به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۰:۳۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۴ ساعت ۰۸:۰۰
کد مطلب : ۲۸۵۷۷۸

آسیب‌شناسی رسانه‌های محلی

آسیب‌شناسی رسانه‌های محلی
رضا صادقیان
گزارش-کتاب «آسیب‌شناسی ساختار مطبوعات محلی» در سال 97 به قلم مهدی باباربیع و توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد منتشر شده است. این گزارش بهتر از هرگونه حدس و گمانی درباره وضعیت نشریات محلی و شرایط رسانه‌های استانی را با ادبیاتی رسا به تصویر کشیده است.
نویسنده کتاب تمرکز خود را به نشریات محلی شهر اصفهان قرار داده است، همچنین مشارکت کنندگان در پژوهش را فعالان با تجربه مطبوعاتی، دانش‌آموخته دانشگاهی، مدیر مسئول، سردبیر، صاحب امتیاز، خبرنگار، روزنامه‌نگار، استاد دانشگاه، منتقد، مدیر تشکل‌های غیردولتی و افراد دارای پست مدیریت در سازمان خصوصی بر شمرده است. بنابراین خواننده با طیفی به نسبت متنوع از فعالان رسانه‌ای روبرو است، افرادی که در سمت‌های مختلف قرار داشته و با کارکردهای رسانه‌های استانی-محلی آشنایی نسبتا کاملی دارند. از همین‌رو می‌توان اطلاعات کسب و مندرج شده در گزارش را از بنیان قوی برشمرد.
نویسنده گزارش در بخش «آسیب‌های ساختار درونی مطبوعات محلی» به مسائلی مختلفی اشاره می‌کند، از جمله غیرحرفه‌ای بودن عوامل نشریه و ضعف در عملکرد و تخصص مدیران و سردبیران مطبوعات محلی، ضعف در تخصص و اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاران و خبرنگاران، ضعف در امکانات شغلی و رفاهی برای روزنامه‌نگاران و خبرنگاران، پایین بودن کیفیت محتوای نشریات محلی، جذاب نبودن ظاهر و جذابیت‌های جانبی مطبوعات محلی. کنار هم قرار گرفتن همین ضعف‌ها برای به نمایش گذاشتن شرایط امروز نشریات محلی کفایت می‌کند. در گزارش و در بخش پایین بودن کیفیت محتوای نشریات می‌خوانیم؛ بیشتر نشریات محلی، سرمقاله یا سرمقاله قوی و تاثیرگذار ندارند. بیشتر مصاحبه‌ها و گزارش‌ها عمقی، چالش برانگیز و جذاب نیست و مخاطب را جذب نمی‌کنند. اغلب مصاحبه‌ها و گزارش‌های به صورت تمجید و تعریف از روابط عمومی‌ها هستند و از زندگی جاری مردم و مشکلات آنها خبری نیست. به راستی این همه را می‌توان در میان صفحات رسانه‌های محلی نظاره‌گر بود. نشریاتی که مصاحبه با مدیر کل فلان سازمان و مدیر شهری شهرستان را با انتخاب عکس و تیتر نسبتا فاجعه آمیز به مخاطبان ارایه می‌دهند و البته تردیدی نیست که اینگونه مصاحبه‌ها را به غیر از سفارش دهنده مصاحبه کسی نمی‌خواند، با این حال نشریات محلی عجیب به چنین رویکرد نادرستی گرایش دارند.
