✍شهابالدین حائریشیرازی
این دو برادر یکی حوزه خوانده و دیگری دانشگاه، آن دانشگاه خوانده مکلا، اعتراضهایش را به سیاستهای نظام میگوید و پیه چشم غره گاه و بیگاه و کنار گذاشته شدن از انتخابات ریاستجمهوری را هم به تن میمالد اما آن دیگری حوزه خوانده عمامه به سر دارد، اعتراض نمیکند میفهمد اما وفاداریش به آسایش و ارامش شخصی، بیش از آرامش و رفاه ملت است، هزینه برای منافع ملت نمیدهد و دردسر نمیکشد حاضر نیست برای ملت از قدرت چوب بخورد!
علت عصبانیت مردم از حوزه و روحانیت همین است که چرا امر به معروف را کنار گذاشتهاند چرا بجای عاقبت، عافیت را انتخاب کردهاند؟! دانشگاه ما امروز صادقانه و دردمندانه نسبت عملکرد حاکمیت در عرصه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی معترض است.
این چند وقت چقدر اساتید دانشگاه حرف زدند چقدر از منافع ملی فراموش شده گفتند تاوان اعتراض را دانشگاه شریف و تهران و همه دانشگاههای کشور میدهند اما حاضر به کنار گذاشتن علم و اگاهی خود نیستند و بر حاکمیت اعتراض میکنند که رفتارش همسو با منافع ملی و خیر و سعادت ملت نبوده که ملت چنین درمانده شده!
گویی دانشگاه ما اهل عمل است اهل امر به معروف است اهل اعتراض است اما
حوزه اهل علم است نه عمل! اهل خواندن آیات امر به معروف بر منبر و مردم است نه در گوش حکام، متاسفانه حوزه امروز در لاک ترس و محافظه کاری فرو رفته.
حوزههای علمیه بهتر از هرکس دیگر میدانند بسیاری سیاستها و عملکردها و آنچه به دین ربط داده میشود از جانب اصحاب قدرت، در غایت بی ربطی به متون دینی است. میدانند دین این نیست که آقایان عرضه میکنند اما ترجیح میدهند هزینه برای اصلاح و برای حفظ دین و دنیای مردم ندهند.
من خود یک حوزویام اما به اینکه دو سه نفر حوزوی هم نقد و اعتراض بکنند نمیتوان گفت اعتراض حوزه نمیتوان گفت روحانیت به وظیفه امر به معروف و نصیحت حکام مشغول است نمیتوان گفت سرآمدان حوزه و طلاب به وظیفه خود در قبال امر به معروف ونهی از منکر حکام عمل کردهاند!
گویی روحانیت قرار است هم با سخن امثال علم الهدی ظلم به دین بکند هم با سکوت فضلایی که برای وارد شدن خانمها به ورزشگاه یقه دراندند(که هیچ دلیل صریح و روشنی بر حرمت ندارد) اما بر سوءسیاستها و عملکردهای حاکمیت که منجر به لطمه به جان و مال و ایمان ملت شده سکوت اختیار کردند؟!
علت عصبانیت مردم از روحانیت همین سخن و سکوت نابجاست مردم از روحانیت توقع داشتند حال که لباس نبی اکرم(ص) پوشیده اند چون او پناه مردم باشند و بر ظلم بخروشند و آمر وناهی قدرت باشند اما افسوس!
اميرالمؤمنين از رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) خبر داد كه آن حضرت در سخنش ميفرمود مردم دانشمند دو قسمند: دانشمندى كه علم خود را بكار بسته و اين رستگار است و دانشمندى كه علمش را كنار گذاشته و اين هلاك شده است. همانا دوزخيان از بوى گند عالم بىعمل دراذيتند و ميان دوزخيان ندامت و حسرت آن كس سختتر است كه در دنيا بندهاى را بسوى خدا خوانده و او پذيرفته و اطاعت خدا كرده و خدا به بهشتش در آورده است و خود دعوتكننده را بسبب عمل نكردن و پيروى هوس و درازى آرزويش بدوزخ درآورده است، پيروى هوس از حق جلوگيرد و درازى آرزو آخرت را از ياد برد. (اصول کافی / ترجمه مصطفوی ؛ ج 1 , ص 55)