نظرات و دیدگاهها
لجبازی نکنید، حریف بانوان نمیشوید
17 فروردين 1402 ساعت 8:37
گروه سیاسی: ناصر دانشفر «فعال فرهنگی و رسانهای» در مقالهای نوشت: هر آنکه تاریخ این سرزمین را مورد بررسی قرار داده باشد، اقرار دارد که فرهنگ مردسالارانهٔ حاکم بر آن در تمامی برهه ها اعم از قبل و بعد از ورود اسلام به ایران، متأثر از نفوذ شگرف زنان در ساختار حکومت می باشد. شواهد بسیاری در این مورد قابل ارائه است که به ارائهٔ چند نمونهٔ آن بسنده می نمایم.
پوراندخت شهبانوی ساسانی که در اوج نابسامانی حاکم بر کشور به قدرت می رسد، در پیامی به سپاهیان چنین مرقوم نموده است.
«این پادشاهی را نه به کشتن و قتل دیگران می توان نگاه داشت و نه با سپاه و قدرت لشگریان، تنها با عدل و داد است که می توان به اداره امور پرداخت و با انصاف، آن را پایدار کرد. پادشاه دادگر می تواند ملک را محافظت کرده و نگاه دارد و فرقی میان زن یا مرد بودن او نیست، پس امید دارم از من چنان عدالت و دادگستری و انصافت ببینید که هیچ کس تاکنون ندیده باشد.»
عبارات فوق بدون هیچ تفسیر و تعبیری گویای آن است که زن ایرانی در قرنها پیش از چنان تربیتی بهره مند است که در تنگنا و سختی ها نیز باور دارد که رسم کشورداری جز عدالت و انصاف نیست. لازم به گفتن نیست که شاهزاده ای که در دامان چنین مادری رشد و نمو می نماید، به طور قطع و یقین از آموزش های لازم برخوردار است. نمی توان تصور کرد که امثال کوروش، داریوش، انوشیروان و بهرام گور در خانواده ای خالی از ارزشهای انسانی پا به عرصهٔ وجود گذاشته و منشأ اثراتی بزرگ و غیرقابل انکار شده باشند.
در بخش دیگری از این مقاله آمده است: دیگر موضوع غیرقابل انکار نقش بی بدیل زنان در پیروزی انقلاب اسلامی و حمایت های همه جانبهٔ آنان از روند اصلاحی کشور در این چهار دهه اخیر می باشد.
اگر تا یک قرن پیش حضور زنان به شکل عمومی نبود و برای نمایش اثرگذاری آنان در امور مملکت باید به تک ستاره ها استناد نمود، اما در چند دههٔ اخیر با توجه به تحصیلات کلاسیک، رشد فکری و در صحنه قرار گرفتن جمع کثیری از آنان، میزان اثربخشی، نفوذ و کارایی این نیمه از جامعه اظهر من الشمس است.
امروز زن ایرانی به حق و حقوق خود آشناست، وارد عرصه های اجتماعی شده است، خود را جنس دوم نمی پندارد و اصرار به برابری با جنس مذکر دارد. در بسیاری از زمینه ها از مردان کم که ندارند، از آنها پیشی نیز گرفته اند و حالا جسارت دههٔ هشتادی ها را هم ضمیمهٔ شخصیت اجتماعی خود کرده اند.
شوربختانه حاکمیت بدون درک این واقعیت بنا دارد پنجه در پنجهٔ جامعهٔ نسوان اندازد. کنشی که نتیجهٔ آن روشنتر از آفتاب است. گمان بنده آن است که خوانندگان محترم بر این نکته معتقدند که امروز در کمتر خانوادهٔ ایرانی می توان فرزندان و همسر را به امری وادار نمود. دختران و پسران ما بدون اقناع زیر بار هیچ کاری نمی روند و والدین برای پیشبرد اهداف خود در کانون اصلی اجتماع، چاره ای جز راضی نگهداشتن زن و فرزند خود ندارند.
واژهٔ زن ذلیل شاید هنوز در ذهن برخی بار منفی داشته باشد، اما حاکی از این واقعیت است که همسران ما برای ادامهٔ زندگی، خود را مقهور قدرت قاهرهٔ شوهر نمی پندارند.
من به عنوان یک معلم شاهد تغییر نگاه این نسل بوده و هستم. اگر در دههٔ شصت و هفتاد، بچه ها زیر بار خواستهٔ درست یا نادرست آموزگار می رفتند و حداقل در ظاهر شاهد اعتراض آنها به رفتار و کردار ناصواب ما دبیران نبودیم، اینک شاید بتوان گفت که با وضعیت دانش آموز سالاری قصه برعکس شده است. این نسل سخت می پذیرد، بدلیل اطلاعات بسیار خود خیلی آسان قانع نمی شود. در مواردی از معلمهای خود جلوتر است و ارزش های مورد قبول او با هنجارهای مقبول نسل ما تفاوت ماهوی دارد. حالا حاکمیت می خواهد با زبان زور با این جماعت سخن گفته و کار خود را پیش برد. واقعاً دورنمای این رویکرد احمقانه از پیش هویدا نیست؟
گمان دارید که با تضییقات غیرقانونی و غیرانسانی آنها سر خم خواهند کرد؟ چه خیال خامی.
گیریم در داخل دانشگاه، مدرسه، مغازه، سوپرمارکت، موزه و کتابخانه ناچار به انقیاد گردد و به ناچار اطاعت کند، در خیابان با او چه می کنید؟ در پارک، کوه، اتوبوس، قطار و مترو، در کنار دریا و رودخانه چگونه وادار به تمکین خواهد شد. اگر در مجامع عمومی و ادارات رو در رو و سینه به سینه تان ایستاد، با چه تمهیداتی مجبور به اطاعتش خواهید کرد؟
آقای حاکمیت سوراخ دعا را گم کرده ای، این راه جز به ناکجاآباد ختم نمی شود. اگر به درستی تفکر خود باور دارید، مردم را با دلیل و برهان قانع کنید و اگر در این زمینه موفق نبودید یقین بدانید به طور قطع با داغ و درفش به نتیجه نمی رسید. مطمئن باشید خواهران، مادران و دختران این دیار از هم اکنون برندهٔ این کشاکش هستند.
می گویند آندلس به دلیل اشاعهٔ فحشا و غرق شدن مسلمانان در منکرات سقوط کرد. اگر این موضوع درست باشد و یا دلیل مهمی برای اضمحلال حکومت اسلامی در این ناحیه از گیتی باشد، این نه به دلیل انحطاط زنان و مشکل آنان که به علت عدم تربیت درست مردان و ناتوانی آنان در حفظ سلامت اخلاقی خود حاصل گردیده است.
آقای نظام به جای جد و جهد برای کشیدن یک شال و روسری بر سر بانوان که حالا به بیرون بودن پس و پیش گیسوان رضایت داده ای، آدم تربیت کنید. به این فکر کنید که این همه هزینه کرد در عرصهٔ فرهنگ چرا بروندادش ایستادن در برابر هنجارهایی است که به گمان شما موافق عقل و طبع آدمی است. یک جای کار اشکال دارد، اما این عیب و ایراد یقیناً در نگاه زنان و خواستهٔ به حق آنان نیست. بارها و بارها گفته ام جماعت نسوان را به حال خود بگذارید و به جای نگاه ناپاک به آنان با دیدهٔ پاک به خواهران و مادران خود نگاه کنید. اگر نقصی هست در دامن آنان نیست، در چشم ... و .... شماست. عزت زیاد
کد مطلب: 396025