتیک را در مصاحبه با نشریه اشپیگل کنار گذاشته و گفته است:«ما انتظارات روشنی از ایران داریم: سلاح هستهای نباید باشد، اما همچنین برنامه ساخت موشکهای بالستیک نیز که تمام منطقه را تهدید میکند، نباید وجود داشته باشد. افزون بر این ایران در منطقه باید نقش دیگری ایفا کند.» در ادامه همین گفتگو بیان کرده درباره این موضوعات با وزیران امور خارجه فرانسه و انگلیس هم سخن گفته و به نتایج مشخصی رسیدهاند. احتمالا چندی دیگر با ادبیات مشابه از سوی وزیران امرو خارجه کشورهای نامبرده در قبال ایران روبرو خواهیم بود، اگر این سیاستمداران تا کنون با صدای آرام درباره ایران فکر میکردند، حال افکارشان را با صدای بلند اعلام میکنند.
مصاحبهای اخیر بایدن نیز امیدواری مشخصی را برای رفع تحریمها نشان نمیدهد. احتمالا بایدن مانند هر کدام از شخصیتهای سیاسی بیش از آنکه در راستای شکل دادن به یک دلخوشی برای سایرین اقدام کند، ابتدا به فکر منافع ملی خود است. مهمتر آنکه؛ منتقدان ترامپ در داخل آمریکا و کشورهای اروپایی زمانی که اعمال تحریمهای جدید و تصویب محدودیتهای مالی ایران را در دولت ترامپ دیدند واکنش منفی نشان دادند، ولی همین افراد در حال حاضر مشاهده میکنند که بازگشت به برجام میبایست با توافقهای جدیدی همراه شود و این همه یعنی برجام را کافی نمیدانند. به عبارتی آنان نه تنها در حال حاضر خواهان چیدن میوههای درختی هستند که ترامپ در اعمال محدودیتهای بیشتر کاشته است، بلکه با دیدن وضعیت اقتصادی ایران و اختلافهای سیاسی که گویا تصمیمی برای کمرنگ و بیرنگ شدن آن در میان جریانهای سیاسی و در جهت ارایه یک فهم ملی کلاننگر وجود ندارد مصمم میشوند خواستههای خود را بیش از گذشته کنند. به عبارتی مشخصتر؛ آنچه به عنوان مواضع مختلف در حال حاضر با آن روبرو هستیم، رسیدن دوباره به اجرای برجام را با دشوارههای اساسی روبرو میسازد.
برای به دست آوردن تصویری کاملتر از آینده برجام و کاسته شدن از تحریمهای بینالمللی میبایست به جریانهای سیاسی داخل کشور و کنش آنان نیز دقت کرد. شماری از نیروهای نزدیک به اصلاحطلبان مصوبه اخیر مجلس درباره فعالیتهای هستهای کشور را در جهت وارد کردن محدودیتهای بیشتر دولت و بازگشت به برجام فهم میکنند. اینکه احتمال دارد دولت بعدی برآمده از جریان اصولگرایی باشد و با حمایت کامل بتواند به توافق جدید و در نهایت موفق به رونق بخشیدن به اقتصاد و کسب و کارهای مختلف شود. این همه نیز به واقعیت پیوند نخواهد خورد. تجربه مذاکره در دولتهای نهم و دهم نشان داد شکلگیری و امضای یک توافق جدید با تصویری که اصولگرایان به طرفداران داخلی مخابره میکنند فرسنگها فاصله دارد. چرا که آنان نیز پس از مخالفتهای بسیار و بازی کردن در نقش منتقد همیشگی برجام و وارد کردن انتقادهای بیشمار به طرفداران و بانیان برجام نمیتوانند اقدام به توافقی کنند که در نهایت دستان خود را در مقابل طرفداران خویش خالی از عدله کافی نمایند. از همینرو دایم از ادبیاتی بهره میبرند که حکایت «نگاه به داخل»، «استفاده از پتانسیل جوانان»، «آموختن از افکار انقلابی» و.. را نشان میدهد و بیتردید چنین نیرویی در هنگامهای که به سراغ مذاکره، امتیاز دادن و امتیاز گرفتن گام برمیدارد با سختیهای بیشتری در مقایسه با سایر نیروهای سیاسی روبرو خواهد بود.
فرضیه مهمتری که میتواند دشواره مذاکره و توافق پیشرو را به فرجام مشخصتری برساند، شکل گرفتن دو گفتمان کلی در ادبیات سیاسی و حتی کارزار انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 است. در صورتی که بخش گستردهای از نیروهای سیاسی طرفدار «گفتمان مذاکره» و رسیدن به توافق با کشورهای اروپایی و آمریکا باشند لاجرم طرف مقابل نمیتواند از ادبیات پیشین به صورت کامل بهرهبرداری کند و چنانچه به گفتارهایی از قبیل نگاه به داخل و توانمندی اقتصادی بدون دست یازیدن به سرمایه و تکنولوژی خارجی سخن بگوید ناخواسته به عنوان مدافع تحریمها در افکار عمومی شناخته میشود. ناگفته هویداست که منتقدان برجام، مذاکره و رسیدن به یک توافق متفاوت با برجام و یا احیای دوباره برجام در چنین کارزاری به تجربههای تلخ و بد عهدی کشورهای خارجی تکیه خواهند کرد، اما این همه برای شهروندانی که به این باور رسیدهاند راه برون رفت از گرفتاریهای امروز رها شدن از بند تحریمها است برای هر جریان سیاسی دشوار خواهد بود که همچنان سخن خویش بگوید و مسیری دیگری را برای حفظ قدرت طی نکند.
کد مطلب: 245606