یکی دیگر از مشکلاتی که در نشریات محلی به وفور به چشم می‌آید، تلاش برای «ملی» بودن است. فرض کنید یک نشریه به صورت هفته‌نامه در استان مازندران منتشر می‌شود و مسئولان نشریه ترجیح می‌دهند عکس اول و تیتر نخست نشریه به مسائل کشور مرتبط باشد. با توجه به اطلاعات منتشر شده در گزارش مربوطه، این رویکرد نه تنها مخاطب استانی و محلی را جذب نمی‌کند، بلکه زمینه ساز دور شدن سایر مخاطبان می‌شود. درک این مسئله بسیار ساده است، مخاطب محلی علاقه دارد رسانه‌ی استانی بازگو کننده دغدغه امروز شهروندان یک استان باشد، دغدغه‌ای فراگیر که شامل حال بخش گسترده‌ای از جمعیت یک استان را به نمایش بگذارد، اینکه نشریه‌ای بدون در نظر گرفته این همه اقدام به انتشار و باز نشر خبرهای ملی می‌کند نه تنها برای مخاطب استانی خوشایند نیست،‌ بلکه با این رویکرد پیام نادیده گرفتن مخاطب استانی را به مخاطبانش مخابره می‌کند. به راستی مشخص نیست وقتی در پایتخت کشورمان رسانه‌های قوی و تیم‌های حرفه‌ای وجود دارد و دسترسی‌شان به نسبت مطبوعات استانی به مسئولان و شنیده‌های غیررسمی بیشتر است، چه دلیلی وجود دارد که نشریات محلی به سراغ سوژه‌های ملی می‌روند!؟
در بخش «عوامل اجتماعی» گزارش نکات جالبی را می‌خوانیم. وابسته نبودن مردم به مطبوعات؛ چون حرف دل مردم و مشکلات آنها کمتر در مطبوعات دیده می‌شود، مطبوعات به عنوان مرجع افکار عمومی مردم به شمار نمی‌آیند و محبوبیتی برای مخاطبان ندارند و خرید مطبوعات و مطالعه آنها به عنوان دغدغه اول مردم محسوب نمی‌شود و خود را مقید به تهیه آن به صورت روزانه نمی‌دانند. در همین بخش نیز آمده است، رسانه‌های محلی پیگیر خواسته‌های مردم از مسئولان نیستند و بیشتر به دنبال چاپ اخبار روابط عمومی‌های ادارات هستند. در این صورت ارتباط بین رسانه و مخطاب یک‌سویه است و نشریه تنها به مسیر خود ادامه می‌دهد، بدون آنکه مخاطب او را همراهی کند. مخاطب زمانی بابت یک رسانه‌ پول پرداخت می‌کند که محتوی رسانه‌ را با زندگی روزمره‌اش همخوان و یا نزدیک ببیند. همان اندازه که خواندن یک روزنامه سراسری سیاسی برای ساکن یک شهرستان که از بیکاری، کمبود آب، کمبود مکان‌های تفریحی و نبود سینما در محل زندگی‌اش رنج می‌برد نامعقول و دور از ذهن است، خرید و تهیه یک روزنامه استانی که دغدغه‌های خیالی برخی مدیران کل و جزء را دایم به تصویر می‌کشد، بسیار غیرقابل باور است.
در بخش «عملکرد سازمان های دولتی و غیردولتی و تشکل‌های مطبوعاتی» به دشواره‌ای عجیب روبرو می‌شویم؛ از میان شش معضلی که در این بخش آمده است، در بخش نخست می‌خوانیم: براساس نظر مصاحبه شوندگان، روابط عمومی‌های ادارات ناخواسته به شبه خبرنگاران بها می‌دهند، چون می‌خواهند دور میز مدیرکل اداره‌شان پرجمعیت باشد؛ بها دادن به این شبه خبرنگاران تبعات منفی بعدی را در پی خواهد داشت. چون با نوشتن یک مطلب نقادانه ممکن است منافع یک سازمان در خطر قرار گیرد، از این‌رو، نشریه را با روش‌های مختلف تحت فشار می‌گذارند.
گزارش 32 صفحه‌ای آسیب‌شناسی ساختار مطبوعات محلی را باید خواند، حداقل برای اهالی رسانه در استان‌ها و کسانی که با رسانه‌های محلی ارتباط دارند خواندن این گزارش بسیار مفید خواهد بود. در روزگاری که وضعیت رسانه‌های مکتوب خوشایند نیست و اکثر نشریات با نشر آگهی مناقصه و مزایده، مجمع عمومی و سالیانه شرکت‌ها و آگهی فوت و وراثت به کار خودشان مشغول هستند و رسانه‌های محلی برای بقای خود به بلندگوی مدیران شهری و استانی کوتاه قامت تبدیل و تقریبا از تولید محتوی جذاب دور شده‌اند، شاید خواندن این گزارش‌ فرصتی باشد تا رسانه‌هایی که تمایل به ادامه حیات دارند راهی در این میانه‌های پرآشوب بجویند و بیش از گذشته برای بهبود خویش تلاش کنند.
برچسب ها: مطبوعات محلی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها