اعتماد از دست رفته
5 اسفند 1399 ساعت 19:36
رضا صادقیان
برهم خوردن نظم بازار سرمایه در سال جاری نمایانگر بیاعتمادی شهروندان به سیاستگذاریهای اقتصادی دولت و سایر نهادهای دخیل در اقتصاد و مهتر از این همه افول اعتماد از سوی مردم به صاحبان قدرت اجرایی است.
اواخر سال گذشته به یکباره تبلیغات گستردهای توسط سازمان بورس برای سرمایهگذاری مردم در یک بازار سودآور صورت گرفت، شرکتهای کارگزاری در جهت جذب سرمایهگذاران جدید ثبتنامهای خود را به شکل آنلاین و غیر حضوری کردند، تدریس کنندگان نحوه سرمایهگذاری در بازار سرمایه به سوی تبلیغات در فضای مجازی روی آوردند، فروشندگان جزوههای مختلف برای کسب سودهای بهتر و بالاتر و حتی مسئولان دولتی و غیر دولتی درباره بازدهی بالای بازار سرمایه طی سالهای گذشته در مثایسه با سایر بازارها به صورت مکرر با رسانههای تخصصی و غیر تخصصی مصاحبه میکردند و این همه در نهایت باعث ثبتنام و آوردن پولهایی که سرگردان در میان بازارهای مختلف میچرخید توسط شهروندان در بازار سرمایه شد. بازاری که قبلتر بخش کوچکی از مردم نام آن را شنیده بودند ولی آشنایی با نحوه سرمایهگذاری و چگونگی کسب سود از این بازار را نداشتند.
در اوج روزهایی که بازار سرمایه به شکل پیوسته و آرام به کار خود ادامه میداد و حتی برخی از اقتصاددانان و اهل سیاست به رییس دولت دوازدهم پیشنهاد کردند برای آرام نگاه داشتن بازار و همچنین نشان دادن حساسیتهای دولت به بازار سرمایه درباره این وضعیت مصاحبه و در بازههای زمانی نسبتا نزدیک به آوردندگان سرمایه اطمینان بدهد تا بازار دستخوش ریزشهای دنبالهدار نشود، به یکباره رشد شاخص با توقف همراه شد و بسیاری از شهروندان و صاحبان سرمایههای متوسط و خرد ترجیح دادن از این بازار بروند و دارایی خود را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کنند، بازار خودرو، طلا، فرشهای دستباف، خرید برخی از لوازمهای خانگی و.. عامل این افول را میتوان در گام نخست برآمده از بیاعتمادی و کم اعتمادی شهروندان نسبت به سیاستهای اقتصادی دانست، سیاستهایی که طی دو سال اخیر نتوانسته است از نوسانات پیوسته در بازار ارز جلوگیری کند، تورم افسار گسیخته را مهار نماید و همچنین از ارزش پول ملی در برابر سایر پولهای حمایت کافی به عمل آورد. به عبارتی مشخصتر؛ با آورده شدن سرمایههای کلان، متوسط و خرد شهروندان به بازار سرمایه این توقع از دولت و سایر سیاستگذاران اقتصادی میرفت که در قبال داراییهای شهروندان حساسیت بیشتری نشان دهند و همچنین و براساس تجمیع سرمایه در خطوط تولید و کارخانهها و شرکتهای خدمات رسان شهروندان پاسخگویی دولت در قبال رفتارهای اقتصادی را بیش از گذشته شاهد باشند، اما این همه نه تنها اتفاق نیفتاد، بلکه مدیران ارشد اقتصادی به جای دفاع از سرمایههای مردم به یکباره یادشان آمد که «مردم باید با آگاهی و دانش در این بازار وارد شوند و این بازار به گونهای است که هیجان را تاب نمیآورد».
رشد شاخص بورس نشان داد دولت مردان بیش از آنکه خود را نیازمند به پاسخگویی به مردم بدانند، همچنان همان رویه گذشته را دنبال میکنند. رویهای که برآمده از پول نفت در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور بنیان گذاشته شده است و به آسانی تغییر نخواهد یافت. دولت مردان گمان میکنند تا انتهای تاریخ، نفت و درآمد حاصل از آن وجود دارد، از همینرو نیازی نمیبینند زمینه اعتماد سازی شهروندان با ساختار قدرت را به واسطه آنکه اصل بودجه دولت از سوی مالیاتهای پرداخت شده شهروندان به نهاد اجرایی تامین میگردد و بازار سرمایه بخشی از آن است را تغییر بدهند. دولت مرد نفتی، شخصیت سیاسی که عادت کرده چشمش به چاهها و شیرهای نفت باشد نمیتواند حامی سرمایههای شهروندان است، از همینرو به سادگی و برای مرتبهای دیگر دست یازیدن به ثروت نفت را در مقایسه با سایر سرمایهها ترجیح خواهد داد.
کد مطلب: 258258