حبیب رمضانخانی
امروز که ایران در غم از دست دادن دکتر جواد طباطبایی که تمام دغدغه اش ایران و اندیشه ایرانشهری بود، به سوگ نشسته، بی مناسبت نیست در راستای مشی او، یکپارچگی ایران، به یک شبهه و فریب برخی عناصر تجزیه طلب قوم گرا، با این مضمون: «اگر ایران به واحدهای کوچکتر تجزیه شود، خدمات رسانی و رفاه آن بسان کشورهای خلیج فارس، بهتر خواهد شد» پاسخ داده شود:
۱. امروز که سمت و سوی اعتراضات گاهی از طریق قومیت گرایی نمود یافته و در نتیجه یکپارچگی ایران را هدف قرار میدهد، برای این جماعت باید خاطرنشان کرد، امروز مشکل نوع حکومت و ناکارآمدی آن است، نه بزرگی و کوچک بودن کشور!
۲. بدو شک، همواره یکی از مولفه های قدرت در جهان، بحث گستره سرزمینی و وسعت خاک بوده است. امروز کشورهای کوچک، حتی با توان بالای اقتصادی و نظامی، چون قطر و رژیم صهیونیستی، به دلیل نداشتن عمق خاک و مستقر شدن در محدوده کوچک، همواره در معرض آسیب پذیری از بابت حمله نظامی و نابودی کامل، مخصوصا اگر بحث موشک و تسلیحات هسته ای باشد، هستند.
۳. در هیچ جای جهان، تجزیه کشورها به واحدهای کوچکتر بر اساس قومیت، زبان و... دارای مشروعیت قانونی و حقوقی نیست. اگر هم مورد اسکاتلند، اقدام به همه پرسی استقلال میکند، چون سابق یک پادشاهی مستقل بود و آنزمان نفع خود در اتحاد ذیل بریتانیا با شرط داشتن حکومت محلی خود دید و حالا هم برخی نفع خود در استقلال میجویند.
۴. برخی در توهم قدرت نهادهای بین المللی و نظم جدید در روابط بین الملل هستند و میپندارند چون گذشته خطر تهاجم و جنگ وجود ندارد. غافل از اینکه در همین قرن ۲۱ شاهدیم چگونه روسیه بعد از جدا کردن قسمتی از خاک اکراین و گرجستان، حالا در صدد تصرف کامل اکراین است و غرب نیز آن کشور را آوردگاهی برای تسویه قدرت با روسیه قرار داده است. یا چند سال پیش که عربستان بر قطر خشم گرفت، هر آن احتمال نابودی قطر در مقابل همسایه بزرگ وجود داشت. یا آنچه امروز خطر چین برای تایوان دارد و... نشان میدهد کشورهای کوچک مخصوصا در مناطق پرتنش چون خاورمیانه، با هر سطح از پیشرفت اقتصادی، همواره در خطر تهدید نظامی و نابودی قرار دارند.
۵. برخی با استناد به توافقات امنیتی و نظامی، حمایت قدرتها و اتحادیه های نظامی از واحدهای کوچکتر را تاکید میکنند. دریغ از اینکه دیدیم ارمنستان چگونه مقابل ترکیه و جمهوری آذربایجان، توسط روسیه و غرب، بی دفاع شد، یا کویت وقتی اقدام شد که کامل به تصرف عراق درآمده و تخریب شده بود.
۶. این جماعت همیشه برای تجزیه طلبی و الگوی واحدهای سیاسی کوچک، رفاه کشورهای عربی نفت خیز را مثال میآورند. ولی نمی گویند به فرض تجزیه ایران، جز منطقه خوزستان، کدام منطقه دارای منابع زیرزمینی خدادادی هست تا آن ثروت و رفاه را فراهم کند؟ پس چه تضمینی وجود دارد فردا بسان لبنان، جیبوتی، بولیوی، بوسنی و... نشوید؟
۷. واحدهای سیاسی کوچکتر، شاید از نظر اقتصادی و سیاسی استقلال کامل داشته باشند، ولی به دلیل نیاز به حمایت قدرت ها، همواره وابسته به قدرتها و تبدیل به پایگاه های آنها شده اند. مثل بحرین در سایه عربستان و قطر، کویت و... در سایه حمایت آمریکا!
۸. تبدیل کشور به واحدهای کوچکتر، باعث محصور شدن کشورهای بیشتری در خشکیها و عدم دسترسی به آب های آزاد خواهد شد. بدون شک دسترسی به دریاهای آزاد یکی از عوامل اصلی قدرت اقتصادی و نظامی کشورها میباشد و در نبود آن، وابستگی به کشورهای دارای این امتیاز، بیشتر خواهد شد.
۹. اسراییل به دلیل ماهیت خود که بر اساس قومیت شکل گرفته، بسیار تلاش دارد تا کشورهای بزرگتر را بر اساس قومیت به کشورهای کوچکتر تجزیه کند. چون هم توجیهی برای موجودیت خودش هست و هم خلاص شدن از قدرت کشورهای بزرگتر! در همین راستا بود که برای استقلال کردستان عراق تلاش بسیار کرد و در این راستا برای ایران که دشمن اول خود میداند، شدیدا دنیال پیاده سازی این الگو میباشد!
۱۰. مسلما خاک یک کشور، متعلق به تمام مردمان آن کشور است. در نتیجه زندگی یک قوم بر منطقه ای، به جز املاک شخصی، نمی تواند مبنای مالکیت آنها بر کل محدوده و منطقه بزرگتر باشد. پس برای جداسازی یک منطقه از کشوری، بایستی نظر و رای کل مردمان آن کشور مدنظر قرار گیرد.
در آخر، دو نکته: تلاش برای احقاق حقوق قومیت ها، مثل حفظ زبان و آموزش آن، آداب و رسوم و لازمه داشتن رسانه، حزب، حق برابری و... یک مطالبه مشروع است و با تجزیه طلبی فرق دارد. دوم، منطقه پر تنش خاورمیانه و زیستن در آن که همین الان چندین کشور درگیر جنگ در پرتنش ترین منطقه جهان است، در حال و فضای لوگزامبورگ و لیختن اشتاین نیست و بایستی مدنظر قرار گیرد.