نظرات و دیدگاهها
همه را ممنوع الخروج کنید!
30 مهر 1401 ساعت 20:07
آیت الله سیدضیاء مرتضوی
۱- یکی از خبرهای تکراری این روزها که انباشته از خبرهای اندوهبار است، خبر ممنوع الخروج کردن شماری افراد سرشناس است؛ افرادی که در این نکته مشترک هستند که در داخل یا خارج کشور به گونهای هرچند رقیق همراهی خود را با اعتراضات اخیر نشان دادهاند؛ در حالی که با اطمینان خاطر میتوان گفت منع یادشده مایه خوشحالی همان مخالفانی است که این دست اقدامات گویا به هدف مقابله با آنان صورت میگیرد!
۲- این کدام خرد سیاسی و فهم اجتماعی در مدیریت اوضاع آشفته و نگرانکننده است که به جای تدبیر برای تلطیف فضا و نشان دادن رویه آشتیجویانه و امیدوار ساختن جامعه، به ویژه معترضان، به عبرتگیری مسئولان از حوادث و اصلاح وضع موجود، برخی سراغ روشها و برخوردهایی میروند که نتیجه عکس میدهد و فضا را بیشتر ملتهب میسازد و دستکم در نگاه بخش عمدهای از جامعه و بر خلاف گمان این مسئولان، نشانه ضعف نظام شمرده میشود؟
۳- آیا در نگاه برخی مخالفان که از گذشته با اساس نظام اسلامی مخالف بوده یا به دلیل برخی رفتارها که در این سالها دیدهاند، متاسفانه به این نقطه و نتیجه رسیدهاند، این دست اقدامات نشانه درماندگی و آسیبدیدگی قدرت تفکر درست در تدبیر امور و مدیریت بحران تلقی و مایه تشویق بیشتر آنان نخواهد شد؟ این در حالی است که حتی احتمال چنین برداشتهایی نیز باید مسئولان را از چنین رفتارهایی باز دارد.
۴- امروزه یک واقعیت این است که واکنشها و اقداماتی مانند ممنوع الخروج کردن بابت این مسائل و حتی به زندان انداختن و محصور ساختن، اگر هم برای افراد یا نزدیکان، به ویژه با توجه به برخی رفتارهای خارج از قانون و عرف قضایی، مایه زحمت باشد، اما دیگر مانند گذشته از نگاه اجتماعی، یک ضعف یا ننگ به شمار نمیرود و گسترش چنین واکنشهایی از سوی مسئولان امنیتی و قضایی مایه قبحزدایی فزونتر است و این بیتردید به زیان نظام اسلامی و چه بسا در ادامه خطرآفرین باشد و «البلیةُ اذا عمّت طابت»!
۵- اخیراً یک مقام رسمی و مسئول گزارش داد که حداکثر شمار معترضان، ۴۵هزار نفر بوده است. بر این اساس باید پرسید اگر معترضان در واقع چنین محدود هستند، دیگر چرا با اقداماتی مانند منع خروج، هزینه بیشتری برای خود و نظام میتراشند و اگر واقعیت غیر از این است و منع به هدف پیشگیری از تحریکات احتمالی است، بدانند این امر مایه تحریک بیشتر است و اگر آن را در راستا و برخاسته از سیاست «مشت آهنین» و جلوگیری از هر گونه سوء استفاده میبینند، خوب به وزان «طرح صیانت» و «اینترنت ملی» و همانند سیاست خلیفه دوم و با عذر تکراری «در این شرایط حساس» یا «صیانت عمومی»، همه را ممنوع الخروج سازند و آنگاه تنها به موافقان خود اجازه خروج دهند!
۶- توقع بیجا و زیادهخواهی نیست که گفته شود اگر هم در میان مسئولان مربوط، شجاعت ابراز واقعیات اجتماعی و خاستگاه واقعی اعتراضات و حتی شجاعت یک عذرخواهی نیست، اما دستکم این شجاعت را در درون خود داشته باشند و پیش خود اذعان کنند که در اعتراضات یا آنچه را آنان «اغتشاش» میخوانند، هیچ چیزی در سطح ضعف عملکرد و برخی اقدامات ناپخته و لجاجتهای کور، محرک نبوده و نیست و آنگاه به مقتضای همین اعتراف درونی، به گونهای هر چند غیر مستقیم، مردم و معترضان را امیدوار به آینده و اصلاح امور سازند.
۷- نگارنده به رسم طلبگی، یادآور میشود که اگر هم در روش خلیفه دوم، چنین موضوعی وجود داشت و وی با توجیهاتی، مانند جلوگیری از سوء استفاده صحابه از جایگاه خود، آنان را از مدینه ممنوع الخروج کرد، اما در حکومت علوی(ع) حتی برای مخالفان و توطئهگران هم چنین منعی وجود نداشت. اگر کسی خود را در آن سطح هم ببیند، که البته گمان نمیرود چنین خیال باطلی وجود داشته باشد، و اگر معترضان را هم به فرض، در سطح طلحه و زبیر می پندارد که البته چنین نیست و نوع آنان نسل رشدیافته در ذیل چند دهه حاکمیت و سیاستهای موجود و از سرمایههای کشور هستند، اما باید دانست که علی(ع) به رغم اینکه از قصد واقعی طلحه و زبیر آگاهی داشت که در پوشش برگزاری عمره، قصد پیمانشکنی دارند، به آن دو اجازه خروج داد و به خودشان نیز خاطرنشان کرد که هدف واقعی آنان چیست و از پیش درباره کار و سرنوشت آنان خبردار شده است: «انطلقا فما العمرة تریدان و لقد أُنبئتُ بامرکما و أُریتُ مضاجعکما».
آن دو در حالی رفتند که علی(ع) آیه سرنوشت پیمانشکنان را میخواند و آن دو میشنیدند! (دعائم الاسلام ۱/۳۸۴) چنان که علی(ع) طبق نقل، به رغم پیشبینی سرانجام ابنملجم مرادی، حاضر به پیشدستی و برخورد با او نشد. با داشتن چنین الگویی در حکمرانی، شایسته نیست روش دیگران را پیشه خود سازیم و السلام.
کد مطلب: 365